خوابیده

معنی کلمه خوابیده در لغت نامه دهخدا

خوابیده. [ خوا / خا دَ / دِ ] ( ن مف / نف ) راقد. نائم. درخواب شده. خفته. ( یادداشت مؤلف ) ( ناظم الاطباء ). || روی هم افتاده. برهم نهاده. برهم قرارداده.
- پاشنه خوابیده ؛ پاشنه روی داخل تخت کفش افتاده.
|| فروافتاده. چون : چادر خوابیده. خیمه خوابیده. || بیحس شده. چون : پای خوابیده. || خراب شده. چون : قنات خوابیده. || ازکارافتاده. چون : حمام خوابیده. || از حرکت بازایستاده. چون : کارخانه خوابیده. || فرونشسته. چون : فتنه خوابیده. || زانوزده. از حالت ایستاده بهیئت خواب کننده درآمده. چون : سگ خوابیده. || ازجریان خارج شده. چون : پول خوابیده. || کنارگرفته و منتظرفرصت شده برای بازی در قمار با ورق. || فروافتاده. ویران شده. چون : سقف افتاده. دیوار افتاده.

معنی کلمه خوابیده در فرهنگ عمید

۱. به خواب رفته، خفته.
۲. (قید ) در حال خواب.

معنی کلمه خوابیده در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - بخواب رفته نایم . ۲ - آرام گرفته .
راقد نائم

معنی کلمه خوابیده در ویکی واژه

addormentato
خفته
درخواب شده

جملاتی از کاربرد کلمه خوابیده

بخت بیدار عدوی تو شود خواب همی بخت خوابیده احباب کند بیداری
موقع ارگاسم، ظاهر چین و شکنج دار صورت زن به‌طور گرافیکی افزایش تنش میوتونیک را در سراسر بدن او نشان می‌دهد عضلات گردن و ماهیچه‌های طویل بازوها و پاها معمولاً در اسپاسم غیرارادی شرکت می‌کنند. دست‌ها و پاهای زن در طی آمیزش به حالت پشت خوابیده، ممکن است شریک جنسی خود را به‌طور محکم بگیرد. اندام‌های انتهائی در شرایطی که شخص در زیر خوابیده شریک جنسی خود را با دست نگرفته اسپاسم کارپوپیدال از خود نشان می‌دهند، این اسپاسم حتی بر حسب عادت شخصی در موقع خود تحریکی نیز ظاهر می‌شود. عضلات مخطط شکم و سرین به‌طور ارادی در تلاش عمدی زن جهت بالا بردن تنش‌های جنسی خود، مخصوصاً در موقعی که از اوج مرحله پلاتو بریده و به مرحله ارگاسم پا بگذارد مکرراً به‌طور ارادی منقبض می‌شوند.
این گیاه که طول ساقه آن بین ۵ تا ۴۰ سانتی‌متر است به صورت قائم یا خوابیده رشد می‌کند. بیشتر انواع آن دارای ساقه پرزدار پشم‌گون است. متناوباً دارای ساقه‌های مارپیچ و در برخی گونه‌های بومی برگ‌های فاقد ساقه می‌باشند. هر دو سوی برگ این گیاه لطیف و دارای حالت پشم‌گون نمدی است و گاهی رنگ سفید و خاکستری دارد.
اگر سبزه رستم و گر گل دمیدم به مژگان نازت که خوابیده بودم
به آواز جرس نتوان مرا بیدار گرداندن که من همچون ره خوابیده خواب ساکنی دارم
آمیگا ۴۰۰۰ در ابتدا به صورت یک جعبه کیس افقی خوابیده نخودی[پانویس ۲] رنگ و صفحه کلید جدا عرضه شد، اما کمودور بعد از مدتی مدلی از این رایانه را به صورت یک سیستم گسترده همراه با جعبه کیس عمودی و ایستاده با نام «آمیگا ۴۰۰۰ تی»[پانویس ۳] به بازار عرضه کرد.
دیده بیدار می باید ره خوابیده را تا نگردیده است صبح از خواب غفلت سر برآر
فهم حقیقت من و ما را بهانه‌ام خوابیده است هر دو جهان در فسانه‌ام
گرچه شور و شر بود کم فتنه خوابیده را خواب او صد پرده باشد ازنظر خونریزتر
گفته می‌شود یکی از تعابیر کنیهٔ ابوتراب — از کنیه‌های علی — این است که روزی پس از مجادله با فاطمه، علی به‌جای پاسخ به خشم فاطمه خاک بر سر خویش پاشانده‌است. محمد با دیدن این صحنه علی را ابوتراب نامید. به‌گفتهٔ علامهٔ امینی در الغدیر، این کنیه را پیامبر آن‌گاه که دید او بر روی زمین خوابیده و خاک بر پهلوی او نشسته‌است به او داد. به‌گفتهٔ امینی ابوتراب از محبوب‌ترین القاب علی بود و این لقب از طرف محمد پیش از ازدواج علی — در جمادی‌الاول یا جمادی‌الثانی سال دوم هجرت در غزوهٔ عشیره یا روز پیوند برادری میان مسلمان — به او داده شده‌است.
آریادنه با او فرار کرد، اما تزه، وقتی که آریادنه در جزیره ناکسوس خوابیده بود، او را ترک کرد. آریادنه آنقدر در آنجا ماند تا سرانجام دیونیسوس او را در آنجا پیدا کرد و با وی ازدواج نمود.
چسان آید ز شمع‌ کشته بیدل محفل آرایی زبان در سرمه خوابیده‌ست و من تقریر می‌خواهم
اینطوری هستیم. در دل همه ما یک شیر خوابیده‌است.
برداشتن مری، عملی پیچیده‌ای است که می‌تواند ۴ تا ۸ ساعت زمان ببرد. بیمار به حالت خوابیده به پشت بر روی تخت عمل، بیهوش می‌شود، سپس برای وی سوند فولی دو راه گذاشته می‌شود. پس از پرپ کردن بیمار بنا به ناحیه عمل و روش جراح، برش جراحی زده می‌شود.
روزگار اندر کمین بخت ماست دزد دایم در پی خوابیده است
دل آرام چون بر خاک زد بنیاد هستی را نفس پامال شد زین صورت دیبای خوابیده
التهاب آب‌شامه یک نوع درد در قفسه سینه می‌باشد که یا به شکل «پریکاردیت حاد» یا «مزمن» است. به خاطر التهاب آب‌شامه، وقتی که بیمار خوابیده‌است یا در زمان نفس عمیق، درد معمولاً با حرکت عوض شده و بیشتر خواهد بود.
ماند شبها چشم او محروم نوم تا به تخت خسروی خوابیده قوم
مهم‌ترین ویژگی ظاهری اسب نژاد کُرد دم برافراشتهٔ اوست که در زمان حرکت آن را بالا نگاه می‌دارد. اسب کُرد سری رو به بالا، پوزه‌ای دراز، صورتی آرام و اخم‌آلود با ستیغ گونه‌های بلند، عضلات سینهٔ مشخص، گردن قوی و عضلانی، پاهایی کوتاه و مقاوم دارد. چشمان آن در زمان استراحت خوابیده و در زمان حرکت براق است.
به این روش آمیزش، اصطلاحاً پهلو به پهلو نیز گفته می‌شود. در این حالت هم مرد و هم زن به پهلو خوابیده و عمل دخول را انجام می‌دهند. البته می‌شود حالت اول را به این حالت پیوند زد، یعنی به همان صورت که مرد روی زن قرار گرفته بود دوتایی به پهلو بخوابند.