خلسه
معنی کلمه خلسه در لغت نامه دهخدا

خلسه

معنی کلمه خلسه در لغت نامه دهخدا

( خلسة ) خلسة. [ خ َ س َ ] ( ع اِ ) یک بار ربودگی. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ).
خلسة. [ خ ِ س َ ] ( ع اِ ) هیئت و نوع ربودگی. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ).
خلسة. [ خ ُ س َ ] ( ع اِمص ) ربودگی. || بهم آمیختگی گیاه خشک و تر. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ).

معنی کلمه خلسه در فرهنگ معین

(خَ س ِ ) [ ع . خلسة ] ۱ - (اِمص . ) ربودگی . ۲ - (اِ. ) فرصت مناسب .

معنی کلمه خلسه در فرهنگ عمید

۱. حالتی بین خواب و بیداری که بر اثر فضایی خوشایند ایجاد می شود.
۲. (تصوف ) حالت بین خواب وبیداری شخص عارف و صوفی.

معنی کلمه خلسه در فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) ربودگی . ۲ - ( اسم ) فرصت مناسب . ۳ - حالتی است صوفی را بین خواب و بیداری که در آن حقایقی بر وی مکشوف گردد .
ربودگی یا بهم آمیختگی گیاه خشک و تر

معنی کلمه خلسه در فرهنگستان زبان و ادب

{trance} [روان شناسی] حالتی که در آن هوشیاری و پاسخ به طور نسبی و نه کامل کاهش می یابد

معنی کلمه خلسه در دانشنامه عمومی

خلسه (ترانه). «خلسه» ( به انگلیسی: Rapture ) ، تک آهنگی از گروه موسیقی بلاندی است. این ترانه در ژانویهٔ ۱۹۸۱ در اوج موفقیت گروه، عرضه شد و به یکی از نخستین تک آهنگ های موفق مهمی تبدیل شد که از موسیقی رپ استفاده می کرد و نیز اولین تک آهنگ تأثیرپذیرفته از رپ که به رتبهٔ یک در یواس بیلبود چارت یا جدول موسیقی بیلبورد ایالات متحده می رسید. این ترانه، دومین و آخرین آهنگی بود که آلبوم سال ۱۹۸۰ گروه، آمریکایی خودکار، پخش می شد. اولین تک آهنگ عرضه شده، «کشش حداکثر است»، به رتبهٔ یک در جدول های موسیقی آمریکا و بریتانیا رسید. «خلسه» به رتبهٔ یک در بیلبورد هات ۱۰۰ ایالات متحده و رتبهٔ پنج در جدول تک آهنگ های بریتانیا دست یافت. بی - ساید تک آهنگ، «مانند من راه برو»، از ترانه های خود آمریکایی خودکار بود.
بعد از عرضهٔ «خلسه» بلاندی وقفه ای را از ضبط و اجرای تور داشت. پاییز ۱۹۸۱ زمان عرضهٔ نخستین آلبوم تک دبی هری، «بک فایرد» و آلبوم کو کو، به طور مشترک نوشته شده و تهیه شده به وسیلهٔ برنارد ادواردز و نایل راجرز از گروه چیک بود؛ گروهی که ترانهٔ «زمان های خوب» از آن ها، موجب شد که هری و کریس استین با الهام گرفتن از آن، «خلسه» را بنویسند.
US 7" ( CHS 2485, ژانویه ۱۹۸۱ )
• «Rapture" ( Album version ) ( دبرا هری، کریس استین ) - ۶:۳۳
• «Walk Like Me» ( جیمی دستری ) - ۳:۴۵
US 12" ( 12 CHS 2485, ژانویه ۱۹۸۱ )
• «Rapture" ( US 12" Mix ) ( هری، استین ) - ۷:۱۳
• «Walk Like Me» ( دستری ) - ۳:۴۵
UK 7" ( CHS 2485, ژانویه ۱۹۸۱ )
• «Rapture" ( UK 7" Mix ) ( هری، استین ) - ۴:۵۹
• «Walk Like Me» ( دستری ) - ۳:۴۵
UK 12" ( CHS 12 2485, ژانویه ۱۹۸۱ )
• «Rapture" ( Special Disco Mix ) ( هری، استین ) - ۱۰:۰۱
• «Live It Up" ( Special Disco Mix ) ( استین ) - ۸:۱۴
خلسه (فیلم ۲۰۱۳). خلسه ( به انگلیسی: Trance ) فیلمی به کارگردانی دنی بویل و محصول ۲۰۱۳ بریتانیا است. در این فیلم جیمز مک آووی، رزاریو داوسون و ونسان کسل بازی کرده اند. فیلم نامهٔ خلسه توسط جو آهرن ( Joe Ahearne ) و جان هاج ( John Hodge ) نوشته شده است.
سیمون ( جیمز مک آووی ) به فرانک ( ونسان کسل ) که شریک و دوستش در یک سرقت هنری است، خیانت می کند و تابلوی باارزشی را که با هم سرقت کرده اند، پنهان می کند، اما بر اثر واردآمدن ضربه ای به سرش دچار فراموشی می شود و نمی تواند به خاطر بیاورد که تابلوی گران قیمت را که اثری هنری از فرانسیسکو گویا ( نقاش بزرگ اسپانیایی ) است، کجا پنهان کرده است. فرانک اصرار دارد که سیمون باید تحت مشاورهٔ روانیِ الیزابت ( رزاریو داوسون ) ، که با هیپنوتیزم به درمان بیماران می پردازد، قرار گیرد اما این درمان، سیمون را وارد یک بازی خطرناک از خاطرات مدفون شدهٔ او از خیانت ها و دروغ ها می کند.
خلسه (کردامیر). خلسه ( به ترکی آذربایجانی: Xəlsə ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان کردامیر واقع شده است. خلسه ۶۲۸ نفر جمعیت دارد.
معنی کلمه خلسه در فرهنگ معین
معنی کلمه خلسه در فرهنگ عمید

معنی کلمه خلسه در دانشنامه آزاد فارسی

خَلْسِه
حالتی روانی که در آن شخص درکِ عادی از زمان و مکان و حتی درکِ جسم خود را از دست می دهد. در این حالت هیجانی شدید، که غالباً با موسیقی ضربدار القا می شود، ممکن است «وردخوانی نامفهوم» (غریبه گفتاری) روی دهد، این حالت معمولاً شامل تکرار موزون هجاهای ظاهراً بی معنی است و شخص با حالت وجد به هشیاری طبیعی بازمی گردد. این روش بین شفادهندههای سرخ پوست امریکا، بومیان استرالیا، واسطه های ارواح (مدیوم) برزیلی افریقایی تبار، و جادوگران قبایل نیز مرسوم است و ممکن است خودانگیخته یا القایی باشد. در این وضعیت شخص هشیاری خود را حفظ می کند و صحبت هایش معمولاً فهمیدنی است، هرچند که غالباً به درد یا دیگر محرک های حسی واکنش نشان نمی دهد. برخی هیپنوتیسمرا حالت خلسۀ خفیف دانسته اند. در روح گرایی واسطه کسی است که وارد حالت خلسه می شود و روحِ فاقد جسم از طریق او صحبت می کند. خلسه در اصطلاح عرفان اسلامی به حالاتِ سُکر و بیخودیِ سالکان اطلاق می شود. صوفیان این حالات را به حسبِ سکون و جنبشی که در این حالت داشته اند، به دو قِسم خلسه و سماع تقسیم کرده اند. در حقیقت خلسه و سماع، دو نوع از سکر صوفی بوده است که نشان دهندۀ سکر ساکن و یا سُکر پر جنب وجوش اوست. خلسه معمولاً از پیِ واردی سهمگین، که هستی صوفی را به وادیِ حیرت و غفلت می کشانیده، حاصل می شده است. برای صوفیانی همچون ابن عربی و ابن فارض خلسه هایی با مدّت زمان های عجیب و غیرمعمول گزارش شده است. گاه در خلسه واردات شگرفی به عارفان دست می دهد.

معنی کلمه خلسه در ویکی واژه

خلسة
ربودگی.
فرصت مناسب.

جملاتی از کاربرد کلمه خلسه

حافظ برای نیچه نمونه بارز حکمت خلسه‌آمیز دیونوسی را نشان می‌دهد که در فلسفه‌اش آن را بسیار ستایش می‌کند. تحسین گوته از حافظ و حکمت «شرقی» او که در دیوان غربی بیان شده‌است، منبع اصلی جلب توجه نیچه به این شاعر پارسی‌گو بوده‌است. حتی در مجموعه آثار نیچه شعر کوتاهی با عنوان حافظ وجود دارد.
اسرار دیونیسوسی، آیین‌هایی در تراکیه باستان، یونان باستان و روم باستان بود که تکنیک‌هایی برای ایجاد خلسه داشت.
سومه در مراسم آیینی آریایی‌ها نقش مهمی داشت. امروزه زرتشتیان آن را هوم می‌نامند و جای گیاهی که در آن دوره برای تهیه نوشیدنی سومه به کار می‌رفت و عصاره آن قطعاً خواص سکرآور یا خلسه آفرین داشت، گیاه اِفِدرا را به کار می‌برند. ظاهراً گیاه اصلی پس از مهاجرت از مسکن نخستین آریایی‌ها، دیگر در دسترس آن‌ها نبود و ناچار شدند تا گیاهان دیگری جایگزین آن کنند. این گیاه هم قربانی بود و هم خدایی که نیایش می‌شد و قسمتی از حیوان قربانی شده در یَگنه را به او تقدیم می‌کردند.
یعنی به جذبه‌ایم نه شوریده از جنون یعنی به خلسه‌ایم نه پیچیده در ردا
مشهوترین آموزگر خلسه قبل از جنگ داخلی آمریکا کورا ال.وی. سکات (۱۸۴۰–۱۹۲۳ میلادی) بود. زن جوان و زیبا که ظاهر شدن وی بر صحنه، مردان را به وجد می‌آورد. مخاطبین وی از مقایسه میان ظاهر دخترانه و شیوایی که او پیرامون موضوعات روح صحبت می‌کرد مبهوت می‌شدند و با این مقایسه به این نتیجه می‌رسیدند که ارواح از طریق او صحبت می‌کند. کورا چهار بار ازدواج کرد و هر بار نام خانوادگی شوهر خود را می‌پذیرفت. هنگام اوج فعالیت خود، بنام «کورا هچ»[ذ] شناخته می‌شد.
این چشم، چشم درون است، به کار روح می‌آید که می‌تواند فراتر از محسوسات رود. چنان‌که با روح جهان پیوند می‌خورد و به اصل اولیه خود بازگشت می‌کند، چنین حالتی را عارفان خلسه می‌گویند و به شهادت فرفوریوس فلوطین در طول عمرش سه بار با این حالت روبرو شد.
فسق کشود، پلمه تهمت یلغدر بیدین و داد هوش واژن، خلسه و ضایع زبون و سست پخش
در هر صورت این نام بدون شک مرتبط با قابلیت مشاهده شده استفاده موسیقی برای غالب شدن به حالت هوشیاری به عنوان خلسه شناخته شده‌است. پاره‌ای از تأثیرات بعضی از قطعه‌های موسیقی ساخته شده در این سبک در ارتباط با موسیقی وادارکننده با حالت خلسه‌است که توسط شمن‌ها در طول مدت طبل‌نوازی ساخته شده‌است. از آنجایی که این موسیقی به صورت وسیعی در کلاب‌های شبانه، نقاط تفریحی و در داخل شهرها پخش می‌شود، می‌توان آن را گونه‌ای از موسیقی موسیقی کلاب به‌شمار آورد.
پایان داستان به این شکل است که اعتیاد، آن جوان معتاد را به دیوی تبدیل می‌کند که با نقشه قبلی خواهر خود را، که برادرش را بیشتر از جان دوست دارد، به دام اعتیاد می‌کشاند. وقتی کار اعتیاد خواهرش بالا می‌گیرد، هر دو از خانه بیرون می‌زنند و او را وسیله کسب درآمد برای رهایی از خماری و رسیدن به نشئگی و خلسه قرار می‌دهد.
زهی صوفی که نتواند تمیز خلسه از اغما زهی مفتی که نشناسد ز حیدر بیک قرآن را
شیم شیخ و خواجه ایشی بی بی و بانوستی خلسه فرزنشاد باشد طاعن السن سالخورد
در ۷ اکتبر ۱۸۴۹، پو در ۴۰ سالگی در بالتیمور درگذشت. او را در حال خلسه و روی نیمکتی در پارک پیدا کردند و به بیمارستان بردند. چهار روز در حال مرگ و زندگی به سر برد و هذیان گفت. از چیزهایی وهمی و شبحی بر دیوار حرف می‌زد، اما نتوانست بگوید که چه بر سر او آمده‌است. علت مرگش مشخص نیست و از دلایل زیادی از جمله الکل، انسداد شریان، مواد مخدر، بیماری قلبی، وبا، هاری، خودکشی و سل برای آن نام برده می‌شود. جسد ادگار آلن پو به همراه استخوان‌های ویرجینیا پو (همسرش) در مقبره‌ای که در سال ۱۸۷۵ در گورستان وست‌مینستر هال که امروزه جزئی از دانشکده حقوق دانشگاه مریلند در بالتیمور برای این نویسنده بنا شد، دفن شد.
اسپیریتوالیسم بدون داشتن متون کانونی یا سازمان رسمی برای نیم قرن شکوفا بود و از طریق دوره‌ها، تورها توسط استادان خلسه، جلسات کمپ و فعالیت‌های تبلیغی مدیوم‌های برجسته سازمان‌دهی می‌شد. بیشتر اسپیریتوالیست‌های سرشناس زنان بودند و همانند بیشتر اسپیریتوالیست‌ها از آرمان‌هایی چون لغو بردگی و حق رأی زنان حمایت می‌نمودند. در اواخر دهه ۸۰ قرن نزدهم میلادی اعتبار جنبش رسمی به دلیل اتهامات ارتکاب تقلب توسط مدیوم‌ها تضعیف شده بود و سازمان‌های روح‌گرایی رسمی شروع به ظهور کرد. روح‌گرایی امروزه اساساً از طریق فرقه‌های گوناگون کلیساهای روح‌گرا در ایالات متحده، کانادا و انگلستان پیروی می‌گردد.