حفره
معنی کلمه حفره در لغت نامه دهخدا

حفره

معنی کلمه حفره در لغت نامه دهخدا

( حفرة ) حفرة. [ ح ُ رَ ] ( ع اِ ) گو. گودال. چاله. چال. کنده. ( منتهی الارب ). خندق. کریشک. گودی. مغاک. سوراخ. ( غیاث ). حفیرة. کاویده :
صدهزاران چون مرا تو ره زدی
حفره کردی در خزینه آمدی.مولوی.|| قبر. گور. || حفره سن ؛ کاواکی دندان. || جای دندان. آره.آرج. حَفْر. ( معجم البلدان ). ج ، حُفَر.
حفرة. [ ح ُ رَ ] ( اِخ ) ( یوم... ) و آن جنگی است. رجوع به مجمع الامثال میدانی شود.
حفرة. [ ح ِ رَ ] ( ع اِ ) یکی از گیاهان بهاری است. ج ، حِفری ̍. ( منتهی الارب ). || چوبی که بر سرش مانند انگشتان باشد و بدان گندم از کاه پاک کنند. ( آنندراج ).

معنی کلمه حفره در فرهنگ معین

(حُ رِ ) [ ع . حفرة ] (اِ. ) ۱ - گودال ، سوراخ . ۲ - قبر. ج . حفر.

معنی کلمه حفره در فرهنگ عمید

۱. گودال.
۲. سوراخ.
۳. قبر.

معنی کلمه حفره در فرهنگ فارسی

گودال، سوراخ، قبر، حفرجمع
( اسم ) ۱ - گودال مغاک . ۲ - قبر . جمع : حفر .
یکی از گیاهان بهاری است

معنی کلمه حفره در فرهنگستان زبان و ادب

{cavity , cave, cavern ,caverna , cavum, cavitas} [علوم پایۀ پزشکی] هر فضای توخالی در درون بدن یا در یکی از اندام ها که ممکن است طبیعی یا آسیب شناختی باشد
{hole} [فیزیک] جای خالی الکترون در بالای نوار انرژی
{cavity} [علوم پایۀ پزشکی] ناحیۀ تخریب شده در دندان در نتیجۀ پوسیدگی که متناسب با شمار سطوح درگیر ممکن است ساده یا مرکب یا پیچیده باشد
{cavity} [علوم پایۀ پزشکی] فضایی توخالی که براثر عمل جراحی یا نظایر آن به وجود آمده باشد
{vesicle} [زمین شناسی] کاواکی با شکل های متنوع در گدازه ها که براثر به دام افتادن حباب گاز در حین سرد شدن گدازه به وجود می آید

معنی کلمه حفره در دانشنامه عمومی

حفره (زیست شناسی). حفره ( به انگلیسی: locule ) ( در زبان لاتین به معنی جای کوچک ) یک سوراخ کوچک یا بخش کوچک در درون یک اندام یا ارگانیسم ( جاندار، گیاه، یا قارچ ) است.
در بازدانگان ( گیاهان گلدار ) ، کلمهٔ حفره معمولاً به بخشی در یک تخمدان ( مجموعهٔ مادگی یا برچه ) گل یا میوه اشاره می کند. بسته به تعداد حفره ها، میوه را می توان به یک حفره ای، دوحفره ای، سه حفره ای و چندحفره ای طبقه بندی کرد. تعداد حفره هایی که در مجموعهٔ مادگی هستند، ممکن است با تعداد برچه مساوی یا از آن کمتر باشد. در حفره ها تخمک ها یا تخم ها وجود دارند.
کلمهٔ «حفره» ممکن است به بخش هایی درون بساک هم، که محتوی گرده است، اشاره کند.
در قارچ های فنجانی، یک گروه از قارچ های کیسه ای حفره ها بخش هایی شبیه آسکوکارپ هستند، اما بیش از آنکه یک ساختار از پیش تشکیل یافته باشد، گودی ای از طرف بافت میزبان به بیرون است.
حفره (فیلم ۱۹۶۰). حفره ( به فرانسوی: Le Trou ) فیلمی فرانسوی به کارگردانی ژاک بکر محصول سال ۱۹۶۰ است. داستان فیلم که از ماجرایی واقعی در زندان سانته برگرفته شده، در لوکیشن های بسیار بسته می گذرد و دربارهٔ نقشهٔ چند زندانی برای گریز از زندان است.
چند زندانی با مجازات های سنگین و حبس طولانی که در یک زندان با تدابیر امنیتی شدید زندانی هستند، تصمیم به فرار می گیرند. پس از مدت زمان طولانی برای شناسایی مسیر و برنامه ریزی برای حفر تونل، ورود یک هم سلولی جدید که ظاهراً جرم سنگینی هم ندارد، برنامهٔ آنها را به هم می ریزد. پس از آنکه آنها مجبور می شوند نقشه فرار را به زندانی جدید بگویند، کندن بخشی از کف سلول را برای ایجاد حفره ای به سوی کانال فاضلاب شهری شروع می کنند.
• میشل کنستانتن
• ژان کرودی
• فیلیپ لروآ
• مارک میشل
• ریموند مونیه
• پل پربوآ
• جرارد ارناندس
• دومینیک زاردی
• کاترین اسپاک
حفره (فیلم ۱۹۶۲). حفره ( به انگلیسی: The Hole ) نام یک فیلم انیمیشن ۱۵ دقیقه ای آمریکایی به کارگردانی و نویسندگی جان هابلی و نویسندگی فیث هابلی است که در ۱۹۶۲ برندهٔ جایزهٔ اسکار بهترین فیلم کوتاه انیمیشن شده است.
داستان فیلم در مورد دو کارگر ساختمانی است که در انتهای حفره ای در محل کارگاه ساختمانی مشغول به کار هستند و با یکدیگر در مورد احتمال وقوع یک حملهٔ اتمی تصادفی گفتگو می کنند.
دیزی گیلسپای و جورج متیوز صداپیشگان و بیل لیتل جان و گری مونی، انیماتورهای این فیلم انیمیشن هستند.
حفره (فیلم ۲۰۰۱). حفره ( انگلیسی: The Hole ) یک فیلم در ژانر ترسناک، درام، و مهیج به کارگردانی نیک هام است که در سال ۲۰۰۱ منتشر شد.
• تورا برچ
• دزموند هرینگتون
• کیرا نایتلی
• دنیل برکلبنک
• امبت دیویتس
• لاورنس فاکس
• آناستازیا هیلی
• استیون ودینگتون
• اما گریفیتس مالین
• جما کریون
معنی کلمه حفره در فرهنگ معین
معنی کلمه حفره در فرهنگ عمید
معنی کلمه حفره در فرهنگ فارسی

معنی کلمه حفره در دانشنامه آزاد فارسی

حُفره (cavity)
در دندانپزشکی، پوسیدگی مینای دندان براثر اسیدهای تولیدشدۀ ناشی از باکتری های دهان. با ادامۀ پوسیدگی، حفره بخش های درونی دندان را فرامی گیرد و با آسیب رساندن به ریشه باعث دندان درد می شود. برای حفظ دندان، حفره با متۀ مخصوص پاک سازی و درون آن با ماده ای شکل پذیر، مثل ملغمۀ نقره، پر می شود یا روی آن را با روکش می پوشانند.

معنی کلمه حفره در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی حُفْرَةٍ: حفره(شفا حفره ، به معنای لبه حفره است ، البته لبهای که هر کس قدم بر آن بگذارد ، مشرف بر سقوط در آن شود )
معنی شَفَا حُفْرَةٍ: لبه حفره ، البته لبهای که هر کس قدم بر آن بگذارد ، مشرف بر سقوط در آن شود
ریشه کلمه:
حفر (۲ بار)
کندن. حفره: گودال در لب گودالی از آتش بودید از آن نجاتتان داد. * در مجمع گوید: حافره نزد عرب اسم است به اوّل شی‏ء و ابتداء کار، جوهری گفته: گویند بر حافره خود برگشت یعنی به راهی که آمده بود عود کرد. زمخشری در فائق و ابن اثیر در نهایه گفته‏اند: به سمّ اسب حافر گویند زیرا وقت راه رفتن زمین را حفر می‏کند. اسب در نزد عرب بسیار محبوب بود و آن را نسیه نمی‏فروختند و وقت فروش می‏گفتند «اَالنَّقْدُ عِنْدَ الْحافِر» یعنی قیمت نزد اسب است و آن راباید در نزد اسب بدهی و نسیه نماند. و گاهی حافره گفته‏اند به اعتبار دابّة که مؤنث است سپس این استعمال زیاد شد و بهر اوّل اطلاق گردید گویند: «رَجَعَ اِلی حافِرِهِ وَ حافِرَتِهِ» یعنی به اوّل خود برگشت. فیروز آبادی نیز در قاموس چنین گفته است . و نیز زمخشری و ابن اثیر نقل می‏کنند: ابّی بن کعب از رسول صلی اللّه علیه و آله و سلم از توبه نصوح پرسید. حضرت فرمود: «هُوَالنَّدَمُ عَلَی الذَّنْبِ حینَ یَفْرُطُ مِنْکَ وَ تَسْتَغْفِرُاللّهَ برنِدامَتِکَ عِنْدَالْحافِرِ، ثُمَّ لا تَعُودُ اِلَیْهِ اَبَداً». می‏بینیم که مراد از «عِنْدَالْحافِرِ»اوّل امر است راغب گوید: «لَمَرْدُونَ فِی الْحافِرَةِ» مثلی است درباره کسیکه به جای اوّلی برگردانده شودو معنی آیه چنین می‏شود: کفّار و منکرین بعث می‏گویند: آیا به خلقت اوّلی باز خواهیم گشت؟!! این آیه نظیر آیه است. از این مادّه دو کلمه بیشتر در قرآن نیست .

معنی کلمه حفره در ویکی واژه

fossa
scavo
حفرة
گودال، سوراخ.
قبر.
ح

جملاتی از کاربرد کلمه حفره

مهر او منهل شراب طهور کین او حفره عذاب الیم
سوی حفرهٔ نیستی خم شده به قربانگه مرگ زانو زده
زانک آهنگر مر آن را بشکند حفره گر هم خشت زندان بر کند
به چشمت گور خشت و خاک دره‌ست به چشم دیگری روضه ست و حفره‌ست
رزم ایشان چو سعیرست که در حفرهٔ او اخسئوا خوانان شمشیر کند نیرانی
توپ او یک حفره بسیار عظیم و بزرگی را در دیوارهای قسطنطنیه ایجاد کرد. محل این حفره امروزه به توپکاپی (دروازه توپ) معروف است. سلطان محمد فاتح پس از فتح استانبول آن را به عنوان سومین پایتخت امپراتوری عثمانی اعلام نمود.
مکر آن باشد که زندان حفره کرد آنکه حفره بست آن مکری‌ست سرد
حفره‌هاشان بانگ می‌داد آن زمان کنده‌های خالییم ای کندگان
گشت با عیسی یکی ابله رفیق استخوانها دید در حفرهٔ عمیق
این سه قسمت در حفره حقه‌ای (در نزدیکی قسمت میانی سطح کناری استخوان لگن) به هم اتصال دارند.
بشکاف زمین به زیر پایش زن حفره به قبر دلگشایش
بر هر که موش حرص ز خارف گماشتی زد حفره سوی موقد نیرانش از لحد
پلیسه‌گیری به سبب آن که چگالی جریان در برآمدگی‌ها بیشتر است و اکسیژن از حفره‌ها محافظت می‌کند، زودتر انجام می‌شود.