حروم
معنی کلمه حروم در فرهنگ معین
معنی کلمه حروم در فرهنگ فارسی
معنی کلمه حروم در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه حروم
زندگی در پایین: جهانبینیای که طبقۀ محروم را شکل میدهد، مشتمل بر مجموعه مقالاتی بود که در سال ۲۰۰۱ به صورت کتاب منتشر شد. مقالاتی که مؤسسهٔ منهتن برای اولین بار در سال ۱۹۹۴ در سیتی ژورنال شروع به چاپ کردهاست، به موضوعاتی مانند مسئولیت شخصی، طرز فکر کلی جامعه و مشکلات طبقهٔ محروم میپردازد. دلریمپل بهعنوان بخشی از تحقیقات خود برای این کتاب، با بیش از ۱۰ هزار نفر که اقدام به خودکشی کردهبودند، به مصاحبه پرداخت.
زیر این دایره ی پر خم و پیچ مانده ای از همه محروم به هیچ
راجر در بیانیه خود به محرومیتهای خود در زندگی اشاره میکند. با وجود این صفحه شخصی این جوان در پایگاه اینترنتی فیس بوک، از امتیازات و مواهب او در زندگی مانند عینک آفتابی، خودروهای گرانقیمت و بلیت کنسرتهای خصوصی حکایت دارد.
ور زانک نعوذ بالله این وصف تو نیست محرومی ازین صفات داغ تو بس است
راستی را که نجات دنیا دیوانگی بودهاست و فرار از محرومیتها و شکنجهها و صلیب چه لذتبخش!
با تو چون در حرم وصل نیم همزانو از تو محروم نشستم پس زانوی فراق
نیست محروم سائل از تو که نیست کاه بذل از مثال تو محروم
ماده ۷ این قانون میگوید: اشخاص زیر از حق انتخاب شدن و انتخاب کردن محروم هستند
محرومی وصال همین در فراق نیست تا یار بود دیده به حیرت دچار بود
عروجی در دی ۱۳۹۸ براساس اعلام ستاد ملی مبارزه با دوپینگ ایران به دلیل مصرف ماده ممنوعه کلومیفن به مدت ۴ سال از مسابقات ورزشی محروم شد.
آدامز معتقد بود که برده داری شر و تهدیدی برای آزمایش های دموکراتیک آمریکا بود. طبق نامه ای که در تاریخ 31 مارس سال 1776 نوشت، توضیح داد که به "شور و شوق آزادی" که اکثر ویرجینی ها دارند، شک دارد چراکه ادعا می کنند که آنها انجام داده اند، زیرا آنها "آزادی موجودات را محروم می کنند".
به یاران نوت در طرح بزم عشرت افکندن به خاطر میرسد محرومی یار کهن یا نه
به غیر من ز تو محروم در جهان کس نیست ولی ز پستی طالع ز تیرهبختی من
ما جرم چه کردیم نزادیم بدان وقت؟ محروم چرائیم ز پیغمبر و مضطر؟»
او متهم است که علیرغم محرومیت دارویی ۳۰ دسامبر ۲۰۱۴ در مسابقات شرکت کردهاست. اگر این مطلب ثابت شود محرومیت او دو سال دیگر افزایش خواهد یافت.
سالهای آخر زندگی میربو سالهای بسیار سختی بودند. از سال ۱۹۰۸ وی بهطور مداوم مریض بود و برای همیشه از نویسندگی محروم شد. این دوست او لئو ورث بود که کتاب «دینگو» آخرین رمانش را به پایان رساند.
من محروم را چندین نم از چشمی نبودی هم اگر زان کوی مشتی خاک در دامان من بودی
عمری ست حزین را کف امّید فراز است امّید که محروم نسازند گدا را