حادثه
معنی کلمه حادثه در لغت نامه دهخدا

حادثه

معنی کلمه حادثه در لغت نامه دهخدا

( حادثة ) حادثة. [ دِ ث َ ] ( ع اِ ) چیزی نو که نبود سابق.سختی نو که پدید آید. ( دستوراللغة ). کارنو. احدوثة.سختی روزگار. ( مهذب الاسماء ). نادبة. عادیة. خَطب. مُلِمّة. ( ربنجنی ). نازِلَة. قضیة. واقِعة. وقعة. پیش آمد. اِتِفاق. رویداد. نائبة. طارقة.عارضة. صافقه.صفیقه. ( منتهی الارب ) : امیر نامه ها فرمود به غزنی و جمله مملکت ، براین حادثه بزرگ و صعب که افتاد و سلامت که بدان مقرون شد. ( تاریخ بیهقی ). به نشابور باز آمدند نزدیک این پادشاه که پس از آن حادثه اتفاق افتاد. ( تاریخ بیهقی ). پس پناه برد امیرالمؤمنین دنباله این حادثه الم رسان... ( تاریخ بیهقی ). چون فرود آمدیمی ، که بایست حادثه بدین بزرگی بیفتد، رفتن بود و افتادن. امیر براند از آنجا و نظام بگسست. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 637 ). اگر از این حادثه بجهد نادر باشد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 371 ). حادثه بدین صعبی بود تا مرا زندگانی است تلخی این از کامم نشود. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 499 ). گفت [ غازی ] این حرّة را بخوان تا نیکو اندیشه دارد و من بحق او رسم اگر این حادثه درگذرد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 231 ).
از حادثه زمان آینده مترس
وز هر چه رسد چو نیست پاینده مترس
این یکدم نقد را غنیمت میدان
از رفته میندیش وز آینده مترس.خیام.مگر که پروین برآسمان سپاه تو شد
که هیچ حادثه آن را زهم نکرد جدا.مسعودسعد.عاجزتر ملوک آن است که... هرگاه حادثه بزرگ افتد... موضع حزم و احتیاط را بگذارد. ( کلیله و دمنه ). عاجز... در کارها حیران بود و وقت حادثه سراسیمه ونالان. ( کلیله و دمنه ). چون صورت حادثه پیدا آمده باشد عاقل... و جاهل... یکسان باشند... ( کلیله و0 دمنه ). و عقل من چون قاضی مزوّر که حکم او در یک حادثه بر وفق مراد هر دو خصم نفاذ یابد لاجرم خصومت منقطع نشود... ( کلیله و دمنه ).
از خشکسال حادثه در مصطفی گریز
کاینک بفتح باب ضمان کرد مصطفی.خاقانی.از حادثه سوزم که برآورد زمن دود
وز نائبه نالم که فرو برد بمن ناب.خاقانی.از لگد حادثات سخت شکسته دلم
بسته خیالم که هست این خلل ازبوالعلا.خاقانی.نسخه این تفسیر در مدرسه صابونی نیشابور مخزون بود تاحادثه غز افتاد. ( ترجمه تاریخ یمینی ). لشکر دیلم در آن حادثه پای بیفشردند و سربازیها کردند و دستبردها نمودند. ( ترجمه تاریخ یمینی ). گریبان روزگار ازاین حادثه چاک. ( ترجمه تاریخ یمینی چ طهران ص 444 ).

معنی کلمه حادثه در فرهنگ معین

(دِ ثِ ) [ ع . حادثة ] (اِفا. ) ۱ - آن چه نو پدید آمده . ۲ - رویداد، اتفاق . ج . حادثات ، حوادث .

معنی کلمه حادثه در فرهنگ عمید

۱. = حادث
۲. پیشامد تازه، واقعه، رویداد.
۳. آسیب و بلا.

معنی کلمه حادثه در فرهنگ فارسی

نورسیده، پیش آمدتازه، نو، واقعه، آسیب وبلا
( اسم ) ۱ - مونث حادث آنچه نو پدید آمده نو رسیده . ۲ - واقعه اتفاق پیش آمد تازه . جمع : حادثات حوادث .

معنی کلمه حادثه در فرهنگستان زبان و ادب

{incident} [حمل ونقل هوایی] پیشامدی غیر از سانحه که مرتبط با عملکرد هواگَرد است و ممکن است بر ایمنی عملیات تأثیر بگذارد

معنی کلمه حادثه در دانشنامه عمومی

یک حادثه ( به انگلیسی: Accident ) ، سانحه ، تصادف یا برخورد، یک رویداد خارجی مشخص، قابل شناسایی، ناگاه و غیرقابل پیش بینی، غیرعادی و بدون قصد است که در یک زمان و مکان ویژه رخ می دهد، و بدون دلیل آشکار است؛ اگرچه اثری مشخص دارد. یک حادثه معمولاً احتمال نتیجهٔ منفی و ناگواری دارد که با آگاهی از دلایل رویدادی که حادثه را می آفریند و انجام کار مناسب پیش از رویداد، می توان از آن جلوگیری و پیشگیری کرد.
• حادثه آتش سوزی
• حادثه رانندگی
• حادثه طبیعی
حادثه (آلبوم). «حادثه» آلبومی از حادثه است که در ۶ ژوئن ۲۰۰۸  ( ۲۰۰۸ - 06 - ۰۶ ) منتشر شد.
حادثه (فیلم ۱۹۷۸). حادثه ( ژاپنی: 事件 ) فیلمی ژاپنی به کارگردانی یوشیتارو نومورا محصول سال ۱۹۷۸ است. فیلم در همان سال جایزه بهترین فیلم آکادمی فیلم ژاپن را برد. از بازیگران آن می توان به کیکو ماتسوزاکا، شینوبو اوتاکه و توشییوکی ناگاشیما اشاره کرد.
حادثه (فیلم ۱۹۸۵). «حادثه» ( انگلیسی: Accident ) یک فیلم است که در سال ۱۹۸۵ منتشر شد.
حادثه (فیلم ۲۰۰۸). «حادثه» ( انگلیسی: Accident ( 2008 film ) ) فیلمی در ژانر مهیج است که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد.
حادثه (فیلم ۲۰۰۹). «حادثه» ( انگلیسی: Accident ) یک فیلم سینمایی هنگ کنگی در ژانر اکشن و دلهره آور به کارگردانی چانگ پو سوئی که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد.
حادثه (فیلم ۲۰۱۲). «حادثه» ( انگلیسی: Accident ( 2012 film ) ) یک فیلم است که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد.
حادثه (فیلم ۲۰۱۳). «حادثه» ( انگلیسی: Accident ( 2013 film ) ) یک فیلم است که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد.
حادثه (مجموعه تلویزیونی). حادثه ( انگلیسی: Casualty؛ CASUAL+Y ) یک مجموعه درام پزشکی بریتانیایی است که هر هفته از بی بی سی وان پخش می شود. تلفات طولانی ترین مجموعه تلویزیونی درام پزشکی فوری در جهان است و ماندگارترین درام پزشکی نمایش داده شده در تلویزیون های برتر در جهان است. این مجموعه اولین بار در ۶ سپتامبر ۱۹۸۶ توسط جرمی بروک و پل اونوین در پادشاهی متحده پخش شد. تهیه کننده اصلی آن جرینت موریس بود.
معنی کلمه حادثه در فرهنگ معین
معنی کلمه حادثه در فرهنگ عمید
معنی کلمه حادثه در فرهنگ فارسی
معنی کلمه حادثه در فرهنگستان زبان و ادب

معنی کلمه حادثه در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:واقعه

معنی کلمه حادثه در ویکی واژه

incidente
infortunio
آن چه نو پدید آمده.
رویداد، اتفا
حادثات، حوادث.

جملاتی از کاربرد کلمه حادثه

حادثه‌ها را ز چشم مست تو بیند بر سر هر کس که چشم حادثه بین است
اگر چنانچه بپرسی ز چرخ آیینه گون که زنگ حادثه ز آیینه رخت که زود
در فاصلهٔ میان حادثهٔ مدرسهٔ فیضیه و آغاز ماه محرم، یعنی ۲ فروردین تا ۴ خرداد ۱۳۴۲، مبارزات خمینی در قالب صدور اعلامیه‌های متعدد بود.[نیازمند منبع] اما با آغاز ماه محرم، اعتراضات رفته‌رفته به یک قیام تبدیل شد. سخنرانی خمینی در روز ۱۳ خرداد مصادف با روز عاشورا، نقطه عطف مخالفت علنی وی با حکومت پهلوی بود و به انتقاد شدید از شاه، آمریکا و صهیونیسم پرداخت. در پی آن، برخی احزاب نظیر نهضت آزادی از آن حمایت کردند.
ز زخم حادثه‌، لطف تو شد حصار هنر به ‌جاه و مرتبه‌، عهد تو شد ضمان ادب
هرکس که چون صغیر بحیدر پناه برد از هر بلا و حادثه خط‌ام ان گرفت
به شاخ سدره ز مرغان خوش نوا بودم جفای حادثه بر خاکم آشیان انداخت
رمح تو بند حادثه بگشاید از سپهر گرز تو برج کنگره بر دارد از حصار
در پی حادثه هیلزبورو و ابلاغ گزارش تیلور به تیم‌های فوتبال انگلیس که آنها را موظف به یک سری اقدامات برای بالا بردن سطح امنیت سکوهای ورزشگاه‌ها می‌کرد باشگاه میدلزبورو تصمیم به ساخت ورزشگاه جدید و تخریب این ورزشگاه قدیمی گرفت.
مبتنی بر رابطه مستقیم وقوع حادثه و خسارت وارده است.
رست ز چاه حادثه یوسف دین به عون او جست ز گرگ گرسنه میش به موسی شبان
بزرگ آل پیمبر بزرگ حادثه ای که چون تویی بود اندر کف زمانه زبون
آدائوچی برادران سوگا (به ژاپنی: 曾我兄弟の仇討ち)، انتقام برادران سوگا به حادثه ای اشاره دارد که در ۲۸ ژوئن سال ۱۱۹۳ در دوره کاماکورا در فوجینو، شیزوئوکا روز جشن شکار کوه فوجی رخ داد. در این روز دو برادر سوگا سوکه‌ناری و سوگا توکیمونه دشمن پدرشان کودو سوکه‌تسونه را کشتند.
[حادثه امیر در رود هیرمند]
یکدم نشوی با من مسکین دمساز کز حادثه صد در نشود بر من باز