جائز

معنی کلمه جائز در لغت نامه دهخدا

جائز. [ ءِ ] ( ع ص ) از ج َوَزَ. روا. روان. مباح. || تشنه گذرنده بر قوم وبستان. || ( اِ ) شاه تیر. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه جائز در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- روا. ۲- مباح. ۳- ناقذ روان .

جملاتی از کاربرد کلمه جائز

اهل سنّت را درین خبر و درین آیت حجّت تمام است، و دلیل روشن بر قدریه و معتزله، که ایشان منکرند که خدای عزّ و جلّ اگر خواهد بنده را خوار کند، و خذلان خود بر وی آرد. و این مخالفت کتاب و سنت است و خرق اجماع مسلمانان، که بر زبان خلق بسیار رود که کسی را که رنج رساند: خذله اللَّه. چنان که گویند: «قاتله اللَّه»، «لعنه اللَّه» و اگر جائز نبودی بر زبان عامه خلق این کلمه روان نبودی.
یعنی این گفت که تو مرا گفتی ای نوح کاری نه نیک است و آن گفت وی خلاص خواستن پسر بود پس از آنکه کفر وی شناخته بود و دانسته. و گفته‌اند خلاص وی خواستن بود پس از آنکه گفت: لا تَذَرْ عَلَی الْأَرْضِ مِنَ الْکافِرِینَ دَیَّاراً فَلا تَسْئَلْنِ درین کلمت سه قرائت است تَسْئَلْنِ بفتح لام و نون و نون مشدّد قرائت ابن کثیر است و بفتح لام و کسر نون و نون مشدد قرائت نافع و ابن عامر است و لکن ورش و اسماعیل از نافع اثبات یاء روایت کرده‌اند در حال وصل نه در حال وقف، و قالون حذف یاء روایت کرده در هر دو حال، و بصریان و کوفیان تَسْئَلْنِ خوانند بسکون لام و کسر نون مخفّف، و از بصریان ابو عمرو یاء اثبات کند در حال وصل دون الوقف، و یعقوب در هر دو حال اثبات کند و کوفیان در هر دو حال حذف کنند و اصل کلمه فَلا تَسْئَلْنِ بجزم لام است بر معنی نهی و دخلته النّون الثقیلة للتّوکید، معنی آنست که مپرس آنچه علم آن بر تو پوشیده کرده‌ام و ندانی که در حکم من‌ جائز است إِنِّی أَعِظُکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْجاهِلِینَ اینجا، لا، مضمر است یعنی ان لا تکون من الجاهلین. و قیل: معناه: ان تکون من الجاهلین فتظنّ انی لا افی بوعد وعدته.
مزن بیهوده این در نیست جائز که بر روی تو نگشایند هرگز
و سئل النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم ما کانت جائزتک لیلة عرج بک؟ قال «اعطیت فاتحة الکتاب و خواتیم سورة البقرة و کانتا من کنوز عرش الرحمن لم یعطها نبیّ قبلی»
وَ أَنابُوا إِلَی اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْری‌ و هو المشار الیه بقوله تعالی: هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ. وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیمٌ این آیت ردّ است بر دو گروه: گروهی که گفتند: معصیت طاعت باطل کند، و گروهی که گفتند: عذاب کردن بیگناه در حکمت جائز نیست، و این هر دو خلاف حق است، و نه طریق سنت است. معصیت طاعت باطل نکند که رب العزة مؤمنانرا بستود، و بعمل صالح موصوف کرد، آن گه وعده مغفرت داد، و آن کس که سزای مغفرت بود بیگناه نباشد. پس با گناه عمل صالح از وی بنیفتاد. و نیز بیان کرد که: بنده اگر چه با عمل صالح است، محتاج عفو و مغفرت است، و اگر چه پاکدامن است، نیازمند رحمت است، که نجات در رحمت و مغفرتست نه در طاعات و اعمال. مصطفی (ص) گفت: «لو عذبنی اللَّه و ابن مریم لعذبنا ابدا، و هو غیر ظالم».
همچنین در خصوص لطمه زدن به صورت و با قمه خود را مجروح کردن در عزاداری محرم، وی آن را جائز و مستحسن دانسته‌ است.
و عن انس بن مالک عن النبی (ص) فی قوله: إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً قال: عجائزکن فی الدنیا عمشا رمصا فجعلهن ابکارا.
وی همچنین در شهریور ۱۴۰۰ در اظهار نظری گفته بود: استفاده از دخانیات قاچاق «غیرجائز» است.
یَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِی آذانِهِمْ الضمیر لا صحاب الصّیب، و اگر چه لفظ اصحاب محذوفست لیکن معنی او باقیست، پس جائز است که مقول علیه باشد کقول حسّان:
قال الزجاج: السبب فی تولیة علی (ع) تلاوة البراءة انّ العرب جرت عادتهای فی عقد عقدها و نقضها ان یتولّی ذلک علی القبیلة رجل منها و کان جائز أن تقول العرب اذا تلا علیها نقض العهد من الرّسول من هو من غیر رهطه هذا خلاف ما یعرف فینا فی نقض العهود فازاح النّبیّ ص العلّة فی ذلک، و قوله ص: لا یبلغ عنی الا رجل منی لیس بتفضیل منه لعلی علی غیره و لکن عامل العرب علی مثل ما کان بعضهم یتعارفه من بعضهم کعادتهم فی عقد الحلف و حلّ العقد کان لا یتولّی ذلک الّا رجل منهم.
و بدانک سلف بیتها سماع کرده اند بالحان و آنک سماع مباح دارد از پیشینگان یکی مالک بن انس است و اهل حجاز همه شعر، بنغمه، مباح دارند امّا حُدا باجماع همه عرب جائز است و اخبار و آثار اندر جواز این شایع است و مستفیض.
دوک بود در مصاف رمح عجائز آن رجال جیال رمح جبل کن
«یک بهائی مجاز نیست با مادر و پدر خود و با خواهر و برادر آنان و اجدادشان یا برادر و خواهر خود و فرزند و فرزندزادگان آنان و پسر و دختر خود و فرزند و فرزندزادگان آنان ازدواج کند. همچنین ازدواج با طبقات مشابهی از خویشاوندان که به سبب پیوند ازدواج به وجود آمده مانند نامادری، ناپدری، نادختری و ناپسری یا عروس، داماد، مادر زن یا پدر زن، مادر شوهر یا پدر شوهر یا موارد دیگری که با پیوندهای قانونی و اجتماعی مانند فرزندخواندگی موجب تشکیل یک خانوادهٔ مشترک می‌شود جائز نیست. بهائیان علاوه بر این ممنوعیت‌ها باید مراقب باشند که بر خلاف رسوم و قوانین کشور محل اقامتشان عقد ازدواجی نبندند.»
- اسلام پیروان هر دینی را به عقاید و دستورهای دینی اش ملزم ساخته و آزادی در دین را برای آنان تأیید کرده‌است… بر همین اساس است که می‌بینیم اسلام متعرض مجوسیان و امثال آنان _اگر با مادر و خواهر خود ازدواج کنند_ نمی‌شود! چون این عمل در دینشان جائز است.