ثبت کردن
معنی کلمه ثبت کردن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه ثبت کردن در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه ثبت کردن در ویکی واژه
مطلبی را در دفتری یادداشت کردن؛ ثبت.
جملاتی از کاربرد کلمه ثبت کردن
آن نه خطست سودایست که بر دفتر مهر ثبت کردند بنام من شیدا مرسوم
که بعداز اقدام دولت به تغییر نام روستا ها از حالت نام های بومی به نام های رسمی نام این روستا را احمدیه ثبت کردند . لازم به ذکر است که روستا با همان نام احمدروغنی یاد میشود و دارای همان شهرت بومی خود است.
جهان بازی بر پایهٔ جنوب کالیفرنیا و لس آنجلس طراحی شده و کار روی آن بخش عمدهٔ امور اولیهٔ توسعه را تشکیل میداد. افراد کلیدی در گروه توسعهٔ جهان بازی به تحقیقات میدانی در قالب سفر در این مناطق پرداخته و تحقیقاتشان را با عکس و فیلم ثبت کردند. نقشههای گوگل مپس از لس آنجلس توسط گروه برای کمک به طراحی شبکهٔ جادهای لس سانتوس استفاده شد. برای شبیهسازی پراکندگی جمعیت لس آنجلس، توسعهدهندگان دادههای سرشماری را مطالعه کرده و به مشاهدهٔ مستندهایی دربارهٔ شهر پرداختند. این گروه توسعهٔ جهان را فنیترین بخش توسعهٔ این بازی دانستهاند.
از ازل نامم بلند اقبال شد ثبت کردندش چودرطومار عشق
بعضی کتابهای تاریخی باکالیجار و انوشیروان را اشتباهاً یک نفر دانستند و نام او را «باکالنجار بن منوچهر بن قابوس» ثبت کردند که این کار قطعاً غلط است.
آموزش و پرورش در مصر از زمان مصریان باستان، که در اختراع نوشتن سهیم بودند، گسترش یافتهاست. آنها زبان مصری باستان را با خط هیروگلیف ثبت کردند. مصریان «بار آنخ» یا خانه زندگی به عنوان اولین مدرسه و کتابخانه در تاریخ بشریت تأسیس شد. با ورود مسیحیت به مصر در سال ۶۰ بعد از میلاد، برخی از ویژگیهای آموزش تغییر کرد، مدارس به جای معابد با کلیساها ارتباط پیدا کردند و مدرسه الهیات در اسکندریه تأسیس شد. پس از فتح اسلامی مصر، مدارس وابسته به مساجد پدیدار شد و مسجد عمرو بن العاص اولین مرکزی بود که در آن دروس در مصر دوران اسلامی برگزار شد.
هنر مینیاتور را کشورهای ایران، ترکیه، جمهوری آذربایجان و ازبکستان در فهرست جهانی یونسکو ثبت کردند. وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان که این کشور را «منشأ و زادگاه اصلی» هنر مینیاتور میداند نسبت به عدم ذکر نام افغانستان شکایت کرد.
میراث اسکندر تنها به فتوحاتش محدود نمیشود. لشکرکشیهای او ارتباط و تجارت را بین شرق و غرب بهشدت افزایش داد و مناطق پهناوری از شرق در معرض تمدن و فرهنگ یونانی قرار گرفتند. برخی از شهرهایی که او بنا کرد به مراکز مهم فرهنگی مبدل شدند و بسیاری از آنها تاکنون به حیات خود ادامه دادهاند. وقایعنگاران او اطلاعات ذیقیمتی را دربارهٔ مسیرهای لشکرکشی او ثبت کردند و همزمان یونانیان حس کردند به دنیای عظیمتری تعلق دارند؛ اکنون وسعت دید به فراسوی مدیترانه میرسید.
ازدواج همجنسها در میشیگان در ۲۱ مارس ۲۰۱۴ و با تصمیم یک قاضی دادگاه ناحیهای ایالت که ممنوعیت ازدواج همجنسها در میشیگان را بر خلاف قانونی اساسی آمریکا دانست، مجاز گردید. دادستان کل ایالت بلافاصله و در همان روز برای متوقف شدن حکم دادگاه درخواست داد و یک دادگاه فرجامخواهی حکم را به حالت تعلیق درآورد. با این وجود بیش از ۱۰۰ زوج همجنس در فرصت یک روزه پیش از توقف حکم، ازدواج خود را ثبت کردند.
او در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۸ به اودینزه رفت و بازی را در سری آ در مقابل یوونتوس ۱ بر ۰ واگذار کردند. چندی بعد در مقابل دورتموند اولین بازی اروپایی اش را انجام داد. در ۱۹ اکتبر اولین گل خود را به لچه در گروه آ زد. در فصل ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۱ همراه با دی ناتاله ۳۹ گل را به نام خود ثبت کردند. در تیم اودینزه ۱۱۲ بار بازی داشت و ۲۱ گل را ثبت کرد.
احتمالاً ضرورت فرار از دشمن، مردم آچی را مجبور میکرد تا نسبت به افرادی که ممکن بود برای گروه دستوپاگیر شوند موضعی فوقالعاده خشن اتخاذ کنند. مردمشناسانی که با افراد این قوم مصاحبه کردهبودند، موردی را ثبت کردند که مردی میانسال به این دلیل که بیمار بود و نمیتوانست دیگران را همراهی کند، بهحال خود رها شدهبود و او را زیر درختی گذاشتهبودند. همچنین هنگامی که یک پیرزن آچی باری بر دوش بقیهٔ اعضای گروه میشد، یکی از مردهای جوانتر، پنهانی خود را به پشت سر او میرسانید و با ضربهٔ تبری که به سرش میزد او را میکشت.
و درین کرت شیخ را قبول خلق پدید آمد، چنانک بر لفظ مبارک او ذکر رفته است در مجلسی، و آن اینست که: روزی شیخ را قدس اللّه روحه العزیز سؤال کردند از این آیة که: ثُمَّ رُدّوُا اِلَیْ اللّه مَوْلیهُمُ الحقّ شیخ ما گفت قدس اللّه روحه العزیز این آیت از روحانیان درست آید و آن مقام باز پسین است، پس از همه جهدها و عبادتها و سفرها و حضرها و رنجها و خواریها و رسواییها و مذلتها این همه یگان یگان پدید میآید و بدان گذرش میدهند، اول بدر توبهاش درآرند تا توبه کند و خصم را خشنود کند و به مذلت نفس مشغول شود، همه رنجها درپذیرد و بدان قدر کی تواند راحتی بخلق میرساند، پس بانواع طاعتها مشغول شود، شب بیدار، و روز گرسنه، حقّ گزار شریعت حقّ گردد و هر روز جهد دیگر پیش گیرد و برخود چیزها واجب بیند و ما این همه کردیم در ابتدای کار هژده چیز بر خویشتن واجب کردیم و بدان هژده وظیفت هژده هزار عالم را از خود بجستیم. روزه دوام داشتیم، از لقمۀ حرام پرهیز کردیم، ذکر بر دوام گفتیم، شب بیدار داشتیم، پهلو بر زمین ننهادیم،خواب جز نشسته نکردیم، روی به قبله نشستیم، تکیه نزدیم، در امرد بچشم بدننگریستیم، در محرمات ننگریستیم، خلق ایسان نشدیم، گدایی نکردیم،قانع بودیم و در تسلیم با نظاره بودیم، پیوسته در مسجد نشستیم، در بازارها نشدیم کی رسول صلی اللّه علیه و سلم گفته بود که بترین جایها بازارست و بهترین جایها مسجد، درهرچ کردیم درآن متابع رسول صلی اللّه علیه و سلم بودیم، هر شبانروزی ختمی کردیم، در بینایی کور بودیم، در شنوایی کر بودیم، در گویایی گنگ بودیم، یک سال با کس سخن نگفتیم، نام دیوانگی بر ما ثبت کردند و ما روا داشتیم، حکم این خبر را: لایَکملُ ایمانُ العَبْدِ حَتّی یَظُنَّ النّاسُ اَنَّهُ مَجْنُونُ، هرچ شنوده بودیم یا نبشته کی مصطفی صلی اللّه علیه و سلم آن کرده است یا فرموده، همه بجای آوردیم تا کی شنیده بودیم کی مصطفی صلی اللّه علیه و سلم را در حرب احد در پای جراحتی رسید چنانک بر سر پای نتوانستی استادن، برانگشتان پای نماز گزاردی، ما به حکم متابعت بر سر انگشتان پای باستادیم و چهارصد رکعت نماز گزاردیم، حرکات ظاهر و باطن بر وفق سنت راست کردیم چنانک عادت طبیعت گشت و هرچ شنیده بودیم و در کتابها دیده کی خدای را تعالی فرستگانند که سرنگون عبادت کنند، بر موافقت ایشان سر بر زمین نهادیم و آن موفقه، مادر بوطاهر را، گفتیم تا برشتۀ انگشت پای ما به میخ بست و در بر ما ببست و مامی گفتیم بارخدایا ما را ما نمیباید مارا از ما نجاة ده! و ختمی ابتدا کردیم. چون بدین آیت رسیدیم که فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللّه وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیم خون از چشمهای ما بیرون آمد، و دیگر از خود خبر نداشتیم. پس کارها بدل گشت، و ازین جنس ریاضتها که ازآن عبارت نتوان کرد و از آن تأییدها و توفیقها بود از حقّ تعالی. و لکن میپنداشتیم که آن ما میکنیم فضل او آشکارا گشت و بما نمود کی آن نه چنانست، آن همه توفیقهای حقّ است و فضل او، از آن توبه کردیم و بدانستیم کی آن همه پندار بوده است. اکنون اگر تو گویی که من این راه نروم که پندارست،گوییم این ناکردنت پندارست، تا این همه بر تو گذر نکند این پندار بتو ننمایند. تا شرع را سپری نکردی این پنداشت پدید نیاید، پنداشت در دین بود، پس آن در شرع ناکردن کفرست و در کردن و دیدن شرک، تو هست و او هست، شرک بود، خود را از میان باید گرفت. ما را نشستی بود، در آن نشست عاشق فنای خود بودیم، نوری پدید آمد کی ظلمت هستی ما را تاخت کرد، خداوند عزّ و جلّ ما را فراما نمود کی آن نه تو بودی و این نه توی، آن توفیق ما بود و این فضل ماست، همه خداوندی و نظر و عنایت ماست، تا چنان شدیم کی همی گفتیم، بیت:
شهادتهای وقوع هولوکاست در درجه اول از خود دولت آلمان میآید. منبع دیگر، ارتشهای متفقینی هستند که اردوگاه های کار اجباری و اردوگاه های نابودی را آزاد کردند و یافته های خود را در فیلم و عکس ثبت کردند. علاوه بر اینها، شهادتهای بازماندگان هولوکاست نیز وجود دارد.