تواصل
معنی کلمه تواصل در فرهنگ معین
معنی کلمه تواصل در فرهنگ عمید
معنی کلمه تواصل در ویکی واژه
به هم پیوستگی.
تواصلات.
جملاتی از کاربرد کلمه تواصل
تواصل تن نه همچون اصل جان یاب تو جان حق در اینجاگه عیان یاب
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ای گرویدگان! لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ و هم الیهود و ذلک انّ ناسا من فقراء المسلمین کانوا یخبرون الیهود باخبار المسلمین و یتواصلونهم فیصیبون بذلک من ثمارهم فنهاهم اللَّه سبحانه عن ذلک. قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ یعنی: هؤلاء الیهود یئسوا من الآخرة بأن یکون لهم فیها ثواب و خیر کَما یَئِسَ الْکُفَّارُ الّذین ماتوا و صاروا فی القبور من ان یکون لهم حظّ و ثواب فی الآخرة و قیل: کما یئس الکفّار الّذین فی القبور من رحمة اللَّه و قیل: کما یئس الکفّار الّذین فی الاحیاء من المقبورین ان یرجعوا الیهم.
و از بسیاریِ مقدارشان نباید اندیشید که دلیرانِ کارآزموده گفتهاند که از همپشتیِ دشمنان اندیش نه از بسیاریِ ایشان، تو ثابتقدم باش و دلقوی و نیّت و طویّت بر عدل و رحمت منطوی دار و به فرطِ مجاملت و حسنِ معاملت با خلقِ خدای یکرویه باش و قوانینِ امرِ شرع و آیینِ فرمانبریِ حق پیرایهٔ اعمالِ خود کن تا از عالمِ غیب سرایایِ نصرت و تأیید نامزد ولایتِ تو گردانند و افواجِ فتح و ظفر بسپاهِ تو متواصل شود و اَنزَلَ جُنُوداً لَم تَرَوهَا در شأنِ تو منزل آید و چون کار بدینجا رسید ما را به عزمِ ثاقب و رایِ صایب روی بکار میباید نهاد و به لطفِ تدبیر دفع میباید اندیشید که بسی حقیران بودهاند که در کارهایِ خطیر با خصمانِ بزرگ کوشیدهاند و ظفر یافته و کام برآورده، چنانک آن موشِ خایه دزد را با کدخدایِ بدخو افتاد. شیر گفت: چون بود آن داستان؟
و ارواحنا فی کل شرق و مغرب تلاقی با خلاص الوداد تواصل
فهل بعد تفریق الحبیب تواصل؟ و هل لنجوم قد افلن طلوع؟
مقام ایمنی در شرع یابی که اندر وی تواصل و فرع یابی
انشاء الله پس از عاشورا تنخواه مزبور بی غایله تعویق سرانجام و کارسازی گماشته آن خلت... خواهد آمد، از قبل متعلقان علاقه اطمینان را محکم داشته که موجبات محبت غایبانه را مهمل نخواهد گذاشت. خلاف ماضی را کار بسته در پاس پیوند الفت بهتر از این کوشند، و در تواصل رسل و رسایل عذر غفلت از خود نیوشند.