توبیخ. [ ت َ ] ( ع مص ) سرزنش کردن. ( زوزنی ) ( دهار ). نکوهیدن و بیم و تهدید کردن و سرزنش نمودن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). ملامت و سرزنش کردن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). ملامت و نکوهش وسرزنش. ( ناظم الاطباء ). نکوهش. توکیس. عذل. لوم. ملامت. سرزنش کردن. سرزنش. سرکوفت. سراکوفت. تعییر. تعنیف. نکوهیدن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : نوآموز را ذکر تحسین و زه ز توبیخ و تهدید استاد به.( بوستان ).شنیدم سر از فرمان ملک باززد... بفرمود تا مضمون خطاب را به زجر و توبیخ از وی مستخلص کردند. ( گلستان ).
معنی کلمه توبیخ در فرهنگ معین
(تُ ) [ ع . ] (مص م . ) نکوهیدن ، سرزنش کردن .
معنی کلمه توبیخ در فرهنگ عمید
نکوهش کردن، سرزنش کردن، نکوهیدن.
معنی کلمه توبیخ در فرهنگ فارسی
نکوهش کردن، سرزنش کردن، نکوهیدن ۱ -( مصدر ) سرزنش کردن نکوهیدن . ۲ - ( اسم ) سرزنش نکوهش . جمع : توبیخات .
معنی کلمه توبیخ در ویکی واژه
نکوهیدن، سرزنش کردن.
جملاتی از کاربرد کلمه توبیخ
این رویهها همچنین به وسیلهٔ محدودیتهای فنی که پروتکل اینترنت ایجاد میکند، به گونهای مؤثرتر عمل میکنند. با گذشت زمان، این رویههای معمول به موضوعاتی شناخته شده در اینترنت تبدیل شدهاند. بدین صورت که از طرفی سرویسدهندگان شبکه یک توافق ضمنی را شکل میدهند و دنباله رو استانداردهای یکسانی هستند و از طرف دیگر، کاربران اینترنت خود را مقید کردهاند به اصول اخلاقی شبکه با رضایت تن دهند. هرگونه تخلف آشکار در اینترنت، خشم کاربران را برمیانگیزد و مجازاتهایی از انواع مختلف، از جمله توبیخ رسمی یا جلوگیری از دسترسی به شبکه را برای متخلفان دربردارد. همچنین برخی اوقات سرویسدهندگان شبکه به علت ناتوانی در جلب رفتارهای مناسب، مورد توبیخ و سرزنش قرار گرفتهاند.
و ظاهر این خطاب با عیسی است، اما مراد بدین ترسایاناند که حاضر باشند، لکن رب العالمین نخواهد که ایشان را اهل خطاب خود کند، و با ایشان سخن گوید، که ایشان از آن خوارترند و کمتر، این همچنانست که گفت: وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ خطاب با موءودات است، و مراد باین توبیخ وائدات است که گنهکار ایشانند، لکن ایشان را اهل خطاب و سماع کلام خود مینکند، ظاهر سخن از ایشان بگردانید، و عقوبت توبیخ بماند بر ایشان.
در مارس ۲۰۰۹ میلادی، شبنشینی وی در یک کلوب استریپتیز در شهر تلآویو، باعث سیلی از انتقادات از سوی برخی نمایندگان کنست شد. گبی اشکنازی، فرمانده ستاد کل فرماندهی و عملیات ارتش اسرائیل نیز به صورت شفاهی، از عمل الی ماروم انتقاد کرد، اما آن را موضوعی شخصی خواند و از توبیخ رسمی الی ماروم خودداری کرد.
کشف طلا در سیبائو، این جزیره را در محراق توجه قرار داد. در مارس ۱۴۹۴، کلمب با یک گروه حدوداً ۵۰۰ نفری عازم اکتشاف این منطقه شد. شکار برای طلا ناکام بود، اما مردمان بومی که در مناطق اطراف بودند، برای مبادله تجاری طلا میآوردند. کلمب قلعهای را به نام سانتو توماس (نامگذاری آن به معنی توبیخ برای آنهای بود که در مورد موجودیت طلا شک داشتند) به عنوان یک مکان تجاری و پایگاهی برای جستجوی بیشتر تأسیس کرد. زمانی که کلمب به نزد ایزابل بازگشت میکرد، پدرو مارگاریت که یک مرد اشرافی از آراگون و فرد مورد اعتماد شاه بود، به عنوان فرمانده این قلعه گماشته شد.
دو نهال است رسته از بیخ میوه شان نفس و طبع را توبیخ
بر اساس گزارش شوراهای صنفی دانشجویان کشور، تعدادی از استادان دانشگاه به نامهای محمد راغب، نگار ذیلابی، نیلوفر رضوی و اسلام ناظمی تعلیق یا توبیخ شدهاند.
در دیده مادرها بی توبه و بی توبیخ زنجیر جفا بندند بر بازوی دخترها
نی زتوبیخ خلق پرواکرد نه اثرکرد مدحخوانی او
با نیل به وجود او در میانشان و با اطمینان از وجوب اطاعت از او، شیعیان بی شک از او شرم خواهند نمود و به او احترام میگذارند و در نتیجه مرتکبِ شرّ نمیشوند. آنها از اینکه از جانب او موردِ توبیخ یا سرزنش قرار گیرند واهمهٔ دارند. بدین ترتیب، ارتکابِ اعمالِ بد در میانشان کم میشود و اعمالِ خوب زیاد میگردد.
ضرورتست به توبیخ با کسی گفتن که پند مصلحت آموز کاربندش نیست
پس از آن بود که هر دو مورد توبیخ خداوند قرار گرفتند.
پس از ورود به کنست در پی ۲۰۲۲، کوهن برای مدت کوتاهی در کمیته امور خارجه و دفاع کنست خدمت کرد و سپس توسط رهبر حزب ایتامار بن گویر به دلیل نافرمانی برکنار شد. در ژانویه ۲۰۲۳، کوهن از توئیتر به دلیل درخواستهایش مبنی بر «ادامه کشتن آنها» پس از حمله به اردوگاه آوارگان جنین که منجر به کشته شدن ۹ فلسطینی شد، تعلیق شد. در فوریه ۲۰۲۳، کوهن در کنست شعاری را پخش کرد که در آن نمایندگان عرب کنست را با حیوانات مقایسه کرد. وی متعاقباً توسط هیئت اخلاق کنست مورد توبیخ قرار گرفت.
و قال (ص): من اعطی خیرا من اهل و مال فیقول عند ذلک ما شاء اللَّه لا قوّة الّا باللّه لم یرفیه ما یکره، فهذه الآیة توبیخ من المسلم للکافر علی مقالته و تعلیم له ما یحبّ ان یقول، ثمّ رجع الی نفسه فقال: «إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْکَ مالًا وَ وَلَداً» انا فی الآیة عماد فلذلک نصب اقلّ.
«رَأی کَوْکَباً» چون شب برو درآمد، و او خدای را میجست، و از زبر میجست، آن ستاره را دید زهره یا مشتری گفت: «هذا رَبِّی». یک قول آنست که این بر جهت توبیخ گفته است و انکار بر فعل ایشان. الف استفهام در آن مضمر است، یعنی: ا هذا ربی؟
به دلیل نامناسب بودن شرایط جامعه او به همراه دوستانش باندی را تشکیل داده بودند و بیشتر به دعوا و نزاع میپرداختند. به دلیل اغتشاشات زیاد او و دوستانش بارها توسط پلیس توبیخ شدند. دریکی از درگیریهای آیورسون او با یک صندلی به سر یک زن ضربه وارد کرد ولی آسیب جدی به کسی وارد نشد.
وانکو بدید، باد بر او توبیخ گر زانکه دید و بار نبست آنجا
یا «توبیخکردن یا مشت زدن به یک دشمن نادیده شده که حتی از وجود شما و کمتر از آن از خشم شما، بیخبر است».
کلودیوس تبعیدهای اگریپینا و لیویا را از بین برد. لیویا به شوهر خود بازگشت، در حالی که آگریپینا با پسر تبعیدش دوباره به هم پیوست. پس از مرگ همسر اول خود، آگریپینا کوشید تا پیشرفتهای شرم آور امپراتور آینده گالبا را انجام دهد، که هیچ علاقه ای به او نشان نداد و به همسرش امیلینا لپیدا اختصاص داشت. در یک مناسبت، مادرشوهر گالبا قبل از اینکه کلی از زنان متأهل شود، توبیخ عمومی و نقاب بر چهره داد.