تقصی
معنی کلمه تقصی در فرهنگ معین
معنی کلمه تقصی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه تقصی در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه تقصی
(۵) در برابر آنها سجده مکن و آنها را عبادت منما؛ زیرا من، یهوه خدای تو، خدایی غیورم که جزای تقصیرات پدران را به فرزندان و پشت سوم و چهارمِ آنان که مرا نفرت کنند میرسانم.
در زمان میکس و مسترینگ اسلیم شیدی الپی خواننده آمریکایی کید راک در حال ضبط چهارمین آلبوم خود به اسم شیطان بدون هیچ دلیلی بود. از آن جایی که هر دوی آنها باهم دوست بودند امینم از کید راک خواست تا در ضبط ترانه «تقصیر منه» به او کمک کند و در عوض امینم در آهنگ «گمشو» او ورسی را اجرا میکند.
مردی در یک تصادف رانندگی مرگبار درگیر میشود و با اینکه بیتقصیر است، شرکتش او را به شعبه ای دورافتاده در یک شهر کوچک منتقل میکند...
اولین نوشتهٔ او در جراید آن زمان، مقالهای بود با عنوان «تقصیر با مردان است نه زنان» که در سال ۱۳۲۱ در مجلهٔ بیداری کرمان چاپ شد. پس از آن به عنوان نویسنده یا مترجم از زبانهای عربی و فرانسه مقالات بیشماری در روزنامهها و مجلاتی مانند کیهان، اطلاعات، خواندنیها، یغما، راهنمایکتاب، آینده، کلک و بخارا چاپ کردهاست.
«این یادداشتها برای سرزنش و مذمت تقصیرهای او نوشته شد تا افرادی که از این جریانات آگاه میشود بر او و کارهایش لعنت کنند و کسی از او دنباله روی نکند.»
در فصل دوم و فصل سوم قانون انتخابات مجلس شورای ملی ۱۳۰۴ چنین میآید: بر اساس ماده ۱۰ و ۱۳ قانون انتخابات مجلس شورای ملی، محرومان از انتخاب شدن و انتخاب کردن، زنان در ردیف دیوانگان و ورشکستگان به تقصیر و گدایان و محکومین دادگستری، مقصرین سیاسی، دزدان، مجرمین و قاتلان و از هر گونه حقوق سیاسی محروم بودند. در چهارچوب انقلاب سقید اصل پنجم اصلاح قانون انتخابات این آخرین سد که پادشاه ایران آنرا ننگ اجتماعی ایران میخواند نیز شکسته شد.
اسماعیل نوریعلاء پابرجاترین مدافع شعر محمدعلی سپانلو نیز بود. وقتی که نوریعلاء به موارد متعددی از غلطهای دستوری و تصویری در شعر سپانلو اشاره میکند. مهرداد صمدی، مفسر مؤثر موج نو در دههٔ چهل میگوید: «اصلاً غلط دستوری توی شعر خیلی کماهمیت است. مخصوصاً وقتی شعر خوب باشد» و سپانلو میگوید: «اگر واقعاً عیبی هست من کلاً بیتقصیرم.»
[۱۸]. نارضایتی دانشجویان از روند ورود به سامانه دانشگاه آزاد؛ آیگپ میگوید بیتقصیر است
اگر چه عمادی ز دریای خاطر نکرده ست تقصیر در درفشانی
نه تقصیره که این رسم قدیمه که آزاد از گرفتارش خبر نی
رحم فرما عفو فرما بگذر از تقصیر ما رفته ایم از پای ما را از کرم شو دستگیر
بیباکی و غرور جوانی نماند حیف پیران همه خجالت و تقصیر بردهاند
چونک تقصیر و فسادی میرود آن حیات و ذوق پنهان میشود
مَلک را رغبت نخجیر برخاست ز طالع تهمت تقصیر برخاست
هنگامی که مدرسه در ژانویه ۱۹۷۱ از سر گرفته میشود، هانهام توسط لیدیا به دفتر وودروپ احضار میشود و مادر و ناپدری انگوس را نیز در آنجا مییابد. آنها به هانهام میگویند که بازدید آنگوس از بیمارستان روانی غیرمجاز است و کره برفی که انگوس به پدرش داده بود منجر به طغیان خشونتآمیز دیگری شد. مادر و ناپدری انگوس قصد دارند او را به مدرسه نظامی بفرستند، اما هانهام از انگوس دفاع میکند و تقصیر سفر را به عهده میگیرد. در حالی که هانهام سپس اخراج میشود، انگوس اجازه دارد در بارتون بماند.
عذر آوردند کای مادر تو بیست این گناه از ما و از تقصیر نیست
وَ آتُوا الزَّکاةَ زکاة در نماز پیوست و در قرآن هر جای که ذکر نماز کرد ذکر زکاة در آن پیوست، چنانک در نماز تقصیر روا نیست در زکاة هم روا نیست.
بههرحال شادی این خانواده دیری نپایید که دوباره تبدیل به اندوه شد، زمانی که یک روز، هنگام کامل بودن ماه، نیکلاوس و کوچکترین فرزند خانواده، هنریک پنهانی، برای تماشای تبدیل شدن گرگینهها رفته بودند یکی از گرگها هنریک را میدرد و او جان سالم به در نمیبرد و مایکل که این موضوع را تقصیر نیکلاوس میداند تنفرش از او بیشتر میشود.
بر زبان است که در حق برادران نیکو گوید و عیوب ایشان پوشیده دارد و اگر کسی در غیبت حدیث ایشان کند جواب ندهد و چنان انگارد که وی از پس دیوار می شنود، چنان که خواهد که وی باشد در غیبت او، وی نیز در غیبت او همچنان باشد و مداهنت نکند. و چون سخن گوید بشنود و باوی خلاف و مناظره نکند و هیچ سر وی آشکار نکند، اگر چه پس از وحشت بود که لییم طبعی باشد و زبان از غیبت اهل و فرزند و اسباب وی کوتاه دارد و اگر کسی بر وی قدح کند با وی نگوید که رنج وی از رساننده بود و چون وی را نیکو گویند از وی پنهان ندارد که آن از حسد بود. واگر در وی تقصیری رود گله نکند و وی را معذور دارد و از تقصیر خویش باز اندیشد ک هدر طاعت خدای می کند تا ار آن عجب ندارد که کسی در حق وی تقصیر کند و بداند که اگر کسی طلب کند که در وی هیچ تقصیر نبود هرگز نیابد و آنگاه از صحبت خلق بیوفتد.
که تقصیرات تو از حد فزونست بعفو ما همینت رهنمونست