حمله
معنی کلمه حمله در لغت نامه دهخدا

حمله

معنی کلمه حمله در لغت نامه دهخدا

حمله. [ ح َ م َ ل َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ حامل : حملةالعرش ؛ بردارندگان عرش. ( مهذب الاسماء ). حمله قرآن : اشراف امتی حملة القرآن.

معنی کلمه حمله در فرهنگ معین

(حَ لِ یا لَ ) [ ع . حملة ] ۱ - (مص ل . ) آهنگ جنگ کردن ، هجوم بردن ، ۲ - (اِ. ) هجوم ، یورش . ۳ - غش (پزشکی ). ۴ - دفعه .
(حَ مَ لَ ) [ ع . حملة ] (ص . اِ. ) جِ حامل ، حمل کنندگان ، برندگان .

معنی کلمه حمله در فرهنگ عمید

۱. یورش.
۲. هجوم در جنگ.
۳. (اسم ) (پزشکی ) [عامیانه] = صرع
۴. (اسم ) (پزشکی ) اختلال ناگهانی در یکی از اعضای بدن، مانند قلب یا مغز.
۵. [مجاز] اعتراض یا انتقاد شدید.
* حمله آوردن: (مصدر لازم ) هجوم آوردن، یورش آوردن.
* حمله بردن: (مصدر لازم ) هجوم بردن، یورش بردن.
* حمله کردن: (مصدر لازم ) = حمله بردن
= حامل

معنی کلمه حمله در فرهنگ فارسی

جمع حامل، یورش، هجوم درجنگ، بیماری صرع، حالت بحران مرض
( صفت اسم ) جمع حامل برندگان حمل کنندگان .
نقل کردن و رفتن ار جائی بجایی

معنی کلمه حمله در فرهنگستان زبان و ادب

{seizure} [پزشکی] بروز ناگهانی نشانه ها یا علائم بیماری؛ این اصطلاح به خصوص در مورد صرع به کار می رود

معنی کلمه حمله در دانشنامه عمومی

حمله (۱۹۵۶). حمله ( انگلیسی: Attack ) یک فیلم در سبک جنگی به کارگردانی رابرت آلدریچ است که در سال ۱۹۵۶ منتشر شد.
• جک پالانس
• ادی آلبرت
• لی ماروین
• ویلیام اسمیترس
• رابرت استاروس
• بادی ابسن
• ریچارد جاکل
• پیتر فن ایک
• استروتر مارتین
• جود تیلور
• استیون گری
حمله (ترانه ترتی سکندز تو مارس). «حمله» ( به انگلیسی: Attack ) تک آهنگی از ترتی سکندز تو مارس است که در ۳ مه ۲۰۰۵  ( ۲۰۰۵ - 05 - ۰۳ ) منتشر شد. این تک آهنگ در آلبوم یک دروغ زیبا قرار داشت.
حمله (فیلم ۱۹۸۶). حمله ( هلندی: De aanslag ) یک فیلم به کارگردانی فونس رادماکرس است که در سال ۱۹۸۶ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به مونیک فن ده فن اشاره کرد. این فیلم، اقتباسی سینمایی از کتاب حمله اثر هری مولیش است. این فیلم در ۱۹۸۶، برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان شده است.
معنی کلمه حمله در فرهنگ معین

معنی کلمه حمله در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی حَمْلُهُ: حمل کردن او
معنی تَحْمِلْ: که حمله کنی
معنی صَیَاصِیهِمْ: قلعه ها (جمع صیصیة است ، که به معنای قلعه بسیار محکمی است ، که با آن از حمله دشمن جلوگیری میشود)
معنی شِدَادٌ: شدیدها - سخت ها - محکم ها -استوارها - حمله آورندگان (جمع شدید)
معنی یَکَادُونَ یَسْطُونَ: نزدیک است با خشم حمله ور شوند (کلمه یسطون از سطوت به معنای اظهار حالتی خشمگین و وحشتآور است. سطوت و بطش هر دو به یک معنا است و بطش یعنی گرفتن چیزی با خشم وصولت)
معنی یَأْکُلْنَ: می خورند (در عبارت "ثُمَّ یَأْتِی مِن بَعْدِ ذَ ٰلِکَ سَبْعٌ شِدَادٌ یَأْکُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ "هفت سال سختی و قحطی به درندگانی خونآشام تشبیه شده که به مردم حمله میآورد ، و ایشان را دریده و میخورد ، ولی اگر مردم ذخیرهای داشته باشند این درنده...
معنی تَحْمِلَهُمْ: تا مرکبشان دهی - تا وسیله سفر به آنان بدهی (کلمه حمل به معنای این است که به کسی مرکبی از قبیل اسب و یا شتر و امثال آن بدهی ،و "حمله ، یحمله ، حملا " معنایش این است که فلانی به فلان کس مرکبی داد که بر آن سوار شود ، شاعر عرب گفته است : ألا فتی عنده خفا...
معنی طَائِفَةٌ: طائفه - جماعتی از انسانها (طائفه به معنای جماعتی از انسانها است و گویا بدین مناسبت جماعتی از انسانها را طائفه نامیدهاند ، که عرب قبل از آنکه به زندگی شهرنشینی برسند ، شعبه شعبه و قبیله قبیله بودند و هر قبیلهای در گوشهای از بیابان زندگی میکردند ، تابس...
معنی ذِی ﭐلْقَرْنَیْنِ: لقب یکی از اولیاء الهی علیهم السلام (در روایتی از امام صادق علیه السلام درمورد ذی القرنین علیه السلام آمده است که کارهائی میکرد که از بشر عادی ساخته نیست و شخصی از حضرت علی (علیهالسلام) پرسید : آیا ذو القرنین پیغمبر بود ؟ در پاسخ فرمود : نه ، ولی بن...
ریشه کلمه:
حمل (۶۴ بار)ه (۳۵۷۶ بار)

معنی کلمه حمله در ویکی واژه

aggressione
invasione
حملة
جِ حامل ؛ حمل کنندگان، برندگان.
حملة
آهنگ جنگ کردن، هجوم بردن،
هجوم، یورش.
غش (پزشکی)
دفعه.

جملاتی از کاربرد کلمه حمله

ای بیک حمله گرفته ملک عالم در کنار آفتاب خسروانی سایه پروردگار
نکند وقت حمله‌اندیشی سایهٔ او برو همی پیشی
به قلوش همه حمله‌آور شدند تو گفتی که سوزنده آذر شدند
بیامد به میدان سرافراز مرد رجز خواند و بردشمنان حمله کرد
با خر میا به میدان زیرا که خرسوار از فارسانِ حمله و چوگان و گوی نیست
زگردان به خم کمند از کمین به هر حمله دو دو ربودی ز زین
اشارت تو بشارت دهد به لشکر تو ز حمله بردن و لشگر شکستن اعدا
علی وار آن شهسوار نبرد ابر بد سگالان دین حمله کرد
نیزه چون حمله خواستم بردن گشت پیچان مرا چو مار به دست
پس از حمله فرزند شیر خدای دمی خواست کآسوده ماند به جای