سبک عنان

معنی کلمه سبک عنان در لغت نامه دهخدا

سبک عنان. [ س َ ب ُ ع ِ ] ( ص مرکب ) بمعنی سبک رو که کنایه از تند و تیز براه رونده و جلدرفتار و شتاب رو باشد. ( برهان ). تند و تیز. ( انجمن آرا ). شتاب رو. ( رشیدی ). تیزرفتار. ( غیاث ). مرادف سبکپای. ( آنندراج ). جلد و چابک. ( ناظم الاطباء ). سبک سیر :
دی ماه سبک عنان تر از عمر
چون عمر گرانبهات جویم.خاقانی.بر نه فلک او ستاره قطب
کس قطب سبک عنان ندیده ست.خاقانی ( دیوان چ ص 71 ).عزم سبک عنان تو در جنبش آورد
این پایدار مرکز عالی مدار هم.حافظ.این قامت خمیده و عمر سبک عنان
تیر گشاده ای و کمان کشیده است.صائب ( ازآنندراج ).|| حمله کننده در جنگ. ( برهان ) ( رشیدی ). || رام و دست آموز. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه سبک عنان در فرهنگ معین

( ~ . عِ ) [ فا - ع . ] (ص مر. ) تندرو.

معنی کلمه سبک عنان در فرهنگ عمید

۱. سوار چابک.
۲. تندرو، چالاک.

معنی کلمه سبک عنان در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - سوار سریع . ۲ - تندرو تیز رو . ۳ - حمله کننده . ۴ - رام دست آموز .

معنی کلمه سبک عنان در ویکی واژه

تندرو.

جملاتی از کاربرد کلمه سبک عنان

برق سبک عنان را پروای خار و خس نیست دام و قفس چه سازد با دل رمیده ما؟
به جلوه بود، مدار تو شوخ چشم شرار نشسته در دل سنگ، ای سبک عنان چونی؟
کاه سبک عنان ز ملاقات کهربا درعهد بی نیازی من می کند کنار
برق سبک عنان نرسد در شتاب عمر زنهار دل مبند به مد شهاب عمر
شتاب بوی گل و اضطراب برق نگاه سبک عنانی شوقم گه بهار نداشت
نیارمید چو موج سراب نیم نفس درین قلمرو وحشت سبک عنانی من
هوای لعل تو دارد سبک عنان ما را چو کودکان همه مرکب ز نیشکر داریم
سحر ز بستر نسرین سبک عنان برخیز به پای گل بنشین، مست و می کشان برخیز
دل را دست دار که موج سبک عنان با کشتی شکسته ز بحر خطر گذشت
کو صبر تا کنم طی، غمنامهٔ جدایی؟ از پیش می فرستم، اشک سبک عنان را