ضرب المثل
معنی کلمه ضرب المثل در فرهنگ عمید
معنی کلمه ضرب المثل در فرهنگ فارسی
مثل زدن، مثل آوردن، داستان زدن
معنی کلمه ضرب المثل در دانشنامه عمومی
دانشمندان و زبان شناسان نامدار هنوز تعریفی جامع و کامل برای کلمهٔ ضرب المثل نیافته اند. گرچه در این راستا تحقیقات بسیار ارزشمندی صورت گرفته و تفاسیر معتبری نیز ارائه شده است. علی اکبر دهخدا در مقدمهٔ امثال و حکم چنین می نویسد:
«در زبان فرانسوی هفده لغت یافت می شود که در فرهنگ های عربی و فارسی همهٔ آن ها را «مَثَل» ترجمه کرده اند، و در فرهنگ های بزرگ فرانسوی تعریف هایی که برای آن ها نوشته اند، مُقنِع نیست و نمی توان با آن تعریفات، آن ها را از یکدیگر تمییز داد. »
محقق معروف، آرچر تیلور، که تحقیقاتش در اوایل قرن بیستم تأثیری شگرف در این زمینه داشته است، نتوانست تعریفی جهان شمول برای "امثال و حکم" پیدا کند. وی در کتاب معروف خود∗ اظهار می کند که تعریفی برای "امثال و حکم" نمی تواند وجود داشته باشد. با این وجود تعاریف مختلفی از گذشته تا حال ارائه شده است که مهم ترینِ آن ها تعریف فردریش سیلر است. وی "امثال و حکم" ( ضرب المثل ) را این چنین تعریف کرده است:
به عنوان مثال ضرب المثل شنونده باید عاقل باشد به معنی آن است که اکنون شنونده عاقل نیست و به او گوش زد می کنیم که عاقل باشد،
به نقل از حسین بهرامی.
تفاوت مابین «ضرب المثل» و «اصطلاحات ضرب المثلی» در شکل، ساختار و عمل کرد آنهاست. امثال و حکم جمله ای است کامل با ساختمانی استوار بر پایه و اساسی غیرقابل تغییر، مانند:
این اصطلاحات ضرب المثلی، بدون قرار گرفتن در یک جملهٔ کامل، فاقد خصلت های ضرب المثل خواهد بود؛ لذا تفهیم عبارات اصطلاحیِ یادشده با اضافات مقدور است، مانند:
• پایت را تو کفش بزرگ تر از خودت نکن!
• از ترس، دُمش را روی کولش گذاشت و دررفت!
• بی گُدار به آب نزن که پشیمان می شوی!
• تو اول گلیم خودت را از آب بیرون بکش، …!
• تو اول برادریت رو ثابت کن
بنابراین، عبارات ضرب المثلی را می توان به عنوان مواد اولیه ( خام ) یک اصطلاح ضرب المثلی تعریف نمود: اصطلاحات ضرب المثلی، عباراتی هستند که معنا و مفهوم آن ها با معنی هریک از کلماتِ تشکیل دهندهٔ آن، نسبت مستقیم نداشته باشد، مانند:
معنی کلمه ضرب المثل در ویکی واژه
مَثل زدن، مثل آوردن.
جملاتی از کاربرد کلمه ضرب المثل
از سخنان و ضرب المثل های اعراب است: دل خود بمن ده و هر گاه که خواهی به ملاقاتم بیای. مقصودشان آنکه. ارزش دوستی به خلوص مودت است نه به افزونی دیدار.
محمد به ابوذر علاقه داشت و وی را یکی از ۱۴ رفیق خود شمرده بود. درباره وی گفته بود آسمان بر کسی راستگوتر از ابوذر سایه نیفکنده و زمین مانند او را حمل نکرده است. صداقت ابوذر در بین عرب ضرب المثل بود. با این حال هیچگاه مسئولیتی از طرف محمد به وی واگذار نشده بود و از آنان که بعد از مرگ محمد مقام سیاسی میپذیرفتند دوری می جسبت. از همین روی ابوموسی اشعری وی را برادر خطاب میکند اما وی در جواب می گوید پیش از آنکه مسئولیتی در خلافت عثمان به عهده بگیری برادرت بودهام.
پنجم - از جهت عادات عرب در ضرب المثل ها و محامداتشان.
از ضرب المثل هائی که بر سر زبان هاست: غریب کسی است که دلداری ندارد. قضا که رسد، چشم کور شود. انسان با قلب و زبان انسان است. آزاده، زیان نیز اگر بیند، آزاده است.
آن هنگام که به سرزمین های ما از مکارم یادی بمیان آید نام تو ضرب المثل ماست.
هر جا سخن از شکر و قند و عسل استی قند لب شیرین تو ضرب المثل استی
ای معزالملک ای اندر سخا ضرب المثل از چه رو شعر و خط ما را گرفتی سرسری؟
در جهان باشی به عیش و خرّمی ضرب المثل تا مثل باشد که یار بی کسان باشد خدا
و قیل «فَلا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثالَ» ای لا تشبهوه بخلقه و لا تقیسوه علی شیء من خلقه و ذلک انّ ضرب المثل انّما هو لتشبیه ذات بذات او وصف بوصف و تعالی اللَّه عن ذلک، «إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ» ما یکون قبل ان یکون، «وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» قدر عظمته حیث اشرکتم به.
کامده ضرب المثل بنغزه مقالی
اگر نه عکس تو ضرب المثل قبول کند مثالت آینه چرخ چون کند تصویر