صرفا
معنی کلمه صرفا در فرهنگ معین
معنی کلمه صرفا در فرهنگ فارسی
معنی کلمه صرفا در دانشنامه اسلامی
معنی ضَرِیعٍ: نام نوعی از تیغها است که به آن شبرق هم میگویند ، و اهل حجاز آن را وقتی خشک شد ضریع مینامند ، و ناگوارترین و تهوعآورترین گیاه است که هیچ حیوانی آن را نمیخورد ، و شاید نامیدن آنچه در آتش است به نام ضریع ، صرفا از نظر شباهت در شکل و خاصیت بوده باشد .
معنی عَسَی: امید است - شاید -باشد که (کلمه عسی دلالت بر امید دارد ، اما نه تنها امید گوینده بلکه هم در مورد امید خود گوینده استعمال دارد و هم امید مخاطب و هم در مقام مخاطب یعنی مقامی که جا دارد گوینده در برابر مخاطب صرفا اظهار امید کند نه اینکه به راستی خود او د...
ریشه کلمه:
صرف (۳۰ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه صرفا
ز دولاب گردانی آن مشعبد کز آن غرق فتنه است این مصرفانی
جرحت القلب فاسق الراح صرفا فاصفاها قصاصا للجروح
تصرفای او را دار تصدیق تو از راه شهود و کشف و تحقیق
ایدهٔ دیگر میتواند این باشد که آنچه در «اگر»ِ طبیعی هست و علامتِ فلش آن را ندارد ضرورت است. این گزاره را در نظر بگیرید: «اگر حسن از طبقهٔ چهلم افتاده بود زنده میماند». طبقِ اولین قضیهٔ استلزامِ مادی که در بالا آورده شد اگر داشته باشیم که «حسن از طبقهٔ چهلم نیفتاده است» نتیجه میشود که گزارهٔ بالا صحیح است. اما آنچه یک فارسیزبان میفهمد این است که گزارهٔ بالا غلط است، صرفاً به دلیلِ ضرورتی که در آن هست.
آن تصرفات گوناگون چه بود؟ آدم را در خلافت پرورش میدادیم و نقطه محبت او را در این ابتلاها بکمال میرسانیدم. «ان البلاء موکل بالانبیاء ثم بالاولیاء فالامثل فالامثل» و صلیالله علی محمد و آله اجمعین.
صرفا محاعقلی، ورد قرائتی شعرا، و غیر مسجدی ماخورا
وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ قال ابن عباس و ابن مسعود: التّسنیم اسم لماء ینحدر من تحت العرش و قیل من جنّة عدن و هو اشرف شراب فی الجنّة یمزج به شراب اصحاب الیمین. و المقرّبون یسقون صرفا غیر ممزوج و هو قوله: عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ ای منها «الْمُقَرَّبُونَ». و قیل: الباء صلة و المعنی: یشربها «المقرّبون»، و عینا نصب علی الحال. و قیل: تقدیره من عین او اعنی عینا.
و قیل فی قوله تعالی بِما کانُوا یَکْذِبُونَ یعنی یکذّبون بالقدر و فی ذلک ما روی عن النبی ص إنّه قال ثلثه لا یقبل اللَّه منهم صرفا و لا عدلا عاق و منّان و مکذّب بقدر»
نشان میدهند (نظیر قیمت نفت) صرفاً بهعنوان یک بررسی مقدماتی بکار گرفته شود و از روشهای دیگر
و تا در آن مقام هستی مصابرت ننماید در تسلیم تصرفات احکام ازلی اصبروا و صابروا وجود مرغی کمالیّت آن نیابد که بمنقار همت پوست وجود آفرینش براندازد و از خود بزاید تا در عالم ملکوت طیران کند که: «لم یلج ملکوت السّموات و الارض من لم یولد مرتّین.» تا از خود بنزاید و صبر در تسلیم احکام ازلی پر و بال بیخودی طیران ننماید رهبران عالم حقیقت نیامدند که: «و جعلناهم ائّمهٔ ً یهدون بامرنا لمّا صبروا و کانوا بآیاتنا یوقنون.»
ای برده هوش ما را، یار آر دوش ما را اسقیتنا کسا صرفا علیالخمار
واستسق دیک صرف صرفا کعین دیک واشرب علی اغان یغنی عن الهزار