ریاکار
معنی کلمه ریاکار در فرهنگ عمید
معنی کلمه ریاکار در فرهنگ فارسی
( صفت ) آنکه در کارها ریا بکار برد دورو منافق .
معنی کلمه ریاکار در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه ریاکار
از مهر دوستان ریاکار خوشتر است دشنام دشمنی که چو آئینه راستگوست
او در پی انتشار کتابهای پرفروشش، مبلغ قابل توجهی را به خیریههای یهودی اهدا کرد. به گفتهٔ زیدلر، این کمکها تا ۸۰٪ حقالتألیف او را بالغ میشد. اشپر کمکها را بهطور گمنام نگه داشت، از آن رو که هم از رد شدنشان و هم از اینکه ریاکار خوانده شود میترسید.
به زرق مرد ریاکار خوب مینشود که زشت هرگز زیبا نگردد از زیور
*** خداوند، خدا، یهوه، پدر: به عنوان پدر یا پدر آسمانی انسانها به معنای حامی انسانهای مؤمن در مقابل شیطان، که در کلام انجیل پدر بیایمانان یا ریاکاران مذهبینماست و همچنین بیایمانان یا مذهبینماهای ریاکار فاسد، فرزند پدر خود شیطان هستند؛ لازم است ذکر شود که خداوند بدون جنسیت است. این موضوعی است که مسیحیان از ابتدای مسیحیت بر آن واقف بودهاند، پس باید دقت داشت که عنوان «پدر» یا «پدر آسمانی» برای خدا، نباید موجب این اشتباه شود، که خدا را دارای جنسیت دانست. عنوان «پدر» یا «پدر آسمانی»، صرفاً «عنوان» ی است که خداوند آن را بنا بر حکمت خود، که لزوماً بر ما انسانها دانسته نیست، برگزیده است.
چون دلشکنی کار ریاکاران است بر شیشه سالوس و ریا سنگ زنیم
حیا پرور جفا گاهی ریاکار نواگستر ولاکیشی وفا کوش
در گردن یک شیخ ریاکار ندیدیم یک سبحه که صد رشته زنار ندارد
رندانه بیا شور است هم بی کم و هم بی کاست نه هم چو ریاکاران گه راست گهی خم باش
یا در صفات و افعال و اقوال او باشد مثل اینکه بگویی: بد خلق، یا بخیل، یا متکبر، یا جبان، یا ریاکار، یا دروغ گو، یا دزد، یا ظالم، یا پرگو، یا پرخور، یا بی وقت به خانه مردم می رود، و نحو اینها است.
با خلق ریاکار کرم کن به مدارا ور خود به کرامت نتوانی به ریا کن
اینجا بحث بر سر ایمان است بین این دو و آنچه دینخویان ریاکار از ایمان و اعتقاد درونی آدمها میخواهند.
گناه آموز رندان قدح خوار به طاعت گیر پیران ریاکار
رندانه بیا شو راست هم بی کژ و هم بی کاست نه هم چو ریاکاران گه راست و گه خم باش