تاویلات

معنی کلمه تاویلات در لغت نامه دهخدا

تأویلات. [ ت َءْ ]( ع اِ ) ج ِ تأویل. تأویل ها. رجوع به تأویل شود.

معنی کلمه تاویلات در فرهنگ فارسی

( مصدر اسم ) جمع تاویل

معنی کلمه تاویلات در ویکی واژه

تأویلات
جمعِ تأویل. تفسیرها، توجیه‌ها.

جملاتی از کاربرد کلمه تاویلات

و گفت: اگر عالمی را بینی که به رخص و تاویلات مشغول گردد بدانکه از او هیچ نباید.
مبتلی چون دید تاویلات رنج برد بیند کی شود او مات رنج
بزرگان از این جهت گفته‌اند که «دروغ مصلحت‌آمیز به که راستی فتنه‌انگیز» ، و کدام دلیل از این روشن‌تر که اگر صادق‌القول صد گواهی راست ادا کند از او منّت ندارند بلکه به جان برنجند، و در تکذیب او تاویلات انگیزند؛ و اگر بی دیانتی گواهی به دورغ دهد صد نوع بدو رشوت دهند و به انواع رعایت کنند تا آن گواهی بدهد. چنانکه امروز در بلاد اسلام چندین هزار آدمی از قضات و مشایخ و فقها و عدول و اتباع ایشان را مایه معاش از این وجه است. می‌گویند:
تو به تاویلات می‌گشتی از آن کور و گر کین هست از خواب گران
بلکه بر موجب تاویلات این بروند و شریعت را بدانش کار بندند تا نفس جزوی پای بند عالم طبیعت باشد افعال خویش را از کالبدها تواند نمودن و شریعت را بسزا کار بندد که اینعالم طبیعت سرای کاریست و سرای جزا و آسایش نیست که اندرین سرای آسایش بجوید و هرکه جز این کند و جزاین گوید مرو را دجال فریبنده دانند و مومنان را بایدکه بدانش کار کنند تا سر انجام کار ایشان خدایتعالی و رسول صلی الله علیه و آله و سلم بینند تا فردا خجل نمانند الحمدلله رب العالمین حمدالشاکرین و الصلوه و السلام علی رسوله محمد النبی الامین و علی آله الطاهرین و الائمه الصادقین.
عارف ربانی مولانا عبدالرزاق کاشانی در تاویلات خویش از امام صادق جعفر بن محمد(ع) نقل کرده است که فرمود: خداوند تعالی در سخنان خویش بر بندگان تجلی کرده است «ولکن لایبصرون ».
عبدالرزاق کاشانی علاوه بر علوم باطنی در علوم ظاهری و عقلی مانند شرعیات (فقه و حدیث و تفسیر وعلوم مرتبط)، اصول فقه، کلام، معقولات (منطق وعلوم طبیعی) و علوم الهی (فلسفه) تبحر زیاد داشته‌است؛ و شارح آثار عرفانی از جمله شارح آثار و عقاید ابن عربی و مروج اصل وحدت وجود است. از آثار عمده او لطائف الاعلام، تاویلات القرآن، اصطلاحات الصوفیه، شرح فصوص الحکم محیی ابن عربی، و شرح منازل السائرین عبدالله انصاری است. از جمله رویدادهای علمی زندگانی عبدالرزاق کاشانی این است که میان وی با رکن الدوله علاءالدوله سمنانی (عارف و درگذشته ۷۳۶ق) که منتقد وحدت وجود بوده در این زمینه مکاتباتی شده‌است.
گفت:شنوده ام، اما اظهار آن ممکن نیست، که بعضی از نزدیکان تو در کتمان آن مرا وصایت کرده است. و عیب فاش گردانیدن اسرار و تاکید علما در تجنب ازان مقرراست و الا تمام بازگفته آیدی. شیر گفت: اقاویل علما را وجوه بسیار است و تاویلات مختلف، و خردمندان اقتدا بدان فراخور و برقضیت حکمت صواب بینند. و پنهان داشتن راز اهل ریبت مشارکت است در زلت. و شاید بود که رساننده این خبر خواستست که باظهار آن با تو خود را از عهده این حوالت بیرون آرد و ترا بدان آلوده گرداند. می‌نگر در این باب و آنچه فراخور نصیحت و شفقت تواند بود می‌کن.