سرودی

معنی کلمه سرودی در لغت نامه دهخدا

سرودی. [ س ُ ] ( ص نسبی ) مغنی و سرودزن. ( آنندراج ).
سرودی. [ س ُ ] ( اِخ ) در ولایت قم از قصبه موسوم به خوانسار است. شخص نامرادی است و در فن موسیقی بهره دارد. بیت ذیل را در نیشابورک به اسم «بنیاد» نقشی بسته بوده خیلی شهرت یافت :
بنیاد مکن با من سودازده بیداد
تا من نکنم ناله ز بیداد تو بنیاد.( مجمع الخواص ص 243 ).

معنی کلمه سرودی در فرهنگ معین

(سُ ) (ص نسب . ) سرودگوی .

معنی کلمه سرودی در فرهنگ فارسی

( صفت ) سرود گوی مغنی .
در ولایت قم از قصب. موسوم به خوانسار است شخص نامردای است و در فن موسیقی بهره دارد .

جملاتی از کاربرد کلمه سرودی

نوایی زد از نغمه‌های نوی نو آیین سرودی در او پهلوی
به هر بانگ سرودی خاطرم آشفته می گردد گلم گویی، که از آمد شد باد صبا افتم
در سال ۱۳۵۹ در اولین سالگرد کشته‌شدن مرتضی مطهری، از سوی دفتر روح‌الله خمینی و توسط سید احمد خمینی، ساخت سرودی در رثای مرتضی مطهری سفارش داده شد و مسئولیت این کار به احمدعلی راغب واگذار شد.
نه هر تخمی درختی راست روید نه هر رودی سرودی راست گوید
«سلام فرمانده» سرودی به خوانندگی ابوذر روحی، آهنگسازی مهیار طالبی و شعر سید مهدی بنی‌هاشمی با مضامین ایدئولوژی، سیاسی و مذهبی در راستای پروپاگاندای جمهوری اسلامی است. که برای همخوانی کودکان دههٔ نودی در ایران استفاده شده است. نماهنگ این سرود توسط گروه ماح در اسفند ۱۴۰۰، ساعاتی پیش از تحویل سال ۱۴۰۱ پخش شده است.
ز رامین خوش سرودی خواست دیگر به حال عشق از آن پیشین نکوتر
سرودی گفت گوسان نو آیین درو پوشید حال ویس و رامین
در خم این خم که کبودی خوش‌ است قصه دل گو که سرودی خوش است
جام می بستان و مستانه بنوش قول ما می گو سرودی می سرا
او با آهنگ اعتراضی خود به نام "کلام من ازاد است" که به سرودی برای انقلاب تونس و بهار عربی تبدیل شد، به شهرت رسید.
در چنگ غم تو دل سرودی نکند پیش تو فغان و ناله سودی نکند
به عشقش نعمت الله میرمستان سرودی عاشقانه می سراید
شناخته‌شده‌ترین اثر آلکمان، پارتنئون نام دارد که سرودی است که هرساله گروهی از دختران ملبس به شکل کبوتر آن را در زمان جشن درو می‌خواندند.
ز درد دل سرودی زار میگفت خوشی با دل بهم اسرار میگفت