تمایلات
معنی کلمه تمایلات در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه تمایلات
تا قبل از ۱۹۵۰ موسیقی فیلمهای هالیوودی بهطور راسخ به بیان موسیقی قرن بیستم نرسید. دو آهنگسازی که بیشترین تأثیر را در این حرکت داشتند آلکس نورث و لئونارد روزنمن هستند. در مورد سبک آهنگسازی میتوان گفت که نورث سبکی نزدیک به بلا بارتوک و استراوینسکی را دنبال میکرد در حالی که روزنمن گرایش به تمایلات شوئنبرگی داشت و در این دوران هم گرایش به لگتی پیدا میکند. تأثیر نورث و روزنمن بر موسیقی فیلم آمریکا اساسی است. در اثر تأثیر این آهنگسازان است که مصنفانی چون جری گلدسمیت توانستهاند از سبک شخصی خود بهطور کامل دفاع کنند.
اصلیترین موضوع در این آلبوم، میتواند به عنوان جنگی که یک بار در زندگی چهره مینمایاند، تفسیر شود؛ جنگی میان دین و تمایلات جنسی. اصلیترین آهنگ آلبوم (سادی (بخش اول)) عقاید شخصی مارکس دو ساد را مطرح میکند که در مورد آزاردادن به عنوان یک لذت، اثرگذار بود. بقیهٔ موضوعاتی که در آلبوم مطرح میشوند بر اساس اعتقادات مسیحیت و پایان دنیا بر اساس کتاب مکاشفه یوحنا میباشند.
کانت انسانها را دارای تمایلاتِ حیوانیِ بقای نفس، بقای نسل و بقای لذت میداند. او معتقد است انسانها وظیفه دارند از ضابطههایی که به آنها آسیب میزند یا آنها را تحقیر میکند، از جمله خودکشی، خفتِ جنسی و مستی خودداری کنند.
این گزارش، صرفا یک گزارش خبری است که ارزشهای خاص خود را دارد اما عنصر خبرنگار، جهانبینی، تمایلات و دیدگاهش در آن کم رنگ و شاید بیتأثیر است. این موضوع از آنجا اهمیت پیدا میکند که گاهی اخبار به عنوان ابزاری برای امیدبخشی، ترسیم فضای رو به رشد، ایجاد احساسات وطن پرستانه و... استفاده میشوند و عدم ارتباط گیری مخاطب با خبر، هیچکدام از اهداف فوق را برآورده نمیسازد.
زنی پس از از دست دادن شغل خود و بهم خوردن آخرین رابطه پیچیده اش برای گذراندن یک آخر هفته آرام به روستا می رود. او یک خانه روستایی را از یک مرد بیوه میان سال اجاره می کند که تلاش می کند تمایلات روانی خود را پنهان کند.
با تکامل اندیشهٔ بشری این کشف بزرگ به عمل آمد که آن پایهٔ مشترک و اساسی عمومی را نباید با اشکال مختلف اشتباه کرد، بلکه این نتیجهٔ فلسفی حاصل شد؛ که در درجهٔ اول همهٔ اشیاء جهان در این اصل شریکند که به خودی خود و مستقل از انسان، مستقل از تفکر و اندیشه و احساسات و تمایلات انسان، یعنی بهطور عینی، وجود دارند؛ مثلاً علوم طبیعی ثابت کردهاست که میلیونها سال قبل از پیدایش هر گونه موجود زندهای زمین و اجرام کیهانی وجود داشتهاند و این خود نشان میدهد که طبیعت عینی است، مستقل از انسان و شعور اوست. به عبارت دیگر این عقل نیست که ماده را خلق کرده، بلکه در سیارۂ زمین تکامل چندین میلیارد سالهٔ ماده است که منجر به پیدایش شعور و خرد انسانی شدهاست.
در طول این سریال، مکزیکیها را افرادی زحمتکش معرفی میکند که هدف تمایلات نژاد پرستانه کاراکترها قرار میگیرند.
دیدگاه های اجتماعی مربوط به رابطه جنسی عمومی و تمایلات جنسی بین فرهنگ ها و زمان های مختلف بسیار متفاوت است. قوانین متعدد و متنوعی برای رابطه جنسی در ملاء عام اعمال می شود که در آنها از اصطلاحات مختلفی مانند قرار گرفتن در معرض ناشایست، فحشا عمومی، بی حیایی فاحش و غیره استفاده می شود. در برخی از حوزه های قضایی، جرم تنها در صورتی مرتکب می شود که شرکت کنندگان توسط دیگران دیده شوند، به طوری که ممکن است یک عمل جنسی در اتاق توالت بسته بدون ارتکاب جرم رخ دهد.
آنچه رژیم استبدادی را از رژیم دموکراتیک متمایز میسازد، «وضعیت» قدرت قوه مجریه است. در حکومت استبدادی قوه مجریه قدرت را متعلق به خود میداند (حتی در بعضی موارد ملت را متعلق به خود میداند) و آن را صرف انجام تمایلات، آرزوها و منافع خود مینماید. در حکومت دموکراسی قدرت متعلق به ملت است، از ملت برخاسته و با اراده ملت در اختیار قوه مجریه گذارده شده تا صرف انجام تمایلات، آرزوها و منافع ملت گردد. (ص ۳۷۷)
دیوید که در نوجوانی تجربه رابطه جنسی با پسری را داشتهاست، تمایلهای خود را که در جامعه پذیرفته نشدهاند، سرکوب میکند. او در پاریس دختری به نام هلا لینکلن را ملاقات و از او خواستگاری میکند. هلا مدتی به اسپانیا میرود تا به پیشنهاد او فکر کند. دیوید در این مدت عاشق پسری ایتالیایی به نام جووانی که متصدی بار است میشود. عشقی که تا چند ماه ادامه مییابد. دیوید که هنوز نمیتواند با موضوع همجنسگرایی خود کنار بیاید جووانی را رها میکند و با هلا به مسافرت میرود. هلا دیوید را همراه با دریانوردی در بار همجنسگرایان مییابد و او را ترک میکند. دیوید همچنان در پذیرفتن تمایلات خود در کشش است.