تابلو
معنی کلمه تابلو در فرهنگ معین
معنی کلمه تابلو در فرهنگ عمید
۲. صفحۀ فلزی یا چوبی که که بر سر در مکان ها، گذرگاه ها، فروشگاه ها و مؤسسه ها نصب می کنند و نام یا اطلاعات دیگری راجع به آن محل را بر روی آن درج می نمایند.
۳. (صفت ) [عامیانه، مجاز] انگشت نما، شهره.
معنی کلمه تابلو در فرهنگ فارسی
معنی کلمه تابلو در دانشنامه عمومی
تابلو (علامت). یک تابلو ( به انگلیسی: Marquee ) به سازه ای گفته می شود که بر در هتل یا تئاتر یا سینما نصب می شود. علامت ( هایی ) دارد تا اسم مکان یا در تئاتر و سینما، اسم فرد یا افرادی که در نمایش یا فیلم شرکت می کنند را نشان دهد. تابلو با مشخصه لامپ های رنگی ( معمولاً زرد و سفید ) که چشمک می زنند یا نوری که رویه دارد قابل تشخیص است.
معنی کلمه تابلو در ویکی واژه
tabella
insegna
صفحة نقاشی.
تختهای سیاه یا سبز در کلاس درس.
صفحهای از جنس فلز، پلاستیک... که نام یا مشخصات محلی روی آن قید شده باشد.
بسیار متمایز و مشخص.
جملاتی از کاربرد کلمه تابلو
تابلو دوم: روز مرگ مریم
دو قطبی اجتماعی بر سر انتصاب شهنی به علت اختلافات قومی و سیاسی شدید مابین دزفولیها و لرهای بختیاری دزفول رخ داد. این اختلافات در سال بعد به درگیری میان لرهای اندیمشک و دزفولیها بر سر نصب یک تابلو منجر به کشته شدن سه نفر و مجروح گردیدن بیش از چهل نفر شد.