معنی کلمه بینالملل در لغت نامه دهخدا
- مجمع بین الملل یا انترناسیونال ( از فرانسه ) ؛ نام چند مجمع بین المللی که سوسیالیستها و سازمانهای کارگری بمنظور هماهنگ ساختن سیاست خود برپا کردند. بین الملل اول مجمع بین المللی کارگران بود که در 1864 م. توسط کارل مارکس در لندن تشکیل شد. منظور از تشکیل این مجمع آن بود که کارگران جهان را برای اجرای هدفهائی که در مانیفست کمونیست ( 1848 م. ) تشریح شده بود متحد سازد. اختلافاتی که در این مجمع بروز کرد باعث انحلال آن گردید ( 1874 م. ) در 1889 م. بین الملل دوم مرکز خود را در بروکسل برقرار کرد. اغلب احزاب سوسیالیست جهان در این مجمع نمایندگانی داشتند این مجمع نیز با اختلافاتی روبرو شد. و بالاخره در جنگ جهانی اول منحل گردید. انقلاب بلشویکی ( 1917 م. ) بین الملل سوم یا کمینترن را در مسکو تشکیل داد که در 1943 م. منحل شد. کوششهایی که توسط تروتسکی برای تأسیس بین الملل چهارم در مکزیک بعمل آمد ( 1937 م. ) به نتیجه نرسید و اهمیت زیادی نیافت. ( از دائرة المعارف فارسی ).
- بین الملل خصوصی ؛ حقوق...، قسمتی از علم حقوق است که روابط میان افراد ملت را با افراد خارجی معین کند. ( بین الملل خصوصی دکتر معظمی ).
- بین المللی ؛ آنچه مشترک بین ملتهای مختلف است : کنگره بین المللی خاورشناسان.
- جنگ بین المللی . رجوع به همین ترکیب شود.
- زبان بین المللی ؛ زبانی که مورد تکلم همه ملتها باشد ( تاکنون چند زبان را بدین عنوان پیشنهاد کرده اند ولی هیچیک توفیق نیافته است مانند اسپرانتو ).