بی نوا

معنی کلمه بی نوا در لغت نامه دهخدا

بینوا. [ ن َ ] ( اِخ ) داود فرزند میرزا مهدی حسینی طوسی اصفهانی. بگفته هدایت درمجمع الفصحاء از مشاهیر فضلا و معاریف اعاظم علما بوده است و شعر میسروده. ( از مجمع الفصحاء ج 2 ص 82 ).، بی نوا. [ ن َ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + نوا ) بی سامان. ( آنندراج ). بی سر و سامان. بی سرانجام. ( ناظم الاطباء ) :
بجای دگر خانه جویی سزاست
که ایدر همه کارها بی نواست.فردوسی.اگر بنده رنجانیش نارواست
چو حق رنجه شد کار بس بی نواست.فردوسی.کار عمادالدین روشن نشد و بی نوا و بی ترتیب بود. ( المضاف الی بدایع الازمان ص 48 ). || بی ساز و سامان و وسائل زندگی و نعمت و نواخت. بی قوت و غذا : و بی برگ و بی نوا بخراسان رفت. ( تاریخ بخارای نرشخی ص 112 ).
ناکسان از توبا نوا و نوال
بی کسان از تو بی نوا و نژند.خاقانی.نه هیچ مرد بود بی نوا بدرگه او
نه هیچ خلق بود تشنه بر لب جیحون.قطران. || بی قوت و بی خوراک. ( غیاث ) ( آنندراج ) :
چنین گفت لنبک به بهرام گور
که شب بی نوا بد همانا ستور.فردوسی.بیچاره بسی بگردید و ره بجائی ندانست تشنه و بی نوا روی بر خاک... نهاده... ( گلستان ). || گدا. ( ناظم الاطباء ). بی چیز. بی برگ و نوا. تهیدست. فقیر. بی برگ. محروم :
چو لشکر شد از خوردنی بی نوا
کسی بی نوایی ندارد روا.فردوسی.دو مردند شاها بدین شهر ما
یکی بانوا دیگری بی نوا.فردوسی.بدین خانه درویش بد میزبان
زنی بی نوا شوی پالیزبان.فردوسی.برادران و رفیقان تو همه بنوا
تو بی نوا و بدست زمانه داده زمام.فرخی.اولیا و حشم و اصناف لشکر را نیز کسان ایشان هر چیزی بفرستادند که سخت بی نوا بودند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 653 ).
همچون غریب ممتحن
پژمرده باغ بی نوا.ناصرخسرو.اینجا مساز عیش که بس بی نوا بود
در قحطسال کنعان دکان نانوا.خاقانی.بر زمین هر کجا فلک زده ایست
بی نوائی بدست فقر اسیر.خاقانی.ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزی تفقدی کن درویش بی نوا را.حافظ.چو بر در تو من بی نوای بی زر و زور
بهیچ باب ندارم ره خروج و دخول.

معنی کلمه بی نوا در فرهنگ معین

(نَ ) (ص مر. ) ۱ - بی چیز، تهی دست . ۲ - بی چاره ، بی سامان . ۳ - ناتوان ، درمانده .

معنی کلمه بی نوا در فرهنگ عمید

۱. بی چیز.
۲. بیچاره.
۳. بی سروسامان.
۴. ناتوان، درمانده.
۵. بدبخت.

معنی کلمه بی نوا در فرهنگ فارسی

بی چیز، بیچاره، بی سروسامان، ناتوان ودرمانده
( صفت ) ۱ - بیچیز تهیدست . ۲ - بیچاره بیسامان . ۳ - ناتوان درمانده عاجز .
داود فرزند میرزا مهدی حسینی طوسی اصفهانی بگفت. هدایت در جمع الفصحائ از مشاهیر فضلا و معارف اعاظم علما بوده است و شعر میسروده ٠

معنی کلمه بی نوا در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی بَیَّنُواْ: بیان کردند - روشنگری کردند
معنی بَائِسَ: بدحال - بینوا
ریشه کلمه:
بین (۵۲۳ بار)

معنی کلمه بی نوا در ویکی واژه

بی چیز، تهی دست.
بی چاره، بی سامان.
ناتوان، درمانده.

جملاتی از کاربرد کلمه بی نوا

گنبد پیروزه گون بااختران سیم رنگ هر شبی تا روز وصف بی نوایی من کند
در کوه‌پایه‌های شمالی، غربی و جنوبی نوادو ساخاما به‌ترتیب دهکده‌های تامریپی، ساخاما و لاگوناس واقع شده‌اند و از هر کدام آن‌ها می‌توان مستقیماً به قلهٔ کوه صعود نمود. از نظر فنی صعود به نوادو ساخاما نسبتاً آسان است هرچند یخچال‌هایی که بخش‌های بالاتر کوه را پوشانده‌اند دارای شکاف‌های عمیق بوده و نسبتاً شیبدارند. سه مسیر عمده‌ای که معمولاً برای صعود مورد استفاده قرار می‌گیرد یخچال غربی و تیغهٔ جنوب غربی، تیغهٔ جنوب غربی به‌طور مستقیم و تیغهٔ شمال غربی است.
ما را که نوای بی نوائیست مستی ز شراب کبریائیست
نشانگان طناب قدامی، ناشی از آسیب به بخش جلویی طناب نخاعی یا کاهش خون‌رسانی از سرخرگ نخاعی قدامی، ممکن است ناشی از شکستگی‌ها یا جابجایی مهره‌ها یا دیسک‌های فتق دار باشد. عملکرد حرکتی، حس درد و دما در زیر سطح آسیب دیدگی از دست می‌روند، در حالی که احساس لمس و حس عمقی (حس موقعیت فضایی) دست نخورده باقی می‌مانند. این تفاوت‌ها، به عل موقعیت‌های نسبی نوارهای نخاعی مسئول برای هر نوع از این عملکردهاست.
او در دوره‌های مختلف و شرایط گوناگون نظیر رویداد نهضت ملی شدن نفت، نهضت مقاومت ملی، کودتای ۲۸ مرداد، فعالیت در جبهه ملی دوم، تأسیس نهضت آزادی ایران و وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به مخالفت آشکار با رویکردهای جاری حکومت پهلوی پرداخت و همچنین بارها به دلایل مختلف، نظیر پناه دادن به سید مجتبی نواب صفوی که در آن زمان فراری محسوب می‌شد یا ارائه آموزش‌های مذهبی و مبارزاتی و انتشار اعلامیه‌های اعتراضی در سال ۱۳۵۰ به مدت حدود یک ماه در خانه خود تحت بازداشت خانگی قرار گرفت و پس از آن نیز به زابل و بافت تبعید و زندانی شد.
مائیم و نوای بی نوائی بسم الله اگر حریف مائی
بنواخت نی را، لبهای نایی ما بی نواییم، آه از جدایی
عباس واعظ طبسی، در ۳ تیر ۱۳۱۴ در خانواده ای مذهبی در شهر مشهد متولد شد. پدر او ، غلامرضا واعظ طبسی از روحانیون تأثیرگذار زمان خود به‌شمار می‌آمد. عباس واعظ طبسی پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه به تحصیل در علوم حوزوی علاقه مند شد و در سن ۱۶ سالگی با حضور در حوزه علمیه مشهد دروس مقدمات، سطح و خارج را در این حوزه گذراند. آشنایی وی با سید مجتبی نواب صفوی در سال ۱۳۳۰، باعث به وجود آمدن روحیهٔ مبارزه با دودمان پهلوی شد. دیدار او با سید علی خامنه‌ای و سید مجتبی نواب صفوی موجب شد تا برای مبارزه علیه رژیم، با هم یک گروه تشکیل دهند و از آن پس مبارزه علنی عباس واعظ طبسی با دودمان پهلوی آغاز شد.
مظفر بقاییمجتبی نواب صفویکریم سنجابیعلی شایگانحسین مکیعباس خلیلیاللهیار صالحسرتیپ افشارطوسحسین فاطمیاحمد زیرک‌زاده
چنان در قید بودم مانده اینجا غریب و بی نوا و زار و تنها
چو در ملک دو عالم پادشایی چرا از نقد معنی بی نوایی؟
دل از درخت همت افشاند میوه جان برگی جزین نباشد درویش بی نوا را
خود روا داری تو از روی کرم کین دعا گو بی نوا باشد چنین
به تیری دل بی نوا را بساز که از پادشاهان عنایت خوش است
افق مهر نام یک آلبوم موسیقی اثر پرویز مشکاتیان با صدای ایرج بسطامی، هنرمند ایرانی است که در سبک سنتی تهیه شده و دارای ۹ آهنگ است. گروه عارف اجرای این آلبوم را بر عهده داشته‌است. این آلبوم سومی کار مشترک استاد پرویز مشکاتیان و ایرج بسطامی است که پس از آلبوم‌های افشاری مرکب و مژده بهار عرضه شده‌است. تصنیف‌های معروف افق مهر، مست و خراب، خوش نوای بی نوا و دلم ای وای دلم همه در این آلبوم وجود دارند. این اثر جاودانه در سال زمستان ۱۳۷۱ وارد بازار شد.
وقتی که نجف بودیم، با سید مجتبی نواب صفوی قرار گذاشتیم که بیاییم تهران با احمد کسروی بحث کنیم… روز اولی که برای بحث رفتیم، کسروی هر سه تای مارو یه لقمه کرد. آخه آدم کارکرده و باسوادی بود. وکیل هم بود. با اون همه حرارتی که نواب صفوی و ماها داشتیم، ما رو یه لقمه کرد. بالاخره رفتند و او رو کشتند. البته بار اول نشد و بار دوم سید حسین امامی این کار رو کرد.
ذرات غرق بحر محیطند و از عطش جویای قطره شده هر یک چو بی نوا