بلوه. [ ب َ وَ / وِ ] ( اِ ) نامی است که در گرگان به داردوست دهند. در مینودشت ( حاجیر ) پاپیتال را گویند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رجوع به داردوست و پاپیتال شود. بلوه. [ ب َ وَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان سبدلو از بخش بانه شهرستان سقز. سکنه آن 155 تن. آب آن از چشمه و رودخانه اصحاب و محصول آن غلات ، توتون ، گزانگبین ، قلقاف ، مازوج ، کتیرا و زغال است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
معنی کلمه بلوه در فرهنگ فارسی
ده از دهستان سبدلو از بخش بانه شهرستان سقز . آب از چشمه و رودخان. اصحاب . محصول غلات توتون گزانگبین قلقاف مازوج کتیرا و زغال .
معنی کلمه بلوه در ویکی واژه
از طبری گرگانی، از نیا-هندواروپایی -werb* «پیچیدن». عشقه، پاپیتال، سن، گیاهی که به درخت پیچد.
جملاتی از کاربرد کلمه بلوه
او یکی از ابداعکنندگان موسیقی روسی در دوره رمانتیک است که کوشید تا به هویت منحصربهفرد روسی، در اغلب اوقات با مخالفت حساب شده با قواعد موسیقی غربی، دست یابد. بسیاری از آثارش از تاریخ روسیه، موسیقیهای فولکلور و نغمههای محلی ملهم شدهاند که از میان آنها میتوان به اپرای بوریس گودونف، پوئم سمفونیک شبی بر فراز کوه سنگی و سوئیت پیانو تابلوهای نمایشگاه اشاره کرد. سالیان زیادی، عمده کارهای موسورگسکی تنها از طریق نسخههای اصلاح یا تکمیلشده توسط دیگران در دسترس بودند. اما در سالهای اخیر بسیاری از ساختههای او به شکل اصیل خود اجرا شدهاند و دست نوشتههای موسیقایی او در دسترس قرار گرفتهاند.
و درین میانها نامهها پیوسته میرسید که «احمد ینالتگین بلوهور بازآمد با ترکمانان. و بسیار مفسدان لوهور و از هر جنس مردم بر وی گرد آمد. و اگر شغل او را بهزودی گرفته نیاید، کار دراز گردد که هر روزی شوکت و عزّت وی زیادت است.»
الگوریتمهای عقبگردی از تابلوها یا علامتهایی برای بیان اینکه یک راه حل کاندید به حل مسئله نمیانجامد استفاده میکند. عقبگرد، حالت اصلاح شدهٔ جستجوی عمقی یک درخت میباشد.
ما یَأْتِیهِمْ مِنْ ذِکْرٍ مِنَ الرَّحْمنِ مُحْدَثٍ، ما یجدد لهم شرعا و ما یرسل الیهم رسولا الا اعرضوا عن تأمّل برهانه و قابلوه بالتکذیب و لو انهم امعنوا النظر فی آیاتهم لاتّضح لهم صدقهم، و لکن المقسوم لهم من الخذلان فی سابق الحکم، یمنعهم من الایمان و التصدیق. اگر کافران نظر کردندی درین آیات، و در ایات قدرت و دلائل نبوت و لطائف حکمت که رب العزة در آسمان و زمین پیدا کرده و پیغامبران را بدان فرستاده، صدق انبیا بر ایشان ظاهر گشتی و از راه خلاف و گمان برخاستندی، لکن چه سود که حکم ازلی و نبایست الهی راه نظر بایشان فروبست تا بیکبارگی اعراض کردند و پیغام رسانان را دروغزن گرفتند و پیغام بدروغ داشتند، از آن که سزای درگاه نبودند و شایستگی وصال نداشتند.
یونانیان قدیم وی را در مجسمهها و تابلوهایشان، جوانی زیبا، نیرومند، خوشاندام و برهنه که گاه کلاه خودی بر سر و نیزهای به دست دارد، میپنداشتند و با این که آرس از ته قلب مهربان بود از وی میهراسیدند. با این حال، رومیها وی را به بزرگترین خدایان، پس از ژوپیتر بدل کردند و برای او جلال و شکوه خاصی قائل شدند.
تخصص وی که خلق پرتره میباشد در سال ۱۴۵۵ و در جوانی تابلو تصلیب را نقاشی کرد که هماکنون سه نسخه از آن در موزههای رومانی، بلژیک و لندن نگهداری میشود، پس از آن تابلوهای زیاد دیگری را نقاشی کرد که در موزههای مختلف ایتالیا و اروپا نگهداری میشود.
در فلسفه موسیقی، محققان این بحث را مطرح کردهاند که آیا موسیقی دستگاهی، مانند سمفونیها صرفاً تنظیمهای انتزاعی و الگوهای آهنگهای موسیقی («موسیقی محض») هستند یا اینکه موسیقی دستگاهی، تابلوها و حالات احساسی را به تصویر میکشد («موسیقی برنامهای»). علیرغم اظهارات فیلسوفانی که از استدلال «موسیقی محض» حمایت میکنند، مخاطب سمفونی معمولی نتها و آکوردهای ارکستر را بهصورت احساسی تفسیر میکند. افتتاحیه یک سمفونی دوران رمانتیک، که در آن آکوردهای جزئی بر روی نتهای باس کمصدا میزند، اغلب توسط شنوندگان عادی بهعنوان بیان غم و اندوه در موسیقی تعبیر میشود.
«فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَیْءٍ مِنْهُ نَفْساً» نفس اینجا دلست، و نفسا منصوبست بر قطع، و معناه: ان طابت نفوسهنّ لکم عن شیء من الصّداق فوهبن لکم، فَکُلُوهُ ای فخذوه و اقبلوه هَنِیئاً لا اثم فیه، مَرِیئاً لا داء فیه هنیئا فی الدّنیا لا یقضی به علیکم سلطان مریئا فی الآخرة لا یؤاخذکم اللَّه به. هنیء و مریء دو نام است طعامی را که منهضم بود، عاقبت آن پسندیده بی غایلة، و مریء تابع هنیء است، مریء نگویند مگر با هنیء، و هنیء گویند بی مریء یقال: هنّأت الطّعام اهنّئه، و هنأنی الطّعام یهنأنی، و یهنئنی هناء، و هنأنی، و مرأنی یمرأنی. و الهنأ ایضا العطیّة، و الهانیء المعطی، هنأته اهنأه، و اهنئه هنأ ای اعطیته، و هنأت البعیر اهنأه و اهنئه هنأ اذا مسحته بالهناء، و هو ضرب من القطران، و الهنأ النّصرة، هنأته ای نصرته، و استهنأته ای استنصرته.
لا یُؤْخَذْ مِنْها همانست که آنجا گفت: «وَ لا یُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ». اخذ در قرآن بر پنج وجه آید: یکی بمعنی قبول، چنان که: «وَ إِنْ تَعْدِلْ کُلَّ عَدْلٍ لا یُؤْخَذْ مِنْها» ای لا یقبل، و در آل عمران گفت: «وَ أَخَذْتُمْ عَلی ذلِکُمْ إِصْرِی» ای قبلتم علی ذلکم عهدی. و در سورة المائده گفت: إِنْ أُوتِیتُمْ هذا فَخُذُوهُ، ای فاقبلوه، و در سورة التّوبة گفت: وَ یَأْخُذُ الصَّدَقاتِ یعنی: و یقبل الصّدقات، و در اعراف گفت: خُذِ الْعَفْوَ ای اقبل الفضل من اموالهم. وجه دوم «اخذ» بمعنی حبس است، چنان که در سوره یوسف گفت: فَخُذْ أَحَدَنا مَکانَهُ یعنی احبس. وجه سوم «اخذ» بمعنی عذاب چنان که: در حم المؤمن گفت: فَأَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کانَ عِقابِ یعنی فعذبتهم، و در هود گفت: وَ کَذلِکَ أَخْذُ رَبِّکَ إِذا أَخَذَ الْقُری، و در عنکبوت گفت: فَکُلًّا أَخَذْنا بِذَنْبِهِ یعنی: عذّبنا. وجه چهارم «اخذ» بمعنی قتل، چنان که در حم المؤمن گفت: وَ هَمَّتْ کُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِیَأْخُذُوهُ ای لیقتلوه. وجه پنجم اخذ بمعنی اسراست، چنان که در سورة التّوبة گفت: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ، و در سورة النساء گفت: فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ.
«قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لا تُؤْمِنُوا» هذا وعید من غنیّ، کقوله: «فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ» استهزءوا، انتظروا، و ارتقبوا، فتربّصوا، کلّ هذا وعید لیس فیه من الاذن شیء «إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ» یعنی عبد اللَّه بن سلام و اصحابه، «مِنْ قَبْلِهِ» ای من قبل نزول القرآن، «إِذا یُتْلی عَلَیْهِمْ» القرآن، «یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ» ای علی الاذقان، «سُجَّداً» یعنی اذا سمعوا القرآن عرفوا انّه کلام اللَّه و قبلوه و سجدوا تعظیما للَّه.
در سال ۱۹۹۰ (۱۳۶۹)، نیک پارک با فیل ریلنغس و پاول کارولول کار کرد تا یک سری از تبلیغات تلویزیونی انگلیس را برای پویش "گرمای برقی" تابلوهای برق تهیه کند. تیم خلاق آژانس تبلیغاتی فیلم اصلی مصاحبه با حیوانات را دیده بود و بسیار تحت تأثیر آن قرار گرفت.
آسانسورها در گذشته نه چندان دور به وسیلهٔ تابلوهای رلهای فرماندهی میشدند. فرمان از این تابلوها به موتورهای به اصطلاح دوسرعته میرسید. این موتورها به وسیلهٔ دو سیم پیچی که داشتند قادر بودند با دو سرعت تند و کند حرکت کنند. آسانسور با سرعت تند حرکت میکرد و برای ایستادن در سطح طبقات و کاهش تکان زمان ایستادن با تغییر به سرعت کند و طی مسیر کوتاهی با این سرعت میایستاد.
مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها یعنی: الیهود امروا بقبولها فلم یقبلوها و کلف العمل بما فیها فلم یفعلوا ما امروا فیها من اظهار صفة محمد و نعته بل غیّروها و حرّفوا الکلم عن مواضعها. کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً فکما انّ الحمار لا ینتفع بما یحمله من الکتب کذلک الیهود یقرءون التوراة و لا ینتفعون بما فیها. و الاسفار الکتب الکبار، واحدها: سفر. بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ ای بئس المثل مثلهم، بئس القوم قوم هذا مثلهم وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ای لا یهدی من سمّاه فی علمه ظالما.
خشکسالی شدید باعث از بین رفتن غلات و کمیاب شدن گیاهان و حیوانات گردید. ساکنان پوئبلوها دچار خشکسالی و کمیابی شدند.
واژه اسپانیایی پوئبلو به معنی «روستا» میباشد. این واژه برای توصیف شیوه زندگی قبایل سرخپوست آمریکای شمالی به کار میرود. مردم آناسازی بزرگترین پوئبلوها را بنا کردند. آنها در ناحیهای که امروزه به نام چهارکُنج («فورکورنرز») شناخته میشود و محل تلاقی مرزهای چهار ایالت یوتا، کلرادو، آریزونا و نیومکزیکو میباشد، زندگی میکردند. آناسازیها نوادگان کشاورزان اولیهای به نام سبدبافان بودند.
مصاحبه با حیوانات، محصول بریتانیا است و دارای سبکهای توقف حرکت خاک رس انیمیشن کمدی شبه مستند است. ساخت نخست این فیلم در سال ۱۹۸۹ (۱۳۶۸ خورشیدی) ساخته شد و در سال ۲۰۰۳ (۱۳۸۲ خورشیدی) فیلم کوتاهی به همین نام ساخته شد. این فیلم با حیوانات باغ وحش متحرک مطابق با موسیقی متن فیلم که در مورد خانه هایشان صحبت می کردند ، مطابقت داشت و به نظر می رسد که گویی حیوانات در مورد شرایط زندگیشان در حال مصاحبه هستند. به کارگردانی نیک پارک و شرکت آردمن انیمیشن ایجاد شده است . این فیلم بعداً به اساس یک مجموعه تبلیغات تلویزیونی برای تابلوهای برق در انگلستان بدل شد و در سال ۲۰۰۳، یک مجموعه تلویزیونی به همین سبک منتشر شد. نسخه آمریکایی این مجموعه نیز ساخته شد.
وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ یعنی فی التوریة، ای امرناهم بذلک فقبلوه. این همانست که در سورة المائده گفت: وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیباً میگوید اللَّه میثاق بست و پیمان ستد از فرزندان یعقوب و دوازده نقیب فرستادیم، از هر سبطی نقیبی، اسباط بسیار بودند فراوان هزاران، پس از هر سبطی نقیب برگزید موسی با وی بیعت کردی و با وی آن عهد بستی. تا آن نقیب از دیگران بیعت ستدی و با ایشان عهد بستی. اینست که اللَّه میگوید وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ...