داستان کوتاه گونه ای از ادبیات داستانی است که نسبت به رمان یا داستان بلند حجم بسیار کم تری داشته و نویسنده در آن، برشی از ماجرا و حوادث را آورده یا تمام ماجرا را به طور خلاصه در آن می نویسد. درحالی که در داستان بلند یا رمان، نویسنده به جنبه های مختلف زندگی یک یا چند شخصیت می پردازد و در شاخ و برگ دادن به موضوعات مد نظرش محدودیتی در تعداد کلمات ندارد. در نگارش داستان کوتاه ایجاز ( خلاصه نویسی ) اهمیت بسیاری داشته و نویسنده کم تر به موضوعات غیر ضروری می پردازد. داستان های کوتاه از نظر حجم و تعداد کلمات، استاندارد تعیین شده ای ندارند. اما می توان به داستانی که در کم ترین تعداد کلمات یک روایت نتیجه گیری شدهٔ ادبی را در خود جای داده یک داستان کوتاه گفت. یک داستان کوتاه می تواند از ۱۰۰ تا ۵۰۰۰ کلمه ( و حتی بیش تر، تا حدودی که همچنان از نظر عموم به عنوان یک داستان کوتاه خطاب شود ) را در بر بگیرد. تعریف داستان کوتاه، تفاوت این نوع ادبی را با انواع دیگر مشخص می کند. به طور کلی داستان کوتاه به داستان هایی گفته می شوند که کوتاه تر از داستان های بلند باشند. داستان کوتاه مثل دریچه یا دریچه هایی است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت هایی، برای مدت کوتاهی باز می شود و به خواننده فقط امکان می دهد که از این دریچه ها به اتفاقاتی که در حال وقوع است نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می دهد و کمتر گسترش و تحول می یابد. «ادگار آلن پو» نویسنده آمریکایی می گوید: داستان کوتاه قطعه ای تخیلی است که حادثه واحدی را، خواه مادی باشد و خواه معنوی، مورد بحث قرار دهد. این قطعه تخیلی بدیع باید بدرخشد، خواننده را به هیجان بیاورد، یا در او اثر گذارد باید از نقطه ظهور تا پایان داستان در خط صاف و همواری حرکت کند. داستان کوتاه «باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. ادگار آلن پو» در این مورد نیز گفته است: داستان کوتاه" روایتی است که بتوان آن را در یک نشست ( بین نیم ساعت تا دو ساعت ) خواند. همه جزئیات آن باید پیرامون یک موضوع باشد و یک اثر را القا کند، یک اثر واحد را در داستان کوتاه تعداد شخصیت ها محدود است. فضای کافی برای تجزیه و تحلیل های مفصل و پرداختن به امور جزئی در تکامل شخصیت ها وجود ندارد و معمولاً نمی توان در آن تحول و تکامل دقیق اوضاع و احوال اجتماعی بررسی کرد. حادثه اصلی به نحوی انتخاب می شود که هر چه بیشتر شخصیت قهرمان را تبیین کند و حوادث فرعی باید همه در جهت کمک به این وضع باشند. البته بسیاری از داستان های کوتاه خوب هم هست که در آن این قوانین رعایت نشده است.
معنی کلمه داستان کوتاه در دانشنامه آزاد فارسی
داستان کوتاه (short story) داستانی غالباً بین ۵۰۰ تا ۱۰هزار کلمه، که معمولاً روایت واقعه یا ماجرایی یگانه، با شخصیت های معدود است. دربارۀ حجم داستان کوتاه گفته اند باید به اندازه ای باشد که بتوان آن را در یک نشست خواند. داستان کوتاه به صورت غیرمستقل از قدیم در ادبیات شرق و غرب سابقه داشته است. داستان های هزارویک شب و فرج بعد از شدت از این نوع اند؛ در دوران رنسانس، داستان های کوتاه دکامرون از بوکاچیو خوانندگان بی شمار داشت، اما با ظهور رمان، اقبال مردم از داستان های کوتاه روبه کاهش نهاد. در اوایل قرن ۱۹ با ابداع «سالنامه» در آلمان و سپس اقتباس آن در انگلستان، بار دیگر داستان کوتاه، این بار به صورت ژانری مستقل، احیا شد. از برجسته ترین نویسندگان داستان کوتاه، گی دو موپاسان فرانسوی است که داستان گردنبند او شهرتی جهانی دارد. این گونۀ داستانی در امریکا به اوج شکفتگی رسید؛ خاصه آثار ادگار آلن پو بر نویسندگان اروپایی نیز تأثیر بسیار گذاشت. آنتون چخوف، یکی از بزرگ ترین نویسندگان داستان کوتاه در تاریخ است. اُ. هِنری، همینگوی و سامرست موام در شمار بهترین آفرینندگان داستان های کوتاه اند. در ایران، نوشتن داستان در این قالب، با مجموعۀ یکی بود یکی نبود (۱۳۰۱ش) محمدعلی جمال زاده آغاز شد. در این کتاب نویسنده نخستین بار زبان مردم عادی کوچه و بازار را در ادبیات داستانی به کار گرفت، که خود سرآغاز تحوّلی شگرف در حیات داستان نویسی معاصر ایران شد. پس از جمال زاده شماری دیگر از نویسندگان ایران، ازجمله صادق هدایت، بزرگ علوی، جلال آل احمد، صادق چوبک، غلامحسین ساعدی، احمد محمود و ابراهیم گلستان هریک به تجربه هایی تازه در زمینۀ داستان کوتاه دست یافتند و افق های نوینی فراروی نویسندگان نسل بعد از خود گشودند.
معنی کلمه داستان کوتاه در ویکی واژه
novella
جملاتی از کاربرد کلمه داستان کوتاه
ترجمه به فارسی را از جوانی آغاز کرد. از آثار او در این زمینه میتوان به "گزیده اشعار کارل سندبرگ"، "بلندیهای ماچوپیچو" از پابلو نرودا، "تام جونز" اثر هنری فیلدینگ، "سرچشمههای داستان کوتاه فارسی" نوشته کریستف بالایی اشاره کرد.
در مجموع ۲۶ داستان کوتاه و بلند المور لئونارد، به فیلم برگردانده شد که لئونارد در نوشتن فیلمنامه برخی از آنها، خود نیز مشارکت داشت. با این حال، لئونارد اغلب از نتیجه اقتباسهای سینمایی از آثارش راضی نبود.
ابن مجموعه داستان جز اولین تجربههای داستان کوتاه از نویسندگان موسوم به نسل دومیهای ادبیات داستانی بهشمار میآید که در دهه سی خورشیدی در کنار نام نویسندهٔ بزرگی مثل بهرام صادقی با کتاب سنگر و قمقمههای خالی خوش درخشیده. این کتاب توانست پایههای اولیه داستاننویسی مدرن را در ایران قرار بدهد و با وجودی که شاید امروزه بتوان ایرادهای زیادی به کتاب وارد کرد ولی در دوره خود تأثیرگذار و جریانساز بودهاست.
از ۱۸۷۶ تا ۱۸۸۱، دویل در دانشکده پزشکی ادینبورگ تحصیل کرد، او همچنین گیاهشناسی عملی را در باغ گیاهشناسی سلطنتی ادینبورگ فرا گرفت. او در حین تحصیل، شروع به نوشتن داستانهای کوتاه کرد، اولین داستان کوتاه او ناموفق بود و در مجله بلکوود به چاپ رسید. او اولین مقالهاش به نام «اسرار دره ساسا» را در ۶ سپتامبر ۱۸۷۹ چاپ کرد، او همچنین در ۲۰ سپتامبر ۱۸۷۹، اولین مقاله علمی خود را منتشر کرد.
"آنتروپاز" نوواژه ای است که به سرعت توسط کاربران رسانههای اجتماعی، دانشمندان، روزنامه نگاران، هنرمندان، عکاسان و دیگر افراد مورد استفاده قرار گرفت. ویلیام گیبسون، نویسنده داستانهای گمانه زنی که اصطلاح معروف " فضای مجازی " را در داستان کوتاه خود با عنوان " سوزاندن کروم " در سال ۱۹۸۲ ابداع کرد، در ۲۳ ژوئن ۲۰۲۰ توئیتی را با عنوان "آنتروپاز" منتشر کرد و به مقاله معرفی این اصطلاح پیوند داد.
الطیب صالح سه رمان و چند مجموعه داستان کوتاه را منتشر کرد. رمان او «عروسی زین» در اواخر دهه ۱۹۷۰ به یک نمایشنامه در لیبی تبدیل شد.
در ایران نیز صادق مظفرزاده برای نخستین بار رمان سولاریس را ترجمه کرد که در سال ۱۳۶۴ توسط انتشارات فاریاب منتشر شد و لم را به ایرانیان شناساند. مظفرزاده چند داستان کوتاه از مجموعه داستانهای یون تیخی نیز ترجمه کرد که در مجله دانشمند منتشر شدند. وی این ترجمهها را از زبان آلمانی انجام داد. پیمان اسماعیلیان نیز دو کتاب شکستناپذیر و شکست در کوئینتا را از انگلیسی به فارسی برگردانده است.
نخستین داستانهای کوتاه اصغر الهی در دهه چهل منتشر شدند وی نویسندهٔ رمانهای «سالمرگی»، «مادرم بیبی جان» و مجموعه داستانهای «بازی» و «قصههای پاییزی» بود. در سال ۱۳۷۰ با انتشار مجموعه داستان کوتاه «دیگر سیاووشی نماندهاست» به کشف و خلق شگردهای تازه روایتگری در داستانهای روانشناختی پرداخت و مجموعه داستانهای «دیگر سیاوشی نمانده»، «رؤیا تا رؤیا» و نمایشنامه «قالیباف» از دیگر آثار ادبی اوست.
یک داستان کوتاه در رمان به تنهایی در فرهنگ عامه شناخته شدهاست. داستان که در یک مدرسه در انگلستان با صدای بلند خوانده میشود، در مورد یک پسر هلندی است که کشورش را با گذاشتن انگشت خود در یک سد نشتدار نجات میدهد. پسر با وجود سرما تمام شب را در آنجا میماند تا اینکه اهالی روستا او را پیدا میکنند و سد را تعمیر میکنند.
بسیاری از نمایشنامههایش روی صحنه رفت یا در رادیو اجرا شد و پس از آن به نوشتن رمان و داستان کوتاه روی آورد و آثاری به زبان فرانسه نوشت. او قبل از مهاجرت شعر هم میسرود.