خداپرست. [ خ ُ پ َ رَ ] ( نف مرکب ) متأله. معتقد بخداوند. مؤمن بخدا. مقابل دهری. آنکه عالم و امور آن را متکی بر خدایی می داند. ( یادداشت بخط مؤلف ). متدین. موحد. دیندار. ( ناظم الاطباء ) : عقل جهان طلب در آلودگی زند عقل خداپرست زند درگه صفا.خاقانی.مگر بشهر شما یک نفر مسلمان نیست خداپرست مگر اندرین بیابان نیست.؟ملک بخندید و ندیمان را گفت : چندان که مرا در حق خداپرستان ارادات است و اقرار مراین شوخ دیده را عداوتست و انکار. ( گلستان ).
معنی کلمه خداپرست در فرهنگ معین
( ~. پَ رَ ) (ص فا. ) آن که خدا را پرستش کند.
معنی کلمه خداپرست در فرهنگ عمید
ویژگی کسی که خدا را پرستش می کند، پرستندۀ خدا، موحد، متدین، دیندار.
معنی کلمه خداپرست در فرهنگ فارسی
( صفت ) آنکه خدا را پرستش کند .
معنی کلمه خداپرست در ویکی واژه
آن که خدا را پرستش کند.
جملاتی از کاربرد کلمه خداپرست
من مست و بیخود از بت و نامم خداپرست زین قصه گر سیوال کنندم جواب کو
خداپرستی نبود آنجا که وقت قتل عزیز زهرا
اساطیر پروسی دین چندخداپرستی از آن مردم پروسی باستان، مردمان بومیِ پروس پیش از جنگ صلیبی پروسی از سوی شوالیههای تتونیک بود. این دین به دیگر ایمانهای بالتیک مانند اساطیر لیتوانیایی و لتونیایی نزدیک بود. افسانهها و اساطیر پروسی زنده نماندند زیرا فرهنگ پروسیها در سرآغاز سدهٔ ۱۸ میلادی آلمانیسازی شدند و فرهنگشان سرنگون شد. اطلاعات پارهپاره و ناقص پیرامون خدایان و تشریفات مذهبی آنان در رویدادنامههای قرون وسطایی گوناگون وجود دارد، اما بیشترشان نامعتبر هستند. هیچ منبع نوشتاری دربارهٔ دین پاگان پیش از مسیحیسازی اجباری در سدهٔ ۱۳ میلادی وجود ندارد. بیشتر آنچه که دربارهٔ دین پروسی وجود دارد از منابع مشتبه سدهٔ ۱۶ به دست آمدهاست.
به سنگ کم نکند التفات مرد تمام خداپرست مقید به یک صنم نشود
در غور معنی از ره صورت توان رسید مشق خداپرست به بتخانه می رسد
ظلم باشد که سر فرود آید به دوگیتی خداپرستان را
کاتچومن شخصی است که مایل به گرویدن به مسیحیت و دریافت غسل تعمید است و قبل از آن مسیحیت به او آموزش میشود. در قرون اولیه کاتچومن باید توسط مسیحیان دیگری معرفی میشد که ضامن صداقت و نگرش آنها بود. غسل تعمید بزرگسالان رایجترین مورد در قرنهای اول مسیحیت بود که به معنای تغییر دین از چندخداپرستی یا فلسفههای رایج در امپراتوری روم بود. کسانی که میخواستند مسیحی شوند، جوامع مسیحی آنها را در معرض آزمونها و دورههای مختلف تشخیص یا یادگیری قرار میدادند.
زرتشت اولین دین یکتاپرستی در تاریخ را پایهگذاری کرد. او برخلاف بنیانگذاران دیگر ادیان توحیدی پس از خود، نه از طریق سرنگونی چندخداپرستی ایرانی، بلکه از طریق اصلاحات عمیق آن به این امر دست یافت.
بر پایه گفته قرآن، این سرزمین از زمان ساخته شدن کعبه به دست ابراهیم مورد توجه خداپرستان بوده است. [نیازمند منبع] در دوران بتپرستی نیز بتهای بزرگی در آن نگهداری میشده است.
پرطعنه مزن به من که چون من کس مینکند خداپرستی
نفس خداپرست تو دشمن جان بود ترا بیهده ظنّ دشمنی بر دگران چرا بری
طبری اسطورههای ایران را از کیومرث، که در اوستا از او یاد شدهاست، آغاز میکند و از او به عنوان نخستین آدم در تاریخ ایران باستان یاد میکند. هوشنگ، پهلوان افسانهای را از نخستین پادشاه هفت اقلیم معرفی کرده که به ساختن پرستشگاه برای خداپرستان پرداختهاست. طبری چون به تاریخ هجرت محمد پیامبر میرسد، شیوهٔ تاریخنویسی را به کرونولوژی تغییر میدهد و رویدادهای هر سال از سالهای دیگر جداگانه نوشته شدهاند و چون رخدادهای سالی به پایان رسید به پیشآمدهای سال پس از آن میپردازد. جلد نخست تاریخ طبری که تاریخ جهان از آفرینش تا مبعث است، مملو از اخبار اسرائیلی است. در بخش دیگر این کتاب، طبری نسبت به اتفاقها در مصر، شمال آفریقا و اسپانیا با نگاهی سکولار قلم میزند.
در پرستشگهی گرفته قرار نیستم جز خداپرستی کار
طبری اسطورههای ایران را از کیومرث، که در اوستا از او یاد شده است، آغاز میکند و از او به عنوان نخستین آدم در تاریخ ایران باستان یاد میکند. هوشنگ، پهلوان افسانهای را از نخستین پادشاه هفت اقلیم معرفی کرده که به ساختن پرستشگاه برای خداپرستان پرداخته است. طبری چون به تاریخ هجرت محمد پیامبر میرسد، شیوهٔ تاریخنویسی را به کرونولوژی تغییر میدهد و رویدادهای هر سال از سالهای دیگر جداگانه نوشته شدهاند و چون رخدادهای سالی به پایان رسید به پیشآمدهای سال پس از آن میپردازد. جلد نخست تاریخ طبری که تاریخ جهان از آفرینش تا مبعث است، مملو از اخبار اسرائیلی است. در بخش دیگر این کتاب، طبری نسبت به اتفاقها در مصر، شمال آفریقا و اسپانیا با نگاهی سکولار قلم میزند.
افلاطونیسم میانه به عنوان «نیروی پیشرو در آخرین مراحل چندخداپرستی و تأثیر عمده فلسفی در صورتبندی الهیات پدری» تلقی میشود.
میخواست خداپرستی و هشیاری مستش کردند و بت پرستش کردند
صالح ابتدا در کسوت عضوی ساده به حزب ایران پیوست و بعدها رهبری این حزب را در دست گرفت. در ۱۳۲۴ حزب ایران در یک اشتباه سیاسی به رهبری وی با حزب توده و فرقه دموکرات آذربایجان ائتلاف کرد؛ ولی به زودی به این اشتباه پی برد. حزب ایران به رهبری او در سال ۱۳۲۸ با ائتلاف با احزاب آزادی مردم ایران (نهضت سوسیالیستهای خداپرست، پانایرانیسم، زحمتکشان ایران و چند سازمان ملی)، جبهه ملی ایران را به رهبری محمد مصدق تشکیل دادند.
ابراهیم یزدی فعالیت سیاسی خود را با عضویت در نهضت خداپرستان سوسیالیست در سال ۱۳۲۶ شروع کرد. با شروع نخستوزیری دکتر محمد مصدق او به سلک طرفداران نهضت ملی شدن صنعت نفت درآمد و با وقوع کودتای ۲۸ مرداد و شروع به کار نهضت مقاومت ملی به رهبری سید رضا زنجانی، عضو این نهضت شد. او در کمیتههای دانشگاه، شهرستانها، انتشارات، سیاسی و اجرایی فعال و همچنین عضو هیئت تحریریه و ناشر روزنامهٔ «راه مصدق» بود.
با این نگارش که آراسته راستی است و این گزارش که پیراسته کاستی به درستی خواهند یافت، که لغزش و گناهی که رفت بی دانست و توانست من بنده خاست، و این گریز و گران جانی که همی رود نه از راه ناسپاسی و نافرمانی است آن از بیماری زاد و این از شرمساری رست. اگر خداوندانه پرده داری کنند و آمرزگاری فرمایند، هر هنگام فرخ روان و فرخنده فرگاه سرکاری را پروای رنج افزائی این تباه کار سیاه نامه باشد، سربندگی بر خاک درگاه خواهم سود و گردن سر بلندی بر اوج مهر و ماه خواهم افراشت. بار خدا آگاه است و پاک نهاد بزرگان گواه، که آن هستی را که پای تا سر خداپرستی است به خداوندی بنده ام و بنده وارش از در یکتائی پرستنده، زندگانی پاینده باد و کامرانی فزاینده.
مضامین اشعار وی در خصوص عرفان و خداپرستی، ستایش پیامبر خدا، وصف طبیعت و زیباییهای آن و غیره است.