معنی کلمه توت در لغت نامه دهخدا
آلوچه شد پتکچی و سرمش خزینه دار
توت سیه دبیر و سفیدش مشیر گشت.بسحاق اطعمه ( دیوان ص 38 ).رجوع به المعرب جوالیقی ص 90 و تحفه حکیم مؤمن و فهرست مخزن الادویه و ترجمه ضریر انطاکی ص 101 و بحر الجواهر و تود و دزی ج 1 ص 153 شود.
- توت الحامض ؛ توت حامض. رجوع به توت و ترکیب بعد و الفاظ الادویه شود.
- توت حامض ؛ به پارسی شاه توت گویند، بهترینش سیاه... بود... ( فهرست مخزن الادویه ). معروف است به شامی ، بهترین وی سیاه... بود و نارسیده وی چون خشک کنند قائم مقام سماق بود... ( از اختیارات بدیعی ). رجوع به توت شود.
- توت حلو ؛ فرصاد خوانند، به پارسی توت سفید... ( از اختیارات بدیعی ). توت شیرین و سفید... ( الفاظ الادویه ). رجوع به توت شود.
- توت سیاه ؛ توت شامی. شاه توت. توت شرابی :
این خون کسی ریخته ای یا می لعل است
یا توت سیاه است که بر جامه چکیده ست ؟سعدی.رجوع به توت شامی شود.
- توت شامی ؛ خرتوت. ( مفاتیح از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). شاه توت. ( یادداشت ایضاً ). رجوع به توت سیاه و توت شرابی شود.
- توت شرابی ؛ شاه توت. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به توت شامی و توت و معنی دوم این کلمه شود.
|| درخت این هر دو قسم . ( ناظم الاطباء ). این درخت بومی چین است لیکن در همه جای ایران خاصه جنگلهای شمال برای تغذیه کرم ابریشم غرس شده است . ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). تود. توذ. توث... درختی است از تیره گزنه ها که خود راسته ای جداگانه را تشکیل می دهد. گلهایش منفردالجنس است که گاهی بر روی یک پایه ، هم گلهای نر موجود است و هم گلهای ماده و زمانی گلهای نر و ماده بر روی دو پایه قرار دارد. گل آذینش سنبله ای و میوه آن بصورت شفت های کوچک مرکبی است که پهلوی هم قرار گیرند... ( فرهنگ فارسی معین ). این درخت در شمار درختان جنگلی نام برده نشده ولی چون به فراوانی در ایران موجود است و برای جنگل کاری زمینهای خشک مناسب می باشد آنرا نام می بریم. سه گونه آن در ایران موجود است : 1- توت سفید که از برگ آن برای پرورش کرم ابریشم استفاده می شود. 2-توت سیاه که اغلب به صورت توت مجنون بعنوان درخت زینتی کاشته می شود. 3- شاه توت که دارای میوه لذیذ خوراکی است.