ترق

معنی کلمه ترق در لغت نامه دهخدا

ترق.[ ت َ رَ ] ( اِ صوت ) ترغ. رجوع به تراغ و ترغ شود.

معنی کلمه ترق در دانشنامه آزاد فارسی

تُرْق (torque)
گردن آویز متعلق به دوران پیش از تاریخ که معمولاً از طلا ساخته می شد. در عصر مفرغ و آهن در بریتانیا، ایرلند، و شمال غربی اروپا، به ویژه در فرهنگ های سلتی یافت شده اند که نمونۀ بارز طراحی زیبای هنر سلتی به شمار می روند. نمونه های بسیاری از این گردن آویز در باتلاق ها و رسوبات دریاچه ای یافت شده اند. نمونه ای از آن را مجسمه و گُلِ محتضر متعلق به پرگامون در آسیای صغیر، بر گردن آویخته، و اِسترابو، جغرافی دان و موّرخ یونانی، در توصیف اقوام سلت از تُرق به عنوان وسیلۀ تزئینی گردن و مُچ نام برده است. تُرقی که در اِسنِتیس هام در نورفوک، انگلستان پیدا شده، حدود ۲ کیلوگرم وزن دارد.

معنی کلمه ترق در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱(بار)

جملاتی از کاربرد کلمه ترق

گر محترق و راجع و منحوس نبودی چون رای تو بودی بدرخشیدن انجم
نخل ما بار ترقی ندهد پنداری که به فولاد فرو رفته رگ و ریشة ما
ال سید از اشراف درجه دو کستیل بود و در جوانی به دربار فردیناند یکم کستیل فرستاده شد. وقتی فرزند فردیناند ـ سانچو دوم ـ به تخت پادشاهی کستیل رسید، سیدِ بیست‌ودو ساله را برای فرماندهی گارد پادشاهی نامزد کرد. این ترقیِ زودهنگام نشان می‌دهد که سید پیش از آن هم در امور نظامی به دلاوری شناخته شده بود.
تا فذالک یافتش در جمع خوبان روزگار خط ترقین بر عذار ماه انور می‌کشد
ترقی اندر این کشور محال است که در این مملکت قحط الرجال است
در سال ۱۹۱۹، بیسل همچنین به ریاست شرکت بیسل رسید. او در مقام رئیس شرکت و رئیس هیئت‌مدیره، سیاست‌های مترقی نیروی کار ازجمله برنامه‌های پرداخت حقوق کارکنان و حقوق بازنشستگی کارگران را مدت‌ها قبل از این‌که این رویه‌ها در صنعت فراگیر شود، مطرح کرد.
وانکه اور ا ترقئی نبود لاجرم جز سوی سفر نرود
آشنائی عاشق با معشوق محالست و طالب روشنائی در عالم عشق ضلال است هودج عز معشوق بر اوج قافلۀ قاف کبریاست و نشو ونمای عاشق در حضیض سفلی، نه او را حلول و نزول از عالم عزت جایز نه این را صعود و ترقی از حضیض حدوث ممکن:
مسند تست بحق بارز مجموع وجود وین دگرها همه ترقین عدم را تفصیل
وی در سال ۱۹۲۷ در ۲۳ سالگی به حزب کمونیست شوروی سابق پیوست و در سال ۱۹۳۸ مدیر کارخانه نساجی لنین‌گراد و اندکی بعد شهردار این شهر شد. کاسیگین در ۴۴ سالگی به وزارت دارایی دست یافت و سپس به وزارت صنایع سبک انتخاب گردید. وی در سال‌های بعد مدارج ترقی را پیمود
اغتشاش ناشی از محکومیت خفیف بود. تقریباً تمام روحانیون و بخش قابل توجهی از روحانیون از این ماجرا بی‌خبر بودند. کوتاهی پاپ در نهایت باعث تقویت موقعیت محافظه کاران در فرانسه شد. اظهارات لئو عملاً به جنبش آمریکایی‌گرایی پایان داد و فعالیت‌های کاتولیک‌های مترقی آمریکایی را محدود کرد. توماس مک‌آوی، مورخ، استدلال می‌کند که تأثیرات منفی طولانی‌مدت بر زندگی فکری کاتولیک‌های آمریکایی وجود داشته‌است.
وی همچنین برندهٔ جوایزی همچون نشان ترقی شده‌است.
در دوره محمدشاه رفته رفته مدارج ترقی را پیمود و ماموریت‌های مهمی به او واگذار شد؛ از جمله بردن خلعت از سوی شاه برای اردشیر میرزا حاکم مازندران، و ضبط تسلیحات و نیروهای نظامی حسن خان سالار و انتقال آن از مشهد به اردوی محمدشاه که راهی هرات بود.
حضور کوروش در جبههٔ جنگ پلوپنزی باعث شده‌بود که او دوستانی بسیار در شمار سرداران نیروهای پلوپنزی بیابد و همچنین از نزدیک نظاره‌گر تحول و ترقی سربازان و شیوه‌های جنگ‌آوری یونانی باشد.
در حالی که ده‌ها هزار نفر از راهپیمایان ضد جنگ هنوز در روز یکشنبه، ۱۸مارس وارد مرکز مدنی سانفرانسیسکو می‌شدند. سازمان‌دهندگان خبر دریافت کردند که یک خبرنگار کرونیکل که این رویداد را پوشش می‌داد قبلاً تشخیص داده بود که تنها ۳۰۰۰نفر در آن حضور دارند. کم شماری تظاهرات مترقی در رسانه‌های اصلی چیز جدیدی نیست، اما این تظاهرات یک حس شعبده بازداشت.
بود آن نزد ارباب حقیقت ترقی بر احد از واحدیت
به قرب خسرو شد محترق چنین باشد هر آن ستاره که با آفتاب کرد قران
از اشارات حسی است بری مترقی به قوت نظری
مسیر ماهیچه مورب و در سراسر دو طرف گردن است. عضله در قسمت مرکزی آن ضخیم و باریک است، اما در هر دو پایان گسترده‌تر و نازک‌تر است. این عضله در پایین از دو بخش جناغی (از سطح قدامی فوقانی استخوان جناغ) و ترقوه‌ای (از سطح قدامی فوقانی یک سوم داخلی استخوان ترقوه) منشأ می‌گیرد. این دو بخش ماهیچه (سر داخلی و سر خارجی) پس از عبور از دو طرف گردن به هم پیوسته و به زایده پستانکی استخوان گیجگاهی (در پشت گوش) و خط پس گردنی فوقانی ختم می‌شوند.