تحلیل

معنی کلمه تحلیل در لغت نامه دهخدا

تحلیل. [ ت َ ] ( ع مص ) بسی به جای فروآمدن. ( تاج المصادر بیهقی ). فرودآمدن در جایی. ( زوزنی ). تحلیل به مکانی ؛ فرودآوردن به جایی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). به جایی فرودآمدن.( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || تحلیل عقده ؛نیک گشادن گره را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). از هم گشادن چیزی را. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || حلال بکردن. ( تاج المصادر بیهقی ). حلال کردن. ( زوزنی ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). حلال گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). حلال گردانیدن خدای تعالی چیزی را. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). حلال کردن. ( از غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || سوگند راست کردن. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). تحلیل یمین ؛ گشادن سوگند به استثناء یا به کفاره یا کفاره سوگند دادن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). تَحِلَّة. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ) ( منتهی الارب ). || تحلیل کسی ؛ کسی را حلال کردن به او چیزی را که میان آن دو است. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). || فانی کردن چیزی را به گداختن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). گداز و گداختگی. ( ناظم الاطباء ). || انحلال و هضم و انهضام. ( ناظم الاطباء ). هضم شدن و تبدیل به خون شدن غذا. ( فرهنگ نظام ). || التحلل و التحلیل ؛ هو استفراغ غیرمحسوس. ( بحر الجواهر ).
- تحلیل بردن ؛ هضم نمودن غذا یا چیزی.
- تحلیل پذیرفتن ؛ هضم شدن. خرج شدن : تا بدین سبب مایه هاء خام اندر تن ایشان [ زنان ] بیشتر گرد آید و کمتر تحلیل پذیرد، یعنی کمتر خرج شود. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
- تحلیل دادن ؛ هضم کردن. گذراندن.
- تحلیل رفتن ؛ هضم شدن. گذشتن.
- تحلیل کردن ؛ گواریدن : اسباب زکام و نزله... دو نوعست یکی آنست که هر گاه که اندر دماغ سوءالمزاج گرم پدید آید یعنی هر گاه که دماغ گرم شود، تری ها را به خویشتن کشد فزون از آنکه بتواند گواریدن و تحلیل کردن. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
|| تسلیم در نماز. ( مفاتیح ). سلام نماز گفتن :
وقت تحلیل نماز ای بانمک
زآن سلام آورد باید بر ملک.مولوی ( مثنوی ). || ناپدیدکردگی. ( ناظم الاطباء ). || آنچه در آن مبالغه کرده نشود. یقال : ضربه ضرباً تحلیلاً؛یعنی زد او را اندک بقدر تعذیر و ادب. ( منتهی الارب )( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). || نزد اطباء همان تحلل است ، و نزد محاسبان عبارتست از عکس ، و نزد ارباب منطق عبارتست از حذف آنچه که دلالت کند بر علاقه بین دو طرف قضیه از نسبت حکمیة یعنی حذف حرفی که دلالت بر ربط بین دو طرف کند خواه ربط حملی و خواه ربط شرطی باشد. || نزد ارباب معمی اسم است مر عمل از اعمال تسهیلیه را. مولوی جامی در رساله مؤلفه خود میفرماید: تحلیل عبارتست از آنکه به اعتبار معنی شعری مفرد باشد، و به اعتبار معمائی مرکب از دو چیز یا بیشتر. مثاله ، شعر:

معنی کلمه تحلیل در فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - حل کردن ، تجزیه کردن . ۲ - روا شمردن ، حلال کردن .

معنی کلمه تحلیل در فرهنگ عمید

۱. حل کردن.
۲. گشودن.
۳. حل کردن غذا در معده.
۴. [قدیمی] حلال کردن، روا شمردن.

معنی کلمه تحلیل در فرهنگ فارسی

حلال کردن، رواشمردن، حل کردن، گشودن، حل کردن غذا
۱- ( مصدر ) حلال کردن روا شمردن روا داشتن . ۲- دو یا چند بخش کردن لفظی را و از هر بخش معنی علی حده گرفتن و بعضی را بحال خود گذاشتن . ۳- ( اسم ) روایی حلیت . جمع : تحلیلات .
تحالیل سوراخ نره و سوراخ پستان

معنی کلمه تحلیل در فرهنگستان زبان و ادب

{analysis} [ریاضی] فهرست بندی داده های یک مسئله و داده های دیگر مربوط به آن و سپس جست وجوی هدف با مشخص کردن مراحلی که باید طی کرد و سرانجام توجیه نتیجه

معنی کلمه تحلیل در دانشنامه آزاد فارسی

روندِ تقسیم و تجزیۀ یک مفهوم به اجزای ساده تر آن به نحوی که ساختار منطقی آن آشکار شود. صورت ساده و ابتدایی تحلیل را با تعریف واژه در فرهنگ می توان نشان داد، مثلاً میش، گوسفندِ مادۀ پشم دار است.
فلسفۀ تحلیلی. راسل، ویتگنشتاینمتقدم و موردر آغاز قرن ۲۰، با استفاده از دستاوردهای منطق، کوشیدند تا به ارائۀ شرایط صدق قضایا با روندی که ساختارِ منطقیِ نهفته در ظاهر گزاره ها و جملات را آشکار کند، بپردازند. فلسفۀ تحلیلی بر آن بود که رویکردی علمی و عینی برای حل مسائل سنتی فلسفه طرح کند. همچنان که ریاضی دان می تواند تصوری پیچیده را با سلسله عملیات ساده تر ریاضی وصف کند، فیلسوف هم باید بتواند ماهیت مفاهیم پیچیده را به کمک تصورات و عملیاتِ ساده ترِ سازندۀ آن ها بشناسد. برنامۀ تحلیل در کارهای پوزیتیویست های منطقی، به ویژه کارناپ، به اوج خود رسید و تقریباً کل فلسفۀ انگلیسی ـ امریکایی نیمۀ اول قرن ۲۰ و سال های پس از آن را تحت تأثیر قرار داد. هرچند آرمان تحلیل با اصرار بر ژرف کاوی در معنا در همۀ سطوح و مراحلِ فلسفیدن تأثیر شفابخش عمیقی بر فلسفه داشت، اعتماد آغازین به آن زیاده از حد خوشبینانه دانسته شد. زیرا، اولاً، معلوم شد که فقط تعداد اندکی از مفاهیم پذیرای تحلیلی مناقشه ناپذیرند. ثانیاً، هویت مفاهیم چندان ناشی از ساختار درونی خود آن ها نیست، بلکه از جایگاه آن ها در نظریه یا شبکۀ وسیع تری از آموزه ها و عملکردها ناشی می شود. ثالثاً، صرف نظر از آموزه های تجربه گرایانه یا اتمیستیراه عمده ای برای تعیین نقطۀ توقف تحلیل یا حتی برای تعیین جهت پیشروی آن وجود ندارد، و سرانجام این که آزمون موفقیت تحلیل، یعنی نمودارشدن ساختار پیچیده ای که در واقع مترادف با مفهوم اولیه است، در عمل مشکوک و نامطمئن از کار درخواهد آمد و به جای آن که داوری بی طرف برای نظریۀ فلسفی باشد، در پرتو همان نظریه ها موضوع مناقشه و ایراد خواهد شد. تحلیل در نزد قدما، به پیروی از یونان که آن را آنالوطیقا می خواندند، در دو حوزۀ تصورات (با تأکید بر تصورات کمتر کلی و بازگرداندن آن ها به تصورات بیشتر کلی) و حوزۀ تصدیقات (با هدف ایضاح وضع مقدمات و بازشناسی نوعی و شکل قیاس) محل بحث بوده است.
تحلیل (پزشکی). رجوع شود به:آتروفی

معنی کلمه تحلیل در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] به حلال کردن و یا حلال کردن استمتاع از کنیز خود برای دیگری و یا ازدواج زن سه طلاقه با مردی غیر از شوهر سابقش را تحلیل می گویند.
تحلیل به معنای اوّل در برابر تحریم قرار دارد. منشأ تحلیل اشیاء همچون تحریم ، مفاسد و مصالح واقعیِ موجود در آنها در ارتباط با مکلف است؛ از این‏رو، تحلیل شأن شارع مقدس است. بدین جهت تحلیل چیزی که خداوند آن را حرام کرده، با علم به آن موجب ارتداد است. در شریعت مقدّس برای حلال شدن برخی امور، اسبابی قرار داده شده است که انسان با ایجاد آنها، آن چیز را بر خود حلال می‏گرداند، به عنوان مثال، عقد نکاح سبب حلال شدن هریک از و مرد اجنبی بر یکدیگر، اجازه مالک به تصرف در مالش، سبب حلال گردیدن تصرّف در مال وی برای فرد مُجاز، سلام نماز موجب حلال شدن منافیات آن، حلق و تقصیر و غیر آن سبب حلال شدن محرمات احرام بر فرد، و بالاخره اضطرار موجب حلال گردیدن جمیع محرّمات ـ غیر آنچه استثنا شده می گردد. تحلیل به معنای دوم از تحلیل به معنای دوم در باب نکاح سخن رفته است. حکم تحلیل مولا می‏تواند جهت آمیزش یا سایر استمتاعات، کنیز خود را برای دیگری حلال کند. به مولا مُحَلِّل و به کنیز مُحلَّلَه گفته می‏شود. ماهیّت تحلیل آیا تحلیل نوعی عقد نکاح است یا اباحه و تملیک منفعت؟ بنابر مشهور، تحلیل تملیک منفعت است نه عقد نکاح؛ از این‏رو، احکام ملک یمین بر آن مترتّب می‏شود نه نکاح؛ در نتیجه مُحلَّله پدر پیش از آمیزش بر پسر، و محلَّله پسر قبل از دخول بر پدر حرام نیست. بنابر قول مشهور ـ که حقیقت تحلیل، تملیک منفعت باشد ـ آیا تحلیل از عقود است تا نیاز به قبول داشته باشد و یا از ایقاعات ؟ ظاهر کلمات جمعی از فقها و صریح کلمات جمعی دیگر، قول نخست است؛ لیکن برخی، قول دوم را برگزیده‏اند. البتّه بنابر عقد بودن، از عقود جایز به شمار می‏رود نه لازم. کیفیّت تحلیل در تحقّق تحلیل، صرف رضایت کافی نیست بلکه لفظ معتبر است، به اینکه بگوید: وطی کنیزم را بر تو حلال کردم{أَحْلَلْتُ لَکَ وَطْئَها }یا{جَعَلْتُکَ فی حِلٍّ مِنْ وَطْئِها }و بنابر مشهور لفظ عاریه ـ به اینکه بگوید: کنیز خود را جهت انتفاع از او به تو عاریه دادم ـ کفایت نمی‏کند و در کفایت لفظ اباحه و مانند آن، که مترادف با تحلیل است اختلاف می‏باشد. احکام در مقدار و چگونگی انتفاع از مُحلَّله باید بر چارچوب مفاد لفظ یا قرائن حالیِ بیانگرِ مفاد لفظ، بسنده شود. بنابر این اگر مولا بوسیدن را تحلیل کرده است باید بر همان مقدار اکتفا شود؛ ولی اگر آمیزش را تحلیل کرده است، کمتر از آن از انواع استمتاعات نیز حلال خواهد بود محلَّله مستحقّ نفقه نیست. در تحلیل، تعیین مدّت و ذکر مهر، شرط نیست. برخی قدما تعیین مدّت را لازم دانسته‏اند. فرزندی که از این طریق متولّد می‏شود در صورتی که شرط حُرّیت او شده باشد ـ و بنابر مشهور در صورت عدم اشتراط نیز ـ محکوم به حرّیت است. تحلیل به معنای سوم از تحلیل به معنای سوم در باب طلاق سخن رفته است. مردی که همسر آزاد خود را سه بار یا همسرِ کنیز خود را دو بار طلاق داده بدون آنکه وی در بین طلاقها با مردی دیگر ازدواج کرده باشد، ازدواج مجدّد طلاق دهنده با آن زن منوط به این است که مردی دیگر ـ که از آن به «مُحَلِّل» تعبیر می‏شود ـ با شرایط زیر با آن زن ازدواج کند و سپس وی را طلاق دهد: ۱. بالغ باشد. کودک و حتّی ـ بنابر مشهور ـ غیر بالغِ در آستانه بلوغ نمی‏تواند محلّل قرار گیرد. ۲. صیغه عقد ازدواج بخواند؛ بدین جهت اگر زن کنیز باشد اباحه یا تحلیل کفایت نمی‏کند؛ چنان‏که وطی حرام، وطی به شبهه و آمیزش به عقد فاسد نیز کافی نیست. ۳. ازدواج، دائمی باشد نه موقّت. ۴. دخول در قُبُل ـ به نحوی که موجب غسل شود ـ انجام گیرد. بنابر مشهور، انزال و تکرار وطی، شرط نیست.
[ویکی فقه] تحلیل (ابهام زدایی). واژه تحلیل ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • تحلیل (فقه)، به معنای حلال کردن یا حلال کردن استمتاع از کنیز خود برای دیگری یا ازدواج زن سه طلاقه با مردی غیر از شوهر سابقش• تحلیل (منطق)، یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق، به معنای شناسایی اجزای مرکب تصوری و یا تصدیقی
...
[ویکی فقه] تحلیل (فقه). تَحلیل به معنای حلال کردن یا حلال کردن استمتاع از کنیز خود برای دیگری یا ازدواج زن سه طلاقه با مردی غیر از شوهر سابقش می باشد.
تحلیل به معنای اوّل در برابر تحریم قرار دارد. منشا تحلیل اشیاء همچون تحریم (تحریم)، مفاسد و مصالح واقعیِ موجود در آنها در ارتباط با مکلّف است؛ از این رو، تحلیل شان شارع مقدّس است. بدین جهت تحلیل چیزی که خداوند آن را حرام کرده، با علم به آن موجب ارتداد (ارتداد) است. در شریعت مقدس برای حلال شدن برخی امور، اسبابی قرار داده شده است که انسان با ایجاد آنها، آن چیز را بر خود حلال می گرداند، به عنوان مثال، عقد نکاح سبب حلال شدن هریک از زن و مرد اجنبی بر یکدیگر (ازدواج)، اجازه مالک به تصرّف در مالش، سبب حلال گردیدن تصرّف در مال وی برای فرد مُجاز (اذن)، سلام نماز موجب حلال شدن منافیات آن، حلق و تقصیر و غیر آن سبب حلال شدن محرّمات احرام (احرام) بر فرد (تحلّل)، و بالاخره اضطرار موجب حلال گردیدن جمیع محرّمات (غیر آنچه استثنا شده) می گردد (اضطرار). از تحلیل به معنای دوم در باب نکاح سخن رفته است.
محلل و محلله
مولا می تواند جهت آمیزش یا سایر استمتاعات، کنیز خود را برای دیگری حلال کند. به مولا «مُحَلِّل» و به کنیز «مُحلَّلَه» گفته می شود.
ماهیّت تحلیل
آیا تحلیل نوعی عقد نکاح است یا اباحه و تملیک منفعت؟ بنابر مشهور، تحلیل تملیک منفعت است نه عقد نکاح؛ از این رو، احکام ملک یمین بر آن مترتّب می شود نه نکاح؛ در نتیجه مُحلَّله پدر پیش از آمیزش بر پسر، و محلَّله پسر قبل از دخول بر پدر حرام نیست. بنابر قول مشهور (که حقیقت تحلیل، تملیک منفعت باشد) آیا تحلیل از عقود (عقد) است تا نیاز به قبول داشته باشد و یا از ایقاعات (ایقاع)؟ ظاهر کلمات جمعی از فقها و صریح کلمات جمعی دیگر، قول نخست است؛ لیکن برخی، قول دوم را برگزیده اند. البتّه بنابر عقد بودن، از عقود جایز به شمار می رود نه لازم.
کیفیّت تحلیل
...
[ویکی فقه] تحلیل (منطق). تحلیل یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای شناسایی اجزای مرکب تصوری و یا تصدیقی است.
هرگاه شیء واحد مرکب -از اجزای خارجی یا ذهنی- تجزیه شود این عمل را «تحلیل» می گویند، چنان که از عکس چنین عملی با نام «ترکیب» یاد می شود. در منطق از تحلیل یک ماهیت برای دستیابی به ترکیب حدی یا رسمی و از تحلیل نتیجه قیاس برای تعیین صورت حقیقی قیاس کمک گرفته می شود.
اقسام تحلیل
تحلیل بر دو قسم است: ذهنی و خارجی.
تحلیل ذهنی
تحلیل ذهنی عبارت است از: تحلیل معانی کلی برای تحصیل ذاتیات (جنس و فصل) و عرضیات (عرض عام و خاص) مانند تحلیل انسان به «حیوان ناطق» و تحلیل حیوان به «جسم نامیِ حساسِ متحرک» تا برسد به اولیاتی که ترکیب و یا مشارکت و مباینتی در آن نباشد؛ مثل جوهر. نام دیگر تحلیل ذهنی، تحلیل عقلی است.
تحلیل خارجی
...

معنی کلمه تحلیل در ویکی واژه

حل کردن، تجزیه کردن.
روا شمردن، حلال کردن.
توضیح و تشریح تحولات روز به زبان ساده و یا تبیین پدیده های پیچیده

جملاتی از کاربرد کلمه تحلیل

بیشتر ادبیات سومری از چپ به راست نوشته شده است، و می‌تواند شامل سازمانی مبتنی بر خط مانند کوپل یا تنگه باشد، اما تعریف سومری از شعر ناشناخته است. قافیه وجود ندارد، اگرچه «اثرات مقایسه گاهی مورد سوء استفاده قرار می‌گرفت.» این برنامه از طرح بندی هجومی استفاده نمی‌کند، و سیستم نوشتاری مانع از شناسایی ریتم، متر، قافیه، یا واج‌آرایی می‌شود. به نظر می‌رسد تحلیل کمی از دیگر ویژگیهای شاعرانه ممکن نیست یا به طرز مخفی توسط کاتبان که این نگارش را ثبت کرده‌اند پنهان شده است.
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَحْلَلْنا لَکَ أَزْواجَکَ... الایة، فی تحلیل اللَّه عزّ و جلّ النّساء لرسوله (ص) بعد قوله: لا یَحِلُّ لَکَ النِّساءُ مِنْ بَعْدُ، للعلماء مذهبان: قال بعضهم: آیة التّحریم متأخرة لم ینکح بعدها امرأة، و قال بعضهم: هی منسوخة بهذه الایة، و قد نکح رسول اللَّه (ص) بعدها میمونة بنت الحارث الهلالیة خالة بن عباس، و هذا اثبت قوله: إِنَّا أَحْلَلْنا لَکَ أَزْواجَکَ اللَّاتِی آتَیْتَ أُجُورَهُنَّ ای مهورهنّ.
مبحث مرتب‌سازی در کلاس‌های معرفی علم رایانه بسیار پرکاربرد است؛ مبحثی که در آن وجود الگوریتم‌های فراوان به آشنایی با ایده‌های کلی و مراحل طراحی الگوریتم‌های گوناگون کمک می‌کند؛ مانند تحلیل الگوریتم، داده‌ساختارها، الگوریتم‌های تصادفی، تحلیل بدترین و بهترین حالت و حالت میانگین، هزینهٔ زمان و حافظه، و حد پایین.
از پی تشریف این تطهیر شاید کز خدای آیت تحلیل خمر آرد به ما روح الامین
ابن خلدون کتاب «العبر و دیوان المبتداء و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر» را نوشت. این کتاب مقدمه‌ای بسیار معروف دارد و در آن به‌خوبی می‌توان دانش و چندبعدی بودن ابن خلدون را مشاهده کرد. او به رویکرد انتقادی و تحلیلی بسیار اهمیت می‌داد؛ نکته‌ای که مورخان پیش از او در نظر نمی‌گرفتند. او در مقدمهٔ خود گفته‌هایش را به روش‌های مختلف اثبات کرده و گاهی منابعی که استفاده کرده را نیز مورد انتقاد قرار داده‌است. او جامعه‌شناسی را بنیان نهاد. علمی که ما امروزه به آن جامعه‌شناسی می‌گوییم و برای شناخت و بررسی اخبار تاریخی مورد استفاده قرار می‌گیرد و در واقع علم اصول تاریخ است. ابن خلدون در سال ۸۰۸ ه‍جری قمری/ ۱۴۰۶ میلادی در سن ۷۳ سالگی در قاهره فوت کرد.[نیازمند منبع]
تا که ترکیب تو کند تحلیل تا کند روغنت چراغ منیر
(و نیز گوییم که از جسد حیوان پیوسته طبایع به تحلیل بیرون شود، و گرسنه شدن جانوران سپس از سیری ایشان بدین سبب همی باشد. پس چیزی کز او همیشه جزوها کم همی شود چگونه معتدل باشد؟ مگر دهری گوید : آن همه اعتدال که مر او راست، بالسویه همی تحلیل اوفتد. و اگر چنین باشد، پس واجب آید که حیوان گاهی با زندگی بیشتر باشد و گاهی با زندگی کمتر، و این محال است، از بهر آنکه حد زندگی حرکت کردن است به ارادت، و چو حال جانوران اندر گرسنگی به خلاف حال اوست اندر سیری، اگر طبایع او به حال سیری معتدل باشد، به حال گرسنگی نه معتدل باشد، پس اگر زندگی او به اعتدال است و اعتدال مر او را سیری است، واجب آید که به حال) گرسنگی مرده باشد که نه اعتدال است، پس چو به حال گرسنگی نیز زنده است، (پیدا آمد که نفس) نه اعتدال طبایع است.
آندریاس مارادی قوکاسیان (ارمنی: Անդրիաս Մարատի Ղուկասյան؛ زادهٔ ۱۲ مهٔ ۱۹۷۰) تحلیلگر سیاسی اهل ارمنستان است. وی در سال ۱۹۹۴ از دانشگاه دولتی ایروان فارغ‌التحصیل شده‌است. قوکاسیان یکی از نامزدان انتخابات ریاست‌جمهوری ارمنستان (۲۰۱۳) در سال ۲۰۱۳ بود. در تاریخ ۲۱ ژانویه ۲۰۱۳، قوکاسیان شروع به اعتصاب غذا در مقابل ساختمان فرهنگستان ملی علوم ارمنستان در ایروان نمود. در ژوئیه ۲۰۱۶ در جریان بحران گروگان‌گیری ۲۰۱۶ ایروان وی دستگیر شد.
ابن عباس گفت: «وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ» در شأن مشرکان عرب آمد که با رسول خدا و مؤمنان جدال درگرفتند در خوردن مردار، و گفتند: تأکلون ما قتلتم و لا تأکلون ما قتل ربکم! اللَّه گفت: إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ یعنی فی تحلیل المیتة، وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ یکذبون فی تحلیل ما حرم اللَّه. میگوید: ایشان بر پی ظن میروند در تحلیل مردار، که می‌پندارند که این مردار حلال است، و نه چنانست که ایشان میگویند، که ایشان دروغ میگویند، و حرام کرده خدا هرگز حلال نبود.
وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ یعنی مشرکی العرب، تَعالَوْا إِلی‌ ما أَنْزَلَ اللَّهُ فی کتابه من تحلیل ما حرموا من البحیرة و السائبة و الوصیلة و الحامی، وَ إِلَی الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَیْهِ آباءَنا من امر الدین، و انّا امرنا ان نعبد ما عبدوا. یقول اللَّه تعالی: أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ‌ یعنی و ان کان آباؤهم، لا یَعْلَمُونَ شَیْئاً من الدین، وَ لا یَهْتَدُونَ له فیتبعونهم. درین آیت ذم اهل تقلید است، و شرح آن در سورة البقره رفت.
الکساندر الکساندرویچ کوتوف(۳۰ ژوئیه ۱۹۱۳–۸ ژانویه ۱۹۸۱) نویسنده شهیر در زمینه شطرنج و همچنین استاد بزرگ شطرنج‌است. مهمترین اثر وی «چگونه همانند یک استاد بزرگ فکر کنیم» است که به تحلیل نحوه رفتار فکری یک استاد بزرگ طی مسابقات می‌پردازد.
استخوان رکابی طی ششمین تا هشتمین هفته دوره جنینی از دومین قوس حلق ایجاد می‌شود. حفره مرکزی رکابی ناشی از وجود جنینی سرخرگ رکابی است که بعداً تحلیل می‌رود.
نخستین کتاب‌ها را دو دانشمند ایتالیایی دربارهٔ بازی با تاس نوشتند: جه رولاموکاردان و گالیلئو گالیله. با این همه باید آغاز بحث دقیق دربارهٔ احتمال را سده هفدهم و با کارهای بلز پاسکال و پیر فرما، ریاضیدانان فرانسوی و کریستین هویگنس هلندی دانست. پاسکال و فرما کتابی در این باره ننوشتند و تنها در نامه‌های خود به دیگران دربارهٔ کاربرد آنالیز ترکیبی در مسئله‌های مربوط به شانس صحبت کرده‌اند، ولی هویگنس کتابی با نام بازی با تاس نوشت که اگر چه با کتاب کاردان هم نام است ولی از نظر تحلیل علمی در سطح بسیار بالاتری است.
لیک از ضعف، معده ی کوزه گشته فاسد، نیافته تحلیل
یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ این باز در تحلیل نکاح کنیزک است، و معنی تخفیف اینجا رخصت است که شرع داد در نکاح کنیزک، چون از طول حرّه درمانده.
وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا الآیة... این‌ها و میم کنایت از آن ناس است که ایشان را بر عموم گفت یا أَیُّهَا النَّاسُ، و مراد بدین آن حلال و حرام کنندگان‌اند، یعنی که چون ایشان را گویند بر پی آن روید که اللَّه فرستاد، و آنچه بر خود حرام کردید حلال دارید و گشاده، ایشان گویند نه! بل که بر پی آن رویم که پدران خود را ور آن یافتیم از تحریم و تحلیل و دین و طریقت.
گفت: این سورة المائدة در آخر عهد ما فرو آمد، حلال آمد حلال دارید، و حرام آن حرام دارید، و فریضهای آن بشناسید. بو میسره گفت: درین سورة هشتده فریضه است که در دیگر صورتها نیست: تحریم المیتة و الدم و لحم الخنزیر و ما اهل لغیر اللَّه به و المنخنقة و الموقوذة و المتردیة و النطیحة و ما اکل السبع و ما ذبح علی النصب و الاستقسام بالازلام و تحلیل طعام الذین اوتوا الکتاب و المحصنات من الذین اوتوا الکتاب و الجوارح مکلبین و تمام الطهور و اذا قمتم الی الصلاة فاغسلوا وجوهکم، و السارق و السارقة فاقطعوا، ما جعل اللَّه من بحیرة و لا سائبة و لا وصیلة و لا حام.