تحدید. [ ت َ ] ( ع مص ) حد چیزی پدید کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ نظام ). تحدید خانه و زمین ؛حدود آنرا تعیین کردن. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). حدهای چیزی پدید کردن. ( زوزنی ) : چو در تحدید جنبش را همی فعل و مکان گویی و یا گردید از حالی به حالی دون یا والا.ناصرخسرو.|| تیز کردن کارد را بسنگ یا بسوهان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تیز کردن کارد. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). تیز کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) ( فرهنگ نظام ). || قصد کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). || تیز نگریستن بر کسی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || تحدید فلان بر کسی ؛ غضب کردن بر وی. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). || به دیر برآمدن زراعت بجهت درنگی باران. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ).
معنی کلمه تحدید در فرهنگ معین
(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - برای چیزی حد و مرز تعیین کردن . ۲ - تیز کردن کارد و مانند آن .
معنی کلمه تحدید در فرهنگ عمید
۱. حد و کرانۀ چیزی را پیدا کردن، حد و اندازه قرار دادن، حد واندازه معیّن کردن برای چیزی. ۲. حدود زمینی را معیّن کردن.
معنی کلمه تحدید در فرهنگ فارسی
حدوکرانه چیزی راپیداکردن، حدواندازه قراردادن ( مصدر ) ۱- تعیین حد و کران. چیزی . ۲- تیز کردن کارد و جز آن . ۳- تیز در کسی نگریستن . جمع : تحدیدات .
معنی کلمه تحدید در ویکی واژه
برای چیزی حد و مرز تعیین کردن. تیز کردن کارد و مانند آن.
جملاتی از کاربرد کلمه تحدید
چو اندر ظرف تحدیدی سبوئی اگر فانی شدی در بحر اوئی
عالمی دیدم برون از این حواس عالمی بیرون ز تحدید و قیاس
اتحادیه اروپا در ۲۰ مارس ۲۰۲۳، یک نهاد و ۸ تن از مقامات جمهوری اسلامی از جمله احمد علمالهدی را به دلیل «نقض جدی حقوق بشر در ایران»، «نفرتپراکنی» علیه زنان، تصویب طرحهایی برای تحدید آزادیهای زنان و پخش اعترافات اجباری بازداشتشدگان تحریم کرد.
وزیر مالیه مرتضیقلی خان صنیعالدوله لایحه ای با عنوان «تحدید تریاک» به مجلس فرستاد که در ۲۱ اسفند ۱۲۸۹ به تصویب مجلس شورای ملی رسید که برای تریاک مالیات تعیین (مثقالی سیصد دینار) و مصرف شیره تریاک را ممنوع و مصرفکنندگان تریاک را ملزم میکرد پس از مصرف، سوخته تریاک را به وزارت مالیه تحویل دهند و برای هر مثقال سه شاهی حقالزحمه دریافت کنند. دولت از این سوخته برای کسانی که قادر به ترک شیره نبودند، استفاده میکرد.
۲۰ مارس ۲۰۲۳ اتحادیه اروپا، احمد راستینه هفشجانی را به همراه ۱ نهاد و ۷ تن از مقامات جمهوری اسلامی به دلیل «نقض جدی حقوق بشر در ایران»، «نفرتپراکنی» علیه زنان، تصویب طرحهایی برای تحدید آزادیهای زنان و پخش اعترافات اجباری بازداشتشدگان به فهرست تحریمهای اتحادیه اروپا اضافه کرد.
هروی همچنین کتابی در نجوم به نام «المدخل الصاحبی» نوشته است که بیرونی در کتاب «تحدید نهایات الاماکن» مطلبی را از باب دهم از مقاله نخستین آن کتاب نقل کردهاست.
دل صاحبدلست آن سوی تحدید که دارد در سویدا سر توحید
فکر او تحدید اطراف و جهات کار او تشریح حیوان و نبات
چو در تحدید، جنبش را همی نقل مکان گوئی و یا گردیدن از حالی به حالی دون یا والا
بحد دانسته هر پنهان و پنهانست تحدیدش بپابان برده هر پیدا و ناپیداست پایانش
تهران و منامه در ۱۳۵۰ مرزهای دریایی میان خود را تعیین و تصویب کردند و روابط دوجانبه را در همهٔ زمینهها آغاز نمودند. در آذر ۱۳۴۹ حاکم بحرین نخستین بار به ایران آمد و قرارداد اولیهٔ تحدید حدود فلات قاره بین ایران و بحرین به امضاء رسید؛ موافقتنامهٔ نهایی پس از سفر اردشیر زاهدی به بحرین در خرداد ۱۳۵۰ امضاء شد.
مدتی بعد در اثر ورشکستگی خانواده برای کار راهی استانبول میگردد و زبان فرانسوی را علاوه بر زبان رسمیاش فارسی و زبان مادریاش ترکی میآموزد. در راه بازگشت از استانبول به تبریز، بهسبب تب و بیماری مجبور شد تا مدتی را در تفلیس بماند. همین زندگی در تفلیس و دانستن زبان باعث شد تا از او به سمت مترجمی کنسولگری ایران در تفلیس دعوت شود. او پس از بازگشت به ایران به منصب آجودانی ولیعهد در تبریز گمارده شد و در مأموریت تعیین سرحدات ایران و روسیه در خراسان به عنوان مترجم کمیسیون تحدید حدود شرکت کرد. رضا خان پس از این مأموریت به کارداری و سپس به مستشاری سفارت ایران در سن پترزبورگ روسیه تعیین شد.
الف) طراحی الگوریتمها: روشهای مختلفی برای طراحی الگوریتمها وجود دارد که عبارتند از: روشهای تقسیم و غلبه، روشهای حریصانه، روشهای برنامهنویسی پویا، روشهای پسگرد و روشهای انشعاب و تحدید.