رشحه

معنی کلمه رشحه در لغت نامه دهخدا

( رشحة ) رشحة. [ رَ ح َ ] ( ع اِ ) رشحه. رجوع به رشحه شود.
رشحه. [ رَ ح َ / ح ِ ] ( از ع ، اِ ) رشحة. تراوش کرده و چکیده. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی کتابخانه مؤلف ). چکه و قطره. ( ناظم الاطباء ). آب که از جایی تراوش کند و به جایی چکد.( از آنندراج ) ( غیاث اللغات ). آب که از جایی بتراود.ج ، رَشَحات. ( یادداشت مؤلف ) ( فرهنگ فارسی معین ):
گهی که جرم مرا پیش تو حساب کنند
تو رشحه ای ز کرمهای بی حساب بریز.خاقانی.- رشحه آب ؛ ترشح کردن آب بر اطراف و جوانب که چکره آب نیز گویند. ( ناظم الاطباء ).
|| تراوش. چکیده. ( ناظم الاطباء ).
- رشحه قلم ؛ کنایه از نوشته و شعر :
مولدم جام و رشحه قلمم
جرعه جام شیخ الاسلامی است.جامی.|| مقطر. || خوی و عرق. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه رشحه در فرهنگ معین

(رَ حِ ) [ ع . رشحة ] (اِ. ) آب ، چکه .

معنی کلمه رشحه در فرهنگ عمید

۱. چکه، قطره.
۲. آب که از چیزی تراوش کند.

معنی کلمه رشحه در فرهنگ فارسی

چکه، قطره، آب که ازچیزی تراوش کند
( اسم ) آب که از جایی تراوش کند و بچکد چکه جمع رشحات .
یا رشحه

معنی کلمه رشحه در ویکی واژه

آب، چکه، رشح، رشحة.
تراوش کردن، تراویدن.

جملاتی از کاربرد کلمه رشحه

نور هر بودی ز نور بود توست هر کمالی رشحه ای از جود توست
بحر محیط رشحه‌ای از فیض فایضم نور بسیط لمعه‌ای از نور ازهرم
استئوکلاست‌های جوان تک هسته‌ای بوده و در هنگام فعالیت بازوفیلی هستند، در حالی که در هنگام استراحت اسیدوفیلی هستند. با وجود اسید فسفاتاز در استئوکلاست‌ها این سلول‌ها می‌توانند ماده زمینه‌ای را تجزیه کنند. به علاوه هنگامی که میزان کلسیم خون به علت عمل هورمون کلسی تونین مترشحه از تیرویید کاهش می‌یابد، استئوکلاست‌ها کلسیم را از استخوان گرفته و به جریان خون می‌فرستند. استئوکلاست‌ها نزدیک سطح استخوان از حفره‌ای از ماده استخوانی در حال تخریب قرار دارند. استئوکلاست‌ها تنها عوامل شناخته‌شدهٔ تخریب استخوانی هستند.
مولدم جام و رشحهٔ قلمم جرعهٔ جام شیخ الاسلامی است
تیموس در قسمت جلویی و بالایی سینه و مقابل ناحیهٔ میان‌سینه و پشت جناغ و در جلوی قلب قرار گرفته‌است ، و متشکل از دو لوب هرمی نابرابر متصل به هم توسط بافت سلولی، یک بافت لنفاوی، مترشحه هورمونی برای کنترل لنفوسیت‌سازی است.
گر گند رشحه لطفش بدل سنگ گذار ور کند شعله قهرش بدل خاک گذر
نشو گیاه عمر حسودت ز چشمه ایست کز رشحه‌ای از آن شده پرورده زهر مار
گفتم بیان کنم ز زلال تو رشحه ئی سیلم چنان ربود که کار از بیان گذشت
ساقی، تو که ابر رحمتی، رشحه ببار تا بلبل طبع من غزل خوان گردد
وگر خسرو سقاه الله نمی یابد ازان رشحه شود سیراب فیض عین عرفان جان عطشانش
لذت قند ونبات چاشنیی از لبش چشمه آب حیات رشحه لعل ترش
قیاس حوصله با رشحه گفتگو کردم درون خانه موری هزار طوفان شد
بافت‌های همبند دارای حساسیت کم در برابر اشعه هستند و عوارض ایجادی در آنها در نهایت آماس است، غدد مترشحه نسبت به اشعه حساسیت زیاد داشته و منجر به اختلال‌هایی در ترشحات آنها می‌شود صلبیه چشم به‌خصوص در دوره جنینی به اشعه حساس بوده و در افراد بالغ گاه پس از چند ماه منجر به کاتاراکت می‌شود.