خانه خراب. [ ن َ / ن ِ خ َ ] ( ص مرکب ) تهی دست. ( ناظم الاطباء ). بدبخت. مظلوم. ستمدیده. - امثال : ظالم همیشه خانه خراب است . || دشنام گونه ای است که گاه از روی شفقت و رقت و گاه از راه اعجاب و استحسان و گاه از راه غضب و خشم گویند. || سبکبار. ( ناظم الاطباء ). || دروغگو. ( ناظم الاطباء ).
معنی کلمه خانه خراب در فرهنگ معین
( ~. خَ ) (ص مر. ) ۱ - تهیدست ، بدبخت . ۲ - نوعی نفرین دال بر آرزوی بدبختی کسی . مق . خانه آبادان .
معنی کلمه خانه خراب در فرهنگ فارسی
تهی دست بدبخت
معنی کلمه خانه خراب در دانشنامه عمومی
خانه خراب (فیلم ۲۰۰۹). خانه خراب ( به انگلیسی: House Broken ) فیلمی محصول سال ۲۰۰۹ و به کارگردانی سم هارپر است. در این فیلم بازیگرانی همچون دنی دویتو، کیتی سیگال، رایان هانسن، اسکایلر استون، کیتلین کروسبی، توماس ویلسون، بری لارسون، کرنان شیپکا، آدام هرشمن، متیو گلاو و سلنا گومز ایفای نقش کرده اند.
جملاتی از کاربرد کلمه خانه خراب
به خانه سایه همی گیردم ز فکرت زلفت که آفتاب در این خانه خراب نبینم
هزار خانه خرابی به شهر و ده دارم هوای وادی مجنون به دل گره دارم
چرا ز غیر شکایت کنم، که همچو حباب همیشه خانه خراب هوای خویشتنم
که میبیند خانه خراب شده داد فریاد راه میاندازد. شکارچی که نسبت به مسائل خانوادگی بسیار حساس است مداخله میکند و وقتی از گذشته خود صحبت میکند تا آنها را بترساند زن او میآید و از دست او عصبانی میشود. شکارچی تفنگ خود را برمیدارد و لورل و هاردی فرار میکنند.
دشمن خود هستی: ای خانه خراب! از چه رو دادی، به آنها این جواب؟
ترسم که چو خواجه سر برآرد از خواب عمری یابد گذشته و خانه خراب
از عشق تو در کشور ما خانه خرابان چون وادی محشر نتوان یافت پناهی
صد گنج فزون بود مرا در دل و یاران نادیده گذشتند که این خانه خرابست
لایوس همسر یوکاسته و شاه تبای که از نداشتن وارث در رنج بود، روزی با پیشگوی معبد دلفی در این خصوص مشورت میکند. پیشگو برای او توضیح میدهد که این مسئله به ظاهر مصیبت بار در واقع برکتی است از جانب خدایان، زیرا فرزند مقدر شده از پیوند او و همسرش نه تنها او را خواهد کشت که با مادرش نیز ازدواج خواهد نمود و پیشامدهای مصیبت باری را سبب میشود که خانه خرابی آخرین ارمغان آن خواهد بود. از آن پس لایوس به سبب حفظ جان، بدون کوچکترین توضیحی، از هم بستری با یوکاسته سرباز میزند.
مرغ دلم که خانه خرابی بجان خرید بهر شکون ز سیل خس آشیان خرید
از صد هزار خانه خراب است یادگار گردی که در عذار تو از خط نشسته است
کرده سودای عشق خانه خراب چین زلفی، نگار خانهٔ ما!؟