معنی کلمه کهکشان در لغت نامه دهخدا
- کهکشان راه شیری ؛ مجموعه تقربیاً هزارمیلیارد ستاره است که خورشید نیز در میان آنهاست. این کهکشان دارای ساختمانی تقریباً به صورت صفحه مارپیچی است که طول مقطع آن تقریباً یک میلیون سال نوری و مرکز آن دارای تحدب است. منظومه شمسی خورشید نزدیک به مرکز این صفحه یعنی تقریباً به فاصله سه پنجم شعاع از مرکز است. ( فرهنگ اصطلاحات علمی از انتشارات بنیاد فرهنگ ایران ).
- کهکشان مارپیچی ؛ کهکشانی است که در آن ستارگان ، گرد و غبار و ابرهای گازی ، در بازوهای مارپیچی متمرکز شده اند. به نظر می رسدکه این نوع کهکشان ها، از کهکشانهای بیضوی نتیجه شده باشند، تعداد کهکشانهای مارپیچی ، در کیهان زیاد است ، بازوهای این کهکشانها از ستارگان جوان و سحابیهای تاریک و روشن تشکیل یافته است. منظومه «کهکشان راه شیری » و کهکشان دجاجه از نوع کهکشان مارپیچی است. ( فرهنگ اصطلاحات علمی ایضاً ):
نور راه کهکشان تابان در او
چون به سفره لاجورد اندر لبن.ناصرخسرو.ناقه همت به راه فاقه ران تا گرددت
توشه خوشه چرخ و منزلگاه راه کهکشان.خاقانی.دی غباری بر فلک می رفت گفتم کاین غبار
مرکبان شه ز راه کهکشان افشانده اند.خاقانی.خون دل زد به چرخ چندان موج