پلاس. [ پ َ ] ( اِ ) پشمینه سطبر که درویشان پوشند و نیز بمعنی قسمی پشمینه گستردنی باشد شبیه به جاجیم. چیزی است مثل کرباس که از ریسمان پوست درخت سن بافند به هندی تات گویند... و در مدار و لطائف و سراج نوشته نوعی از پشمینه سطبر و در بهار عجم نوعی از جامهای کم بها. ( غیاث اللغات ). گلیم درشت. گلیم سطبر. گلیم بد. کساء. پلاه . مِسح. ( منتهی الارب ). مساح. ( دهار ) : و از وی [ از چغانیان ] اسب خیزد اندک ، و جامه پشمین و پلاس و زعفران بسیار. ( حدود العالم ). و از وی [ از موقان ] رودینه خیزد و دانکوهاء خوردنی و جوال و پلاس بسیار خیزد. ( حدود العالم ). و از این ناحیت [ گوزگانان ] اسبان بسیار خیزد و نمدو حقیبه و تنگ اسب و زیلوی و پلاس. ( حدود العالم ). بود جامه هاشان سراسر پلاس ندارند در دل ز یزدان هراس.فردوسی.یکی خانه بگزین که دارد پلاس خداوند آن خانه دارد سپاس.فردوسی.به دستان گری ماند این چرخ پیر گهی چون پلاس است و گه چون حریر.فردوسی.و گر بر گذشته ز شب چند پاس بدزدد ز درویش دزدی پلاس.فردوسی.شوم پیش یزدان بپوشم پلاس نباشم ز کردار او ناسپاس.فردوسی.پی مورچه برپلاس سیاه شب تیره دیدی دو فرسنگ راه.فردوسی.دو مخالف امام گشتستند چو سپید و سیاه خز و پلاس.ناصرخسرو.گر چه زپشمند هر دو هرگز نبود سوی تو ای دوربین پلاس چو پرنون.ناصرخسرو.هر چند که پشم است اصل هر دو بسیار بهست ازپلاس قالی.ناصرخسرو.زیرا که برپلاس نه نیک آید بردوخته ز شوشتری یاره.ناصرخسرو.چون گشته ای بسان پلاس سیه درشت نابسته هیچکس ره تو سوی بیرمی.ناصرخسرونیز بخوانمت گلیم و پلاس چونت نبینم که خز ادکنی.ناصرخسرو.و با داود گریستندی تا آن پلاس در آب چشم غرق شدی. ( قصص الانبیاء ص 155 ). و چون نوحه کردی در محراب شدی و هفت پلاس بیفکندی. ( قصص الانبیاء ص 155 ). کرده گردون ز توزی و دیبا کسوت و فرش من بشال و پلاس.مسعودسعد.سوس را با پلاس کینی نیست کین او با پرند شوشتر است.خاقانی.بجای صدره خارا چو بطریق
معنی کلمه پلاس در فرهنگ معین
(پَ ) (اِ. ) ۱ - جامة پشمینه و خشن که درویشان پوشند. ۲ - گلیم . ۳ - تکه ای از پارچة کهنه . ۴ - مکر و حیله و روش مکر و حیله دانستن . ۵ - اثاثیة منزل . ( ~. ) (ص . ) (عا. ) سرگردان .
معنی کلمه پلاس در فرهنگ عمید
۱. فرشی که از پشم به رنگ های مختلف می بافند و پرز ندارد، گلیم. ۲. جامۀ پشمی خشن و ستبر که قلندران و درویشان بر تن می کنند: برکنی از شاهد مجلس لباس / اطلس و پوشش پلاس اندرپلاس (جامی: مجمع الفرس: پلاس ).
معنی کلمه پلاس در فرهنگ فارسی
گلیم، فرشی که ازپشم برنگهای مختلف میبافند، جامه پشمی خشن وستبرکه قلندران ودرویشان برتن، میکنند، پالاس هم گفته شده ( صفت ) سر گردان . یا پلاس بودن . ویلان و سرگردان بودن . نام نویسنده وم
جملاتی از کاربرد کلمه پلاس
آیفون ۱۴ و ۱۴ پلاس گوشیهای هوشمندی هستند که توسط شرکت اپل طراحی شده، توسعه یافته و به بازار عرضه شدهاند.این طرح جایگزین آیفون ۱۳ شده است.
ابتلا به برخی بیماریها از جمله توکسوپلاسموزیس نیز باعث افزایش احتمال ابتلا به اسکیزوفرنی میشود. در طی تحقیقات بر روی ۲ میلیون شخص مبتلا به این بیماری مشخص شد افرادی که مبتلا به توکسوپلاسموزیس بودهاند، ۲۴ درصد احتمال ابتلای بیشتری نسبت به افراد عادی دارند. این در حالی است که در صورتی که یکی از والدین به اسکیزوفرنی مبتلا باشد این احتمال در بدترین شرایط فقط ۱۰ درصد بیشتر است. البته ابتلای همزمان والدین به این بیماری ۴۵ درصد احتمال ابتلا را افزایش میدهد.
طاعات منکر تو نیفتد قبول حق گر صد هزار سال به گردن کند پلاس
1.توسعه و آزمایش مواد چوب پلاستیکی برای کاربردهای ساختمانی. انتشارات دایان. شابک 978-1-4289-1323-3.
به کف تخته چوبی پلاسی به دوش به درها گدایی کنان نان فروش
این عبارت همچنین برای گروهی از تغییرات ساختاری در سلول که به یک دگرگونی یا تغییر بدخیم میانجامد نیز به کار میرود. چنین فقدان تمایز ساختاری را خصوصاً در اغلب نئوپلاسمهای بدخیم میتوان دید.
با تصویربرداری از گرما، تیم نشان داد که انرژی به دام افتاده یک نقطه داغ در مرکز انگور را تشکیل میدهد. اما اگر دو انگور در کنار یکدیگر بنشینند، آن نقطه داغ در جایی که انگور لمس میشود شکل میگیرد. نمکهای موجود در پوست انگور اکنون به صورت الکتریکی یا یونیزه شده میشوند. با آزاد شدن یونهای نمکی، شعلهور پلاسما ایجاد میشود.
مزاج عشق، ز یک تار و پود بافته است حریر پیرهن یوسف و پلاس مرا
حلههاشان از پلاس و گیسوانشان از مهار پارهها خلخال و مشاطه شتربان دیدهاند
ز کاشانه خواجه ها تا گدا پلاسی نماندند به جز بوریا
بودن ع ریان لباس او شود موی جلد تن پلاس او شود
خز برکنی از کرم و بپوشی که لباس چون پوشش تن بود چه دیبا چه پلاس
استافیلوکوکهای بیماریزا اغلب خون را همولیز میکنند، پلاسما را منعقد میسازند و انواع سموم و آنزیمهای خارج سلولی را تولید میکنند.
سیپلاسپلاس: چگونه آن را برنامهنویسی کنیم (چاپ ششم) (انگلیسی)
وبال گشت گل باده بر پلاس مرا که هرکه دید بدی گفت در لباس مرا
کنیزان گرد او هنگامه کرده ببر در از پلاسی جامه کرده
در سال ۱۹۸۶، ابزاری اختراع شد که میتوانست آیسیهای مربع مستطیل شکل پلاستیکی را بدون آنکه صدمهای به سوکت آنها بزند، از روی بردهای الکترونیکی جدا کند. این ابزار از یک دسته و یک سیم ارتجاعی متصل به آن، تشکیل شده بود. فشار آوردن به دسته باعث میشد سیم داخل سوراخها درگیر شود و آیسی از سوکت بیرون کشیده شود.
با همگان پلاس و کم با چو منی پلاس هم خاصبک نهان منم راز ز من نهان کنی