منت کش

معنی کلمه منت کش در لغت نامه دهخدا

منتکش. [ م ُ ت َ ک ِ ] ( ع ص ) بیرون کشنده گل و لای از چاه. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). آنکه گل و لای از چاه بیرون می کشد. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به انتکاش شود.

معنی کلمه منت کش در فرهنگ معین

(مِ نَّ. کِ ) (اِفا. ) کسی که با دیگری قهر است ولی به وسایلی سعی می کند توجه او را جلب و با وی آشتی کند.

معنی کلمه منت کش در فرهنگ فارسی

( اسم ) کسی که با دیگری قهر است ولی بوسایلی سعی میکند توجه او را جلب و باوی آشتی کند .
بیرون کشنده گل و لای از چاه . آنکه گل و لای از چاه بیرون می کشد .

جملاتی از کاربرد کلمه منت کش

زخمهای سینه اش منت کش مرهم نشد هر که همچون لاله بر دل داغ مادرزاد داشت
ترا که گفت که منت کشی ز چرخ کبود به قهر کام دل خویشتن از اختر کش
نه به مرگ و قتل آشفته ز دامنت کشد دست چو شهید عشق گشتم به خدا که من نمیرم
در گداز قلب خود زآتش کجا منت کشیم بس که چون مینای می بی‌شعله در جوشیم ما؟!
گرچه ره جز سر بریدن نبودم گردن منت کشیدن نبودم
بیتابی اگر شیوه سیماب نباشد منت کش رسوایی آرام نگردد
مکش تو دامن اگر دامنت کشد خاری به خاک اهل وفا چون فتد گذار ترا
ازان زندگی، مرگ بهتر بسی که منت کشی بهر جان از کسی
نه منت کش از کس نه چیزی بخواه بروهر چه خواهی بخواه از اله
دل به زخم خنجر احسان کس بسمل نشد صید ما منت کش جانبخشی قاتل نشد