این روستا در دهستان سغدر قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۳ نفر (۴خانوار) بودهاست.
زین سبب مقبول او شد فتنهای بر شرک کفر زین سبب مقصود او شد سغبهای در راه دین
کجا اسغفرالله مشک و بان این بوی و این نکهت سیه زلفا گمانم آستین پر ضیمران کردی
و ان اتاه خلیل یوم مسغبة یقول لا غائب مالی و لا حرم
بدان سان که اندر سمرقند و سغد سپردند جای هزاران به جغد
آن که گر برخوان جودش نه فلک سغدو شود گزلک عزمش کند در یک دم او را چاپار
وز آنجا بیامد سوی شهر سغد یکی نو جهان دید رسته ز چغد
ای ساقی روشن دلان بردار سغراق کرم کز بهر این آوردهای ما را ز صحرای عدم
منطقه سین کیانگ پیش از سکونت مهاجران مغول و اقوام ترک، سرزمینی ایرانی بوده که اقوام و قبایل ایرانی همچون سکاها و سغدها، یعنی گویشوران زبانهای ایرانی شرقی در آن به سر میبردند. در کتب تاریخی از سکونت شاخههایی از اقوام آریایی در منطقه سین کیانگ نام برده شده که برخی از آنان دارای حکومتهای محلی نیز بودهاند. رواج زبان سغدی از آثار ماندگار فرهنگ ایرانی قدیم در این منطقه بهشمار میآید. عبور جاده ابریشم از این منطقه موجب شده نژادهای گوناگونی با فرهنگهای مختلف در آن ساکن شوند.
مرتبهٔ انسان به دست اولیا سغبه چون حیوان شناسش ای کیا
سکاها در نبرد هخامنشیان و یونانیان شرکت داشتند و به همراه کادوسیان و مادها در یک جناح قرار داشتند و تحت فرماندهی آتروپات بودند. آریان مورخ یونانی ترکیب سپاه هخامنشی در جنگ گوگمل را چنین آورده است: باختریها، سغدیها و هندیهای مجاور باختر به فرماندی بسوس والی باختر بودند. ساکها که از سکاهای آسیایی و مستقلند ولی متحد داریوش میباشند و تحت فرماندهی ماباسس هستند. هندیهای کوهستان تحت فرماندهی برسائت والی رخج بودند.
آریان مورخ یونانی ترکیب سپاه هخامنشی در جنگ گوگمل را چنین آوردهاست: باختریها، سغدیها و هندیهای مجاور باختر به فرماندی بسوس والی باختر بودند. ساکها که از سکاهای آسیایی و مستقلند ولی متحد داریوش میباشند و تحت فرماندهی ماباسس هستند. هندیهای کوهستان تحت فرماندهی برسائت والی رخج بودند.
هیچ متن کاملی به زبان سغدی مانوی بر جای نماندهاست. آنچه به دست آمده، قطعههایی از متون گوناگون است. از کتابهای هفتگانه اصلی مانویها، تنها قطعاتی از کتاب غولان و قطعههای کوتاهی از نامهها در دست است.
نام اشتیخان از زبان سغدی و به معنی سهچشمه است. اشتیخان را اشتیخانی هم نوشتهاند و در سغدی اشتیخانچ میگفتند که در آن «آشتی» به معنی سه، «خان» به معنی چشمه، و پسوند -چ پسوند نسبی است.
سغبهٔ صورت شد آن خواجهٔ سلیم که به ده میشد به گفتاری سقیم
این روستا در دهستان سغدر قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۰ نفر (۴خانوار) بودهاست.
«ایر» به معنی ایرانی و آریایی و -ته پسوند جمع در زبانهای سغدی، آسی و یغنابی است.
استقلال (ناحیه دیواشتیچ) (پیشتر: ایتورچی) یک منطقهٔ مسکونی در تاجیکستان است که در ولایت سغد واقع شدهاست.
از کف سلطان رسدم ساغر و سغراق قدم چشمهٔ خورشید بوَد جرعهٔ او را چو گدا