دغ

معنی کلمه دغ در لغت نامه دهخدا

دغ. [ دَ ] ( ص ) مخفف داغ. ( برهان ). رجوع به داغ شود. || زمین بی علف ، یعنی زمین که هرگز گیاه در آن نرسته باشد. ( برهان ). زمین بی علف. ( آنندراج ). در گناباد خراسان ، صحرای بی آب و علف را گویند. || سر بی موی که از کچلی همچو کون طاس بود. ( برهان ). سر بی موی طاس. ( آنندراج ). سر کچل بی موی سرخ. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ). کل. لغ. || چارضرب زده ، یعنی شخصی که ریش و سبیل و ابرو و مژه را پاک بتراشد. ( از برهان ) ( از آنندراج ). || جایی که موی نباشد. ( شرفنامه منیری ).

معنی کلمه دغ در فرهنگ معین

(دَ ) (ص . ) داغ .

معنی کلمه دغ در فرهنگ عمید

۱. زمین خشک و سخت، زمینی که در آن گیاه نروید.
۲. سر بی مو.

معنی کلمه دغ در فرهنگ فارسی

زمین خشک وسخت، سربی مونیزگفته شده است
۱ - ( صفت ) بسیار گرم حار سوزان . ۲ - ( اسم ) سوزاندن موضعی از بدن ( حیوان یا انسان ) با آهن تافته و جز آن . ۳ - غصه اندوه مصیبت : داغ مرگ عزیزان ۴ - نشان نشانه اثر . ۵ - ( اسم ) معنی که شاعر چند جا ببندد . ۶ - نام شاعر که در غزل و قصیده مذکور شود . ۷ - ( صفت ) کهنه مستعمل .

معنی کلمه دغ در فرهنگستان زبان و ادب

{playa, dry lake , kavir , takir} [زمین شناسی] ناحیه ای خشک و بی گیاه و هموار که در پایین ترین بخش یک حوضۀ کویری زهکشی نشده قرار دارد

معنی کلمه دغ در دانشنامه آزاد فارسی

دَغ (playa)
دریاچه ای موقت، در ناحیه ای با زهکشی درونی. عارضۀ معمول حوضههای بیابانی خشک است که با رود های موقتی تغذیه می شود. آب های جاری نمک های محلول را به دریاچه می آورند که در دوره های خشک، بر اثر تبخیر و عقب نشینی دریاچه، به صورت رسوبات تبخیری نهشته می شوند. نمونه های دَغ در ایران بسیار است؛ از آن جمله است دریاچۀ نمک قم و حوض سلطان.

معنی کلمه دغ در ویکی واژه

داغ.

جملاتی از کاربرد کلمه دغ

سلامی در او رونق حسن مدغم سلامی در او قوه عشق مضمر
آن آتشی‌ که در شررت مضمر است آب آن پیکری‌ که در بدنت مدغم است جان
مهره بازان دغا عربده جوی چون حریفان دغل باز شدند
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است می‌توان به دلبر و دغل اشاره کرد.
هنگامی که سلسله اشکانی ارمنستان منسوخ شد و پادشاهی ارمنستان در سال ۴۲۸ میلادی به یک استان ساسانی تبدیل شد، مناطق نور شیراکان و پایتاکاران در آذَربادَگان ادغام شدند. وسعت شمالی آذَربادَگان با گنجاندن منطقه سیونیک به آن در سال ۵۷۱ میلادی بزرگتر نیز شد.
نقد دغلی بزر مطلاست در کیسه زرگران معقول
این دغل پیشه، تا به کی هر دم کعبتینی به ششدر اندازد؟
محل نامه نوشتن مرا ز دغدغه کشت به نام غیر قلم چون نهاد بر کاغذ
هفته کین مه شر سال دغل قرن دغاست خون هدر مال هباست
ادغام، اعضای لیست سوم از ادغام دوم به بعد یعنی در
نظام سیاسی این کشور مردم‌سالاری پارلمانی است اما پست ریاست دولت و ریاست کشور در یک رئیس‌جمهور منتخب پارلمان ادغام شده است. پارلمان این کشور از دو مجلس تشکیل می‌شود. مجلس علیا با نام شورای ملی استان‌ها و مجلس سفلی با نام مجمع ملی.
در عزم و مشیت او حکم ازلی مدغم فرمان قضا و قدر در محکمه اش محکم
گاه گاهی به دعا یک دو بساطی در باز عشق این شیوه ضرور است، دغابازی هست
دیدند دغا باختن کعبه روان را آن قوم که بر کعبه گزیدند کنشتی