خصم

معنی کلمه خصم در لغت نامه دهخدا

خصم. [ خ َ ] ( ع مص ) غلبه کردن در خصومت. ( منتهی الارب ) ( از لسان العرب ) ( از تاج العروس ).
خصم. [ خ َ ] ( ع اِ ) مالک. صاحب. || شوهر. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( اقرب الموارد ) :
کسی گر کند بر زن کس نگاه
چو خصمش بیاید بدرگاه شاه.فردوسی.زبس هندی پسرها تنگ می گیرند بر مردم
زنان آنجا ازین ره خصم می نامند شوهر را.قبول ( از آنندراج ). || جفت جنین. || دشمن. خصومت کننده. حریف . ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ) ( از لسان العرب ). ج ، خِصام ، خُصوم ، خُصَماء. این کلمه بر مؤنث و تثنیه و جمع نیز اطلاق می گردد. ( منتهی الارب ) : و هل اتیک نبوءالخصم اذ تسوروا المحراب. ( قرآن 21/38 ). اذ دخلوا علی داود ففزع منهم قالوا لاتخف خصمان بغی بعضنا علی بعض فاحکم بیننا بالحق و لا تشطط و اهدنا الی سواءالصراط. ( قرآن 38 / 22 ).
چنین داد پاسخ که کرداربد
بود خصم روشن روان و خرد.فردوسی.بدو گفت گیوای دلیر سپاه
چرا سست گشتی به آوردگاه
سپهدار ترکان و توران تویی
برزم اندرون خصم ایران تویی.فردوسی.به وقت کارزار خصم و روز نام و ننگ تو
فلک در گردن آویزد شغا و نیم لنگ تو.فرخی.بردار درشتی ز دل خصم بنرمی.عسجدی.و چون روی بخصمی نهادم ندانم که صلح باشد یا جنگ. ( تاریخ بیهقی ). بر خصمان زنند و جد نمایند تا ایشان راکم کنند و همه هزیمتی شوند و کشته و گرفتار و بگریزند و کران جیحون گرفته آید. ( تاریخ بیهقی ). گفت بازگردید و ساخته بگاه بیایید تا فردا کار خصم فیصل کرده آید. ( تاریخ بیهقی ). گرفتم که من برافتادم ولایتی بدین بزرگی که سلطان دارد چون نگاه تواند داشت از خصمان. ( تاریخ بیهقی ). آنگاه کمی بتازیم که از راه مخالفان درآیند از طلیعه گاه تا گویند خصمان بجنگ پیش نخواهند آمد. ( تاریخ بیهقی ).
از او نهیبی باشد ز خصم حاسد جان.قطران.از چنین خصم یکی دشت نیندیشم
بگه حجت یا رب تو همیدانی.ناصرخسرو.خویش کجات بینم کانجا برادران
از بهر لقمه ای همه خصم برادرند.ناصرخسرو.هر که بر درگاه پادشاهان... از عملی که مقلد آن بود معزول گشته... پادشاه را تعجیل نشایست فرمود در فرستادن او بجانب خصم. ( کلیله و دمنه ). اصحاب را بمدارا.... گرد خصم درآیند. ( کلیله و دمنه ). و عقل من چون قاضی مزور که حکم او در یک حادثه بر وفق مراد هر دو خصم نفاذ یابد لاجرم خصومت منقطع شود. ( کلیله و دمنه ).

معنی کلمه خصم در فرهنگ معین

(خَ ) [ ع . ] (اِ. ) دشمن ، ج . خصام ، خصوم .

معنی کلمه خصم در فرهنگ عمید

۱. دشمن.
۲. [قدیمی] طرف شخص در جدال و پیکار.
۳. [قدیمی] شوهر.
۴. [قدیمی] مالک.

معنی کلمه خصم در فرهنگ فارسی

( اسم ) دشمن پیکار جوی منازع . جمع : خصام خصوم .
ماخوذ از ترکی دولت یا صاحب و مالک

معنی کلمه خصم در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی خَصْمِ: دشمن
معنی خِصَامِ: دشمنان (حمع خصم)
تکرار در قرآن: ۱۸(بار)
«خَصم» در اصل معنای مصدری دارد، و به معنای «نزاع کردن» است، ولی بسیار می شود که به طرفین نزاع نیز «خصم» می گویند، این کلمه، بر مفرد و جمع هر دو اطلاق می شود، و گاه جمع آن به صورت «خصوم» آمده است.
دشمن. آیا خبر دشمنان را دانسته‏ای؟ آن گاه که از محراب بالا رفتند. «خصم» مصدر و صفت هر دو آمده و نیز در واحد و جمع به کار رفته است چنانکه در آیه فوق منظور از آن جمع است و همچنین است در آیه که مراد دو گروه مؤمن و کافر است. اختصام و تخاصم هر دو به معنی مخاصمه است (اقرب) ، «یَخِصِّمون» در آیه در اصل «یَخْتَصِمُونَ» بود تاء به صاد بدل شده و در آن ادغام گردیده است. خصام در به قول زجّاج جمع خصم است و فَعْل (به فتح اوّل و سکون دوّم) اگر صفت باشد بر وزن فعال (به کسر اوّل) جمع بسته می‏شود مثل صَعْبْ و صِعاب و از خلیل نقل شده که آن مصدر است به معنی مخامصه (مجمع البیان) ولی در آیه یقیناً مصدر و به معنی مخامصه است خصم (بر وزن کتف) و خَصوم (به فتح اوّل) به معنی مخاصم و مجادل است مثل بلکه آنها مردمی مخامصه گراند. خَصیم: به معنی کثیرالمخاصمه می‏باشد . * به نظر می‏آید: مراد از اختصام ملاء اعلی همان مناقشه ملائکه درباره خلقت آدم و خلافت او در روی زمین و مخالفت ابلیس لعین است. مناقشه‏ای که با خدا کردند و یا مناقشه‏ای که میان خودشان بود چنانکه آیات بعدی درباره خلقت و خلافت آدم و مخالفت شیطان و قرینه اختصام فوق می‏باشد. یعنی: من به اینها دانا نبودم و خدا وحی کرده است و شما ای کفّار مکّه از آن اعراض می‏کنید و به آن اهمیّت نمی‏دهید. * یا از آنچه میافریند دختران اخذ کرده و شما را با پسران برگزیده است؟ و چون یکیشان را به چیزی (دختری) که به خدا نسبت داده بشارت داده بشارت دهند چهره‏اش سیاه و دلش پر از غصّه می‏گردد. آیا آنکه در زیور بزرگ می‏شود و در مخامصه آشکار کننده دلیل نیست؟. آیه سوّم را چنین معنی کرده‏اند: آیا و برای خدا قرار دادند یا آیا خدا اتخاذ کرده برای فرزندی، دخترانی را که در زیور تربیت و بزرگ می‏شود و در موقع مخاصمه بتقدیر حجت و دلیل خویش قدرت ندارند؟. به عقیده المیزان این سخن بیان واقع است زیرا زن طبعاً از حیث عاطفه از مرد قوی و از حیث تعقل از مرد ضعیف است و مرد به عکس زن می‏باشد و شاهد واضح عاطفه‏اش همان علاقه شدید او به زیور و ضعف او در تقریر دلیل خویش است . ممکن است بگوئیم: این سخن به دختر می‏گفتند: آیا بشارت می‏دهید دختری را که... و اگر از کلام خدا باشد بیان واقع است چنانکه المیزان گفته.

معنی کلمه خصم در ویکی واژه

دشمن،
خصام، خصوم.

جملاتی از کاربرد کلمه خصم

در ۱۲۹۸ امرای انتخاباتی به دلیل سیاست‌های خصمانهٔ آدولف در تورینگن و به سود آلبرشت یکم برکناری او را اعلام داشتند. آدولف تصمیم انجمن را نپذیرفت و در نبرد گولهایم شمال راینلاند-فالتز به جنگ با مخالفان پرداخت، ولی در این نبرد کشته‌شد.
ارتباط‌پنداری را می‌توان عملکرد عادی مغز در نظر گرفت، با این حال، افراط در آن را می‌توان نشانه ای از اختلال در عملکرد درست مغز دانست، به عنوان مثال نشانه‌ای از ظهور بیماری اسکیزوفرنی پارانوئید، که در آن بیمار الگوهای خصمانه (مثلاً توطئه برای آزار و اذیت ) را در اعمال معمولی دیگران می‌بیند.
به شام و صبح که خصم تواند دل چه نهی که این غراب سرشت است و آن تذر و لقا
در سال ۱۶۰۳، جیمز ششم، شاه اسکاتلند، به عنوان جیمز یکم برتخت پادشاهی انگلستان نشست. جیمز یکم در سال ۱۶۰۴ عهدنامه لندن را امضا کرده و به روابط خصمانه با اسپانیا پایان داد. پس از برقراری روابط دوستانه با بزرگ‌ترین رقیبش، سیاست‌های انگلستان از حمله به مستعمرات کشورهای دیگر به فتح مستعمرات برای خودش تغییر پیدا کرد.
چون تو به کام خویش رسیدی از ین سپس گر خصم گرددت همه گیتی که را غم است؟
در سال ۱۹۸۰، مارتا برت اولین مطالعه مهم در مورد پذیرش افسانه تجاوز را منتشر کرد. برت افسانه‌های تجاوز را «باورهای تعصبی، کلیشه ای و نادرست دربارهٔ تجاوز، قربانیان تجاوز جنسی و تجاوزگران» تعریف کرد که «جو خصمانه ای برای قربانیان تجاوز جنسی» ایجاد می‌کند. تعریف برت بسیار مورد استفاده قرار گرفته‌است.
در معرکهٔ عشق چنان خصم افکن شیران همه روبهند و مردان همه زن
ایالات متحده به کنترل کانال و منطقه کانال پاناما در اطراف آن ادامه داد تا این‌که به‌دنبال معاهده‌های توریخوس-کارتر در سال ۱۹۷۷ و پس از یک دوره کنترل مشترک آمریکا و پاناما این کانال در سال ۱۹۹۹ تحت کنترل دولت پاناما قرار گرفت و اکنون توسط سازمان دولتی کانال پاناما مدیریت و اداره می‌شود. بر پایه معاهده‌های توریخوس-کارتر کانال پاناما باید برای رفت‌وآمد صلح آمیز شناورها بازو ایمن بماند. مشروط بر اینکه کشتی‌ها از هنجارهای ایمنی جهانی دریانوردی پیروی و عوارض پرداخت کنند و مرتکب اعمال خصمانه نشوند.
منابع دربارهٔ اشک اول تفاوت‌های زیادی با هم دارند. او را بیشتر از طریق منابع یونانی و رومی می‌شناسند که به دلیل جنگ‌های بعدی ایران و روم در زمان اشکانی، با او و سلسله‌اش خصمانه بودند. در تاریخ ملی ایران، تبار وی به چندین شخصیت اسطوره‌ای، از جمله کی کاواد، کی آرش، دارا پسر همای یا آرش کمانگیر، قهرمان نامدار ایرانی، می‌رسد. وابستگی ارشک به آرش ناشی از شباهت نام آنها و سکه‌های ارشک که از او به عنوان یک کماندار تقلید می‌کند، است. بنابرگفته مورخ رومی، امیانوس مارسلینوس، اشک راهزنی فقیر بود که به پارت حمله کرد و آنجا را فتح کرد و ساتراپ آنجا، آندروگوراس که از سلسله سلوکیان اعلام استقلال کرده بود را می‌کشد.
غصه خصمش از آن همچو فلک تو بر توست که سعادات فلک را به در او سکن است
یکی بود لب و دندان بسان مقراضش ز بس گزد لب افسوس خصم بدکردار
او پیش از پیوستن به تیم کویینز پارک رنجرز، چهار سال در تیم جوانان آلفا و امگا وینگر بود. در پی آن او از آکادمی‌های آرسنال، چلسی، فولام، لیورپول و منچستر سیتی پیشنهادهایی را دریافت کرد. با این حال مادرش او را تشویق کرد که تیم‌های لندنی را انتخاب نکند تا بتواند از فرهنگ خصمانه گنگستری در لندن بگریزد.
عزم شه کامران چو گردون بود خصم شه پی سپر چو هامون بود
من به قتلگاه رفتم و دیدم ۲۵۰ سرباز طلایه من طوری به قتل رسیده‌اند که نشان می‌داد غافلگیر شده‌اند و این موضوع حایز اهمیت است چون طلایه را به جلو می‌فرستند تا دشمن را شناسایی کند و خود غافلگیر نشود و اگر طلایه من غافلگیر شده‌است معلوم می‌گردد که خصم هوشیار و زرنگ است و می‌داند چگونه یک قشون را بدام بیندازد.
ارتباط پنداری را می توان یک اثر رایج عملکرد مغز در نظر گرفت. با این حال، افراط در آن، می تواند نشانه ای از اختلال عملکرد روانپزشکی باشد، به عنوان مثال: به عنوان یک علامت در اسکیزوفرنی پارانوئید، که در آن بیمار الگوهای خصمانه (مثلاً توطئه برای آزار و اذیت آنها) را در اعمال معمولی می بیند.
خصم کمفرصت یولوم چون سندن آیریلماق چنین چوخ یامان برده دو تو شدی شام هجران الوداع
مگر زخون دل خصم داغدار تو آب خورد که روید در باغ لاله نعمان
برای قتل من خصم کج اندیش کشیده لشگر کین از پس و پیش
ایران امضای پیمان دفاعی اعراب در فوریه ۱۹۸۰ یا بهمن ۱۳۵۸ را اقدامی خصمانه برای هدف قرار دادن آن و مسلح کردن کشورهای منطقه علیه خود دانست. و لازم دید ماهیت دوگانه ای از خود به نمایش بگذارد.
آب جاه تو روشن است از سر خصم را گو که باد می‌پیمای