خاس
معنی کلمه خاس در لغت نامه دهخدا

خاس

معنی کلمه خاس در لغت نامه دهخدا

خاس. ( اِ ) ظرفی است که با گِل و پشگل گاو سازند و برای خشک کردن جو و تربیت کرم ابریشم در گیلان از آن استفاده می کنند. || درختچه ای خاردار که در همه جنگلهای شمال ایران در هر ارتفاعی از ساحل تا ( 2000 ) گزی دیده میشود.
خاس. ( اِ ) هَس ( در تداول مردم دیلمان ). رجوع به هس شود.
خاس. ( لری ، ص ) خوب.
خاس. ( اِخ ) شهرکی است بماوراءالنهر با کشت و برز بسیار و اندک مردم. ( حدود العالم ). رجوع به کلمه خاست شود.

معنی کلمه خاس در فرهنگ عمید

درختچهای خاردار و همیشه سبز با برگ های صاف و شفاف به رنگ سبز تیره، و گل های سفید یا صورتی که در جنگل های شمال ایران می روید.

معنی کلمه خاس در فرهنگ فارسی

شهرکی است بماورائ النهر با کشت و بزر بسیار و اندک مردم .

معنی کلمه خاس در فرهنگستان زبان و ادب

{Ilex} [زیست شناسی- علوم گیاهی] سرده ای از خاسیان درختی کوچک یا درختچه ای معمولاًٌ همیشه سبز و به ندرت خزان دار با بیش از 270 گونه که در مناطق گرمسیری جنوب امریکا و مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری آسیا پراکنده اند؛ گل های این گیاهان معمولاً چهارپر و به ندرت پن...

معنی کلمه خاس در دانشنامه عمومی

کولِخاس یا خاس ( نام های دیگر کولخس، هس ) یا راج ( رهاج ) سرده ای از گیاهان دارای حدود ۲۷۰ تا ۶۰۰ گونه گیاه گلدار است. ↵جنس خاس ( Ilex ) در تیره خاسیان ( Aquifoliaceae ) در راستهٔ خاس سانان ( aquifoliales ) قرار دارد. خاس سانان به شکل درخت یا درختچه هستند و گل های منظم و میوهٔ سِته دارند.
خاس کریسمس می تواند جزء گونه هایی باشد که در درختان جنگلی زادآوری گونه اصلی را مختل کند که در این صورت می بایست عمل آزاد کردن و نجات گونه اصلی را در امر جنگلداری به اجرا گذاشت.
خاس سرده ای درختی کوچک یا درختچه ای معمولاً همیشه سبز و به ندرت خزان دار است که گونه های آن در مناطق گرمسیری جنوب آمریکا و مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری آسیا پراکنده اند؛ گل های این گیاهان معمولاً چهارپر و به ندرت پنج تا نُه پر است؛ میوه آنها شفت کروی یا کروی کشیده به رنگ قرمز یا سیاه و به ندرت زرد است.
معنی کلمه خاس در فرهنگ عمید
معنی کلمه خاس در فرهنگ فارسی
معنی کلمه خاس در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه خاس در دانشنامه عمومی

معنی کلمه خاس در دانشنامه آزاد فارسی

خاس (holly)
گروهی از درختان و درختچههای همیشه سبز، از تیرۀ درخت خاس، جنس Ilex، ازجمله درخت خاس انگلیسی یا ابلق (I. aquifolium)، با برگ های خاردار و براق، گل های سفید کوچک، و میوه های سمی سرخ رنگ روی درخت ماده. این درخت را به صورت زینتی در باغ ها می کارند. از برگ درخت خاس برزیلی، I. paraguayensis، برای تهیۀ نوشیدنی یرباماتا استفاده می کنند. گونۀ I. spinigera در جنگل های شمال ایران به صورت درختچه به فراوانی یافت می شود. در این مناطق، برگ های این درخت را پس از گرفتن روی آتش، به منظور از بین بردن خارها، به مصرف علوفه می رسانند و از ساقه های آن نیز جهت باربندی استفاده می کنند.

معنی کلمه خاس در ویکی واژه

سرده‌ای از خاسیان درختی کوچک یا درختچه‌ای معمولاًٌ همیشه‌سبز و به‌ندرت خزان‌دار با بیش از ۲70 گونه که در مناطق گرمسیری جنوب امریکا و مناطق گرمسیری و نیمه‌گرمسیری آسیا پراکنده‌اند؛ گل‌های این گیاهان معمولاً چهارپر و به‌ندرت پنج تا نُه‌پر است؛ میوۀ آنها شفت کروی یا کروی کشیده به رنگ قرمز یا سیاه و به‌‌ندرت زرد است.

جملاتی از کاربرد کلمه خاس

سحرگه چو برخاست بانگ خروش برفتند از آن دیر با صد فسوس
خاک هم شوخی‌اندز غباری دارد شرط افتادگی آن است ‌که نتوان برخاست
همه روم از آن سرو نوخاسته به ریحان سرسبزی آراسته
آن روز دیده بودم این فتنه‌ها که برخاست کز سرکشی زمانی با ما نمی‌نشستی
گر غبار خط ازان روی چنین خواهد خاست ای بسا دیده کز این گرد شود خانه خراب
زین خاکدان چه لازم بر خاستن به منت ای سایه خواب مفتست ماهم عصا نداریم
ز ابن مطلّب برخاست امامت چنانک از ابن عبّاسش خلافت
وز آن روی در مصر آشوب خاست ایناروس را مملکت گشت راست
گویند آن را که چون گل آراسته است و آن را که قدش چو سرو نو خاسته است
ز فتح اوست چنان پر خروش خاطرها که طفل را برحم بند از زبان برخاست
کلیسای ارتدکس یا کلیسای ارتدکس شرقی یکی از سه شاخهٔ اصلی مسیحیت می‌باشد. این کلیسا در سال ۱۰۵۴ پس از میلاد و در پی جدایش بزرگ در کلیسا به‌وجود آمد. در پی این جدایش پاپ لئون نهم و اسقف اعظم قسطنطنیه یکدیگر را طرد کردند. این جدایش به دلایل گوناگونی انجام پذیرفت. از جمله می‌توان به اختلاف نظر در مورد ماهیت روح‌القدس اشاره کرد. عقیده کلیسای شرقی این بود که روح‌القدس همزمان نشأت گرفته یا برخاسته از پدر و منتقل شده به پسر می‌باشد؛ ولی کلیسای غربی بر این باور بود که روح‌القدس برخاسته از پدر و پسر می‌باشد.