حیاء
معنی کلمه حیاء در فرهنگ معین
معنی کلمه حیاء در دانشنامه آزاد فارسی
در طبقه بندی فضایل اخلاقی، نخستین فضیلت از فضیلت های دوازده گانۀ عفّت. مراد آن است که چون انسان بنگرد که انجام دادن کردارهای زشت و ناروا موجب نکوهش او می شود، از آن کردارها دست می کشد. علمای علم اخلاق حیا را دو گونه دانسته اند: الف: نفسانی، حیایی است که خداوند در سرشت انسان نهاده است، مثل شرمساری از عریان شدن در جمع؛ ب: ایمانی، خویی است که از ایمان به بار می آید و مؤمن را از پرداختن به کردارهای گناه آلود باز می دارد؛ در اصطلاح عرفان، امساکنفس از چیزی و ترک آن به علت ملامت و سرزنشی که در آن است و حاصل آن قرب سالک است به خداوند. عارفان، حیا را حالتی می دانند که از احترامِ همراه با محبّت سرچشمه می گیرد. از این رو اگر حضرت حق، ولو در نازل ترین صورت، در ادراک سالک جلوه کند، از سویی جلال او تعظیم و احترام آور، و از سویی دیگر جمال او محبّت زاست. درنتیجه حیا برای سالک حاصل می شود، و پس از آن، هم بیشتر در اجتناب از نواهی شرعی می کوشد، و هم بهتر به اوامر آن گردن می نهد. خواجه عبدالله انصاری این حالت را به سه دسته تقسیم کرده است؛ اول حیای عوام و مبتدیان، دوم حیای متوسطان و سوم حیای خاصان که از شهود سالک حاصل می شود.
معنی کلمه حیاء در دانشنامه اسلامی
حیا عبارت است از حالت و خویی نفسانی در انسان که مانع ارتکاب اعمال زشت میشود. مقابل آن، بی شرمی قرار دارد.
معنای لغوی حیاء
حیاء از ریشه «ح ی و» یا «ح ی ی»، به معنای شرم داشتن و آزَرم و منظور از آن خودداری از انجام دادن کارهای زشت به سبب ترس از سرزنش شدن است.
حیاء درلغتنامه های عربی
در برخی لغتنامه های عربی، مصادر «اِستِحیاء»، «تَوبَه» (از ریشه وأب) و «حِشمت» (از ریشه حش م)؛ هم معنای آن تلقی شده اند.
متضاد حیاء
...
[ویکی شیعه] حَیاء، از صفات نیک و فضایل اخلاقی به معنای شرم کردن از ارتکاب زشتی ها. حیاء حالتی نفسانی است که موجب متانت و وقار و خودداری از انجام رفتار ناپسند می گردد. در روایات شیعه، حیا کلید خوبی ها، سبب پاکدامنی و مانع کارهای زشت قلمداد شده و عقل و ایمان از اسباب آن برشمرده شده اند. همچنین به مواردی از حیای ناپسند همچون حیا ورزیدن از تحصیل علم، شرم از کسب درآمد حلال، خدمت به مهمان، احترام به پدر و مادر و نیز طلب حقوق خود اشاره شده است.
حیاء از ریشه «ح ی و» یا «ح ی ی»، به معنای شرم داشتن و آزَرم از ارتکاب زشتی ها که در مقابل آن وقاحت و بی شرمی قرار دارد.
این واژه در اصطلاح، نوعی حالت روانی یا انفعال و انقباض نفسانی است که موجب متانت و وقار در رفتار، حرکات و سکنات انسان شده و همچنین موجب خودداری از انجام امور ناپسند در انسان می گردد و منشأ آن ترس از سرزنش دیگران است. در نتیجه هر چه این حالت در انسان قوی تر باشد، شخصیت آدمی وزین تر و رفتارش سنجیده تر خواهد بود و از آنچه با آراستگی شخصیت منافات دارد، بیشتر اجتناب می کند.
معنی کلمه حیاء در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه حیاء
نیسان را تحویل گرفت، چندین گروه درست کرد، که برای کمک به او در تهیه طرح احیاء در مورد عملکرد حیاتی مانند ساخت، خرید و مهندسی کندوکاو کنند. او جهت افزایش همکاری، کارمندان نمونه را در راس گروهها قرار داد و هر یک از تیمها را نیز به یک مدیر کلیدی سپرد، که از رنو با او به ژاپن آمده بودند. طرح غصن در نیسان برای صنعت خودروسازی ژاپن، مثل یک زلزله بود، که آن را دگرگون ساخت.
١٩) عضو کمیته راهبردی ستاد احیاء دریاچه ارومیه
قال ابن عباس کانوا یستغفرون لامواتهم المشرکین، فنزلت هذه الایة، فلمّا نزلت امسکوا عن الاستغفار لامواتهم و لم ینهیهم عن ان یستغفروا عن الاحیاء حتی یموتوا.
پس داعیان این طریقت اندر گفتار خود مأذون و مضطر باشند و اندر خاموشی شرم زده و بیچاره. «مَنْ کانَ سَکُوتُه حیاءً کانَ کَلامُه حَیوةً.» آن را که خاموشی از حیا بود کلامش مر دلها را حیات بود؛ از آنچه گفتار ایشان از دیدار بود و گفت بی دیدار به نزدیک ایشان خوار بود و ناگفتن دوستتر از گفتن دارند تا با خود بودند و چون غایب شدند خلق مر قول ایشان را بر جان نگارند. از آن بود که آن پیر گفت، رضی اللّه عنه: «مَن کانَ سُکوتُه لَهُ ذَهَباً، کانَ کَلامُه لِغَیرهِ مَذْهَباً.» پس باید تا طالب، زبانی را که خوضش اندر عبودیت بود، خاموش کند تا زیانی که نطقش به ربوبیت بود فرا گفتن آید و عبارات وی صیاد دلهای مریدان گردد.
یُغْضی حیاءً و یُغْضی مِنْ مَهابَتهِ فَما یُکَلَّمُ إلَّا حینَ یَبْتَسِمُ
در روزگار سامانیان که کوششهای فراوان برای احیاء و ترویج فرهنگ و زبان فارسی صورت میگرفت، ابومنصور معمری از سوی ابومنصور محمد بن عبدالرزاق مأمور شد که «خداوندان کتب [خداینامهها] را از دهقانان و فرزانگان» از طوس و دیگر شهرهای خراسان فراز آورد تا تاریخ و داستانهای کهن ایران را از زبان پهلوی به فارسی دری ترجمه و تدوین کنند.
غزالی احیاء علوم الدین را پس از کنارهگیری از تدریس در مدرسهٔ نظامیه و در دورهای که در شام و قدس و حجاز اقامت داشت نوشتهاست (حدود سال ۴۹۲ هجری قمری).
الْقارِعَةُ مَا الْقارِعَةُ وَ ما أَدْراکَ مَا الْقارِعَةُ صفت روز رستاخیزست، روز محشر، روز عرض اکبر، روز جمع لشگر، روز احیاء صور، روز نشر بشر، روز جزاء خیر و شر، همه خلق بر انگیخته و از هیبت و سیاست خداوند ذو الجلال بزانو در آمده، ترازوی راستی آویخته، کرسی قضا نهاده، بساط هیبت باز گسترده، دوزخ همی غرّد و زبانیه عاصی را میگیرد جرس هوس از گردن آفریدگان فرو گشاده، و جزای کردار هر کس در کنار او نهاده. بسا امیرا که آن روز اسیر شود، بسا اسیر که امیر شود، بسا عزیزا که ذلیل شود، بسا ذلیلا که عزیز شود، بسا پدر که از فرزند جدا شود، و فرزند از پدر جدا شود، بسا مادر که از فرزند بگریزد، و فرزند از مادر! هر کسی بخود درمانده و از دوستان و خویشان جدا گشته: کَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ همچون پروانه پراکنده و افکنده و تنها مانده. مسکین آدمی که سر بمعصیت در نهاده، و از هول رستاخیز غافل مانده نمیداند که هر چه امروز در میبندد، فرداش میباید گشاد هر چه امروز املا کند، فرداش بر میباید خواند. ای مسکین باری آن املا کن که فردا بر توانی خواند و آن بار در بند که فردا بر توانی داشت، و آن کار کن که فردا طاقت جزای آن داری. آن روز مؤمنان را جامه از معاملت خواهد بود، مرکب از طاعت و تاج از خدمت وردا از حرمت و جمال روی از رنگ دل. هر کرا امروز دل بتوحید و معرفت روشن است، فردا روی وی سپید و روشن بود، چون ماه دو هفته، اگر چه امروز حبشی رنگ است. و هر کرا امروز دل در شک و شبهت فردا روی وی سیاه و تاریک بود، اگر چه امروز رومی رنگ است.
در احیاء از یحیی بن معاذ نقل است که می گفت: زاهد راستگوی کسی است که روزیش آن بود که یابد و لباسش آنچه وی را پوشد و مسکنش همانجا که از زندان دنیا بدست آرد.
بنیاد توسعه و عمران موقوفات کشور، در سال ۱۳۶۴ تحت نام مؤسسه صندوق عمران موقوفات کشور، با هدف آبادانی، احیاء، عمران، بازسازی و مرمت موقوفات و اماکن مذهبی تأسیس شد، که در سال ۱۳۸۹ به نام بنیاد توسعه و عمران موقوفات کشور با اهداف و استراتژی جدید تغییر نام داد و هماکنون در همه استانهای کشور دارای شعبه است.
صورت اقبال نام عز دین یحیی برد هرکجا احیاء رسم رأفت و احسان کند
بل هم احیاء عند ربهم بخورد یرزقون در اسراری
ملک شاه حسین سیستانی به کوشش: منوچهر ستوده، احیاء الملوک
صریر قلمهای تو نفخ صورست که آید ازو لازم احیاء موتی
احیاء ( بلغاری: Възраждане ) یک حزب سیاسی افراطی ناسیونالیست در بلغارستان است که در ماه اوت ۲۰۱۴ تأسیس گردید. رئیس آن کوستادین کوستادینوف می باشد. این حزب توسط تحلیل گران و رسانه های گوناگون به نام یک حزب ضد اتحادیه اروپا و ضد غرب تعریف می شود.
ابراهیم مصطفی (۱۸۸۸ - ۱۹۶۲) زبانشناس نحوی مصری و از اعضای فرهنگستان زبان عربی در قاهره بود. تحصیل خود را از الازهر آغاز کرد و از دارالعلوم فارغالتحصیل شد. نخست استادیار، سپس استاد ادبیات عرب در دانشگاه اسکندریه انتخاب شد. إحیاء النحو اثر برجستهٔ اوست. سر صناعة الإعراب از ابن جنی و إعراب القرآن از ابواسحاق زجاج را پژوهید و بازبینی نمود.
وَ لِباسُ التَّقْوی ذلِکَ خَیْرٌ یعنی الحیاء. شرم را لباس التقوی خوانند از بهر آنکه تا شرم بجای است تقوی بجا است و تا تقوی بجا است ایمان بجا است:
نیروی زمینی عربستان سعودی (به عربی: القُوَّاتُ البَرِّيَّةُ المَلَكِيَّة السُّـعُودِيَّة) که نیروی زمینی پادشاهی سعودی نیز نامیده میشود، بخشی از نیروهای مسلح عربستان سعودی است. تعداد نیرویهای این واحد نظامی ۲۳۳۵۰۰ نفر اعلام شدهاست. فرماندهی نیروی زمینی عربستان سعودی را هماینک فیلد مارشال صالح المحیاء بر عهده دارد.
آن گه گفت: بِإِذْنِ اللَّهِ اهل معانی گفتند: این بِإِذْنِ اللَّهِ فصل است میان فعل خدا و فعل عیسی در خلق، و در نفخ نگفت باذن اللَّه و همچنین در أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ، و در أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ نگفت باذن اللَّه که این همه از افعال عیسی است اما بودن مرغ و زنده کردن وی و احیاء مردگان باذن اللَّه در آن پیوست که آن خبر فعل خدایی است و مخلوق را در آن هیچ راه نیست.