حصب

معنی کلمه حصب در لغت نامه دهخدا

حصب. [ ح َ ص َ ] ( ع اِ ) سنگ ریزه. || فروزینه. هیزم و فروزینه آتش از هرچه باشد. یا هیزم را حصب نگویند مادام که آتش وی افروخته نشود. ( منتهی الارب ). گیره. آتش گیره. ضرام هیزم و آنچه بدان آتش افروزند. آنچه در آتش اندازند. هرچه بدان آتش افروخته شود. ( غیاث ). پاره آتش. ضرام. فروزینه. هیمه هیزم.
حصب. [ ح َ ص ِ ] ( ع ص ) شیر که کف از او برنیاید از سردی. || شیر که از سردی مسکه وی نه برآید.
حصب. [ ح َ ] ( ع اِ ) باد که سنگ آرد. ( مهذب الاسماء ).
حصب. [ ح َ ص َ ] ( ع مص ) سرخجه شدن. حصبه برآوردن. مبتلی به سرخجه برآمدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || انقلاب چله از کمان. ( منتهی الارب ). برگشتن زه از کمان.
حصب. [ ح َ ] ( ع مص ) سنگ ریزه انداختن بر. سنگ انداختن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || رفتن بر روی زمین. رفتن در زمین. || اعراض کردن از... روی گردانیدن از... || حصب مکان ؛ سنگ ریزه گستردن برجای. || فروزینه و هیزم افکندن در آتش.
حصب. [ ح َ ] ( اِخ ) ( عبری ) اسم ملکه از ملکه های نینویه یا مقاطعه زاب است و برخی ترجمه آنرا«او بجا آمده است » دانسته اند. ( قاموس کتاب مقدس ).

معنی کلمه حصب در فرهنگ معین

(حَ صَ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - آتشگیره ، فروزینه ، بوته . ۲ - سنگریزه .

معنی کلمه حصب در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - آتشگیره فروزینه بوته . ۲ - سنگریزه .
اسم ملکه از ملکه های نینویه یا مقاطعه زاب است

معنی کلمه حصب در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی حَصَبُ: آتش گیره - هیزم
معنی حَسِبَ: پنداشت
تکرار در قرآن: ۵(بار)
«حَصَب» در اصل به معنای پرتاب کردن چیزی در آتش است ـ مخصوصاً قطعات هیزم که در تنور پرتاب می کنند ـ بعضی گفته اند که «حطب» (بر وزن سبب) که به معنای هیزم می باشد در لغات مختلف عرب، تلفظ های متفاوتی دارد; بعضی از قبائل آن را «حصب» و بعضی دیگر «خضب» می نامند و از آنجا که قرآن برای جمع بین قبائل و طوائف و دل ها بوده، گاه لغات مختلف آنها را به کار می گیرد، تا از این راه، جمع قلوب شود، از جمله همین کلمه «حَصَب» است که تلفظی است از قبائل اهل «یمن» در واژه «حطب».
سنگریزه انداختن مجمع البیان ذیل آیه 98 انبیاء گوید: اصل حصب به معنی انداختن است . انداختن سنگریزه است: «حَصَبَهُ حَصْباً: رَماهُ بِالْعَصْباء» سپس در هر انداختن به کار رفته است . * شما و آنچه جز خدا می‏پرستید انداخته شده جهنّم و هیزم آن هستید. «حصب» (مثل اسد) راهیزم و آنچه در آتش انداخته می‏شود معنی کرده‏اند. طبرسی گوید مراد آن است که همچون انداخته شدن سنگریزه، به آتش انداخته می‏شوند. این آیه نظیر آیه «وَقُودُهَاالنّاسُ وَالْحِجارَةُ» است که در «ح ج ر» گذشت و گفتیم که شامل معبودهای جاندار نیست . حاصب را باد ریگ افشان گفته‏اند. چهار بار در قرآن مجید آمده است: عنکبوت:40،قمر:34، ملک:17، اسراء:68.

معنی کلمه حصب در ویکی واژه

آتشگیره، فروزینه، بوته.
سنگریزه.

جملاتی از کاربرد کلمه حصب

در پزشکی دوره اسلامی، برای بیماری سرخک واژه حصبه به کار می‌رفت و حصبه‌ای که امروزه می‌شناسیم، در آن دوره «مُطْبِقه» نام داشت.[پاورقی ۱]
برای گفتن تسبیح خویش در کف وی زبان دهنده و ناطق کننده حصبا
مسبح است به ذات خدا، کلام قدیم به هر صفت که برآید چنانکه در حصبا
نقلست که چنان گرم شد که پیراهن خود را بر آتش نهاد و می‌سوخت گفتند باری این از علم نیست که مال ضایع کنی گفت: نه فتوی قرآنست انکم و ما تعبدون من دون الله حصب جهنم خداوند می‌فرماید هرچه دل بدان نکرد آن چیز را با تو به آتش بسوزند دل من بدین نگریست غیرتی در ما بجنبید دریغم آمد که دل بدون او چیزی مشغول کنم.
ولی پهلوی دوم هم مثل خواهرش در اولین نظر او را پسندید و ثریا هم تمایل به این ازدواج پیدا کرد و مراسم نامزدی آنها روز ۶ دی ۱۳۲۹ در نظر گرفته شد. امیدواری آن‌ها این بود که مراسم ازدواج به‌زودی برگزار شود، ولی ثریا ناگهان دچار بیماری حصبه شد و روزبه‌روز هم بیماری‌اش شدت یافت و همه را دچار نگرانی کرد. ناگزیر مراسم ازدواج به‌تعویق افتاد. پس از طی دوران نقاهت، تشریفات عقد و ازدواج در نهایت سادگی در ۲۳ بهمن برگزار شد.
«کیف بناء الجنة؟ قال «لبنة من ذهب و لبنة من فضّة، ملاطها مسک اذفر و حصباؤها اللؤلؤ و الیاقوت، و ترابها الزعفران».
وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیَمَ مَثَلًا مفسران اندرین آیت مختلف القول‌اند بر سه گروه: قومی گفتند الضارب للمثل عبد اللَّه بن الزبعری کان من مردة قریش قبل ان یسلم این مثل عبد اللَّه الزبعری زد که آمد برسول خدا صلوات اللَّه و سلامه علیه گفت تو می‌گویی انکم و ما تعبدون من دون اللَّه حصب جهنم شما و هر چه فرود از اللَّه می‌پرستید (عیسی) هیزم دوزخ است و تو می‌گویی عیسی برادر منست و پیغامبر خدای. چون وی چنین گفت، مصطفی صلی اللَّه و السلام (ص) خاموش گشت منتظر وحی تا از حق جواب چه آید عبد اللَّه الزبعری گفت خصمته و اللات و العزی، قریش که حاضر بودند دست زدند و خنده در گرفتند و از تصدیق برگشتند. اینست که رب العالمین فرمود إِذا قَوْمُکَ یعنی قریشا مِنْهُ یَصِدُّونَ ای یضجون و یصیحون و یضحکون و قیل یعرضون عن القرآن و عن التصدیق.
«إِنَّکُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ» ای قل لهم یا محمّد انّکم ایّها المشرکون و ما تعبدون من دون اللَّه یعنی الاصنام، «حَصَبُ جَهَنَّمَ» ای وقودها، و قیل خطبها بلغة الحبشة و اصل الحصب الرّمی، قال اللَّه تعالی: «إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ حاصِباً» ای ریحا ترمیهم بالحجارة. «أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ» ای فیها داخلون. و قیل الّلام هاهنا بمعنی الی، کقوله: «بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحی‌ لَها» ای اوحی الیها.
در اواسط تا اواخر قرن نوزدهم، شیکاگو سریع‌ترین شهر در حال رشد در جهان بود. با این حال، آینده آن به دلیل زباله‌های خود، که - بدون تصفیه - از رودخانه شیکاگو به دریاچه میشیگان، منبع آب آشامیدنی تمیز شهر، سرازیر شد، به خطر افتاد. مهندس سیلوستر چسبرو در تلاشی عظیم برای نجات شهر از ویرانی حصبه، وبا و سایر بیماری‌های ناشی از آب، به شیکاگو پیشنهاد کرد مسیر رودخانه خود را از دریاچه و به سمت رودخانه می‌سی‌سی‌پی برگرداند.
تو در مردی در این آفاق فردی بلی و الراقصات الی المحصب
عبدالقادر گیلانی را رحمة الله علیه دیدند در حرم کعبه روی بر حصبا نهاده همی‌گفت: ای خداوند ببخشای! وگر هر آینه مستوجب عقوبتم در روز قیامتم نابینا برانگیز تا در روی نیکان شرمسار نشوم.