جوشش

معنی کلمه جوشش در لغت نامه دهخدا

جوشش. [ ش ِ ] ( اِمص ) از جوشیدن. غلیان. جوش داشتن. بجوش آمدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) :
باده در جوشش گدای جوش ماست
چرخ در گردش اسیر هوش ماست.مولوی.|| گرم گیری در معاشرت. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ): فلان جوششی با رفقا نداشت.

معنی کلمه جوشش در فرهنگ معین

(ش ) (اِمص . ) ۱ - عمل جوشیدن . ۲ - خونگرمی ، مهربانی . ۳ - سازش ، همدمی .

معنی کلمه جوشش در فرهنگ عمید

۱. به جوش آمدن.
۲. [مجاز] هیجان، گرمی.
۳. [مجاز] رابطۀ محبت آمیز داشتن.

معنی کلمه جوشش در فرهنگ فارسی

( اسم ) جوش داشتن جوشیدن بجوش آمدن .

معنی کلمه جوشش در دانشنامه آزاد فارسی

جوشِش (boiling)
فرآیند تغییر هر مایع به بخار خودش، براثر گرما و رسیدن به حداکثر دمای ممکن برای آن مایع، در فشار جو. نیز ← نقطه جوش

معنی کلمه جوشش در ویکی واژه

عمل جوشیدن.
خونگرمی، مهربانی.
سازش، همدمی.

جملاتی از کاربرد کلمه جوشش

ز هم جسته پیشی وکوشش کنند به پیرامن گرک جوشش کنند
بر رخش چون دیده بنهادم سرشک آمد بجوشش آب گرمی مینهم بالای آتش چون بجوشد
اثر مارانگونی بر نرخ انتقال حرارت هنگامی که در سیال، قطرات و حباب‌های گازی وجود دارد، عاملی تأثیرگذار است. (رجوع شود به بحث جوشش هسته‌ای موضعی) هرچند به‌طور عمده در کاربردهای عملی این اثرات نادیده گرفته می‌شود ولی این موضوع هم‌اکنون یکی از زمینه‌های تحقیقاتی در حال پیش‌رفت است؛ چراکه عقبه علمی و بنیادین این اثر اهمیت فراوانی برای فهم رژیم‌ها و سازوکارهای مختلف فرایند جوشش در مبحث انتقال حرارت دارد.
آب قلیل به آبی گفته می‌شود که حجم آن کم تر از آب باشد و در حال جوشش و حرکت نباشد.
روش سنتی مورد استفاده در این عملیات تقطیر خلاء می‌باشد که اساس آن جوشش آب در فشار کمتر از اتمسفر و در نتیجه دمای بسیار پایین‌تر از حد نرمال است. دلیل این است که جوشش یک مایع زمانی اتفاق می‌افتد که فشار بخار برابر فشار محیط باشد و فشار بخار با دما افزایش می‌یابد؛ بنابراین، به دلیل کاهش درجه حرارت، انرژی ذخیره می‌شود. روش پیشرفته تقطیر چند مرحله‌ای، ۸۵٪ از نیاز جهان در سال ۲۰۰۴ را برآورده کرده‌است.
بر سر شهد کلامت می‌نمایند اهل هوش جوشش فوج ملک هردم تماشا چون مگس
در طول تابستان سال ۱۹۶۴ زمانی که شورش‌های نژادی زیادی در اغلب شهر در حال جوشش بود، او یکی از اعضای نیروی بود.
فرآیندهایی که باعث جوشش نهایی می شوند همچنان موضوعی پژوهشی می باشند. مکانیسم های ممکن مثل:
آب از جوشش همی‌گردد هوا و آن هوا گردد ز سردی آبها
تو سکون از دل سودازده من مَطَلب کاین نه دیگی ست که هرگز بنشیند جوشش
رنج پیسی و جوشش پریون رود از تن چو چربی از صابون
باشد به رنگ جوشش پروانه، گرد شمع دلها به دام طرهٔ عنبرفشان تو
جهان باشان که در بالا و پستند ز جوشش های آن فواره مستند
هر گاه دمای جسمی که در داخل مایع غوطه ور است مانند جداره یک ظرف از دمای اشباع سیال مرتبط با آن بیشتر باشد پدیده جوشش استخری مشاهده می‌شود. فرایند جوشش باتشکیل حباب‌های بخار مشخص می‌گردد، که این حباب‌ها بعد از رشد متوالی از سطح گرم جدا می‌شوند. رشد حباب‌ها به‌طور پیچیده‌ای به دمای اضافی، جنس سطح، خواص ترمودینامیکی سیال و کشش سطحی بستگی دارد. از طرفی نحوه تشکیل بخار و جوشش در سطح نیز بر انتقال حرارت مؤثر می‌باشد.
آتش عشق است کاندر نی فتاد جوشش عشق است کاندر می فتاد
رابطه بسیار تنگاتنگی بین این مفهوم و مفهوم مهم دیگری به نام انرژی نقطه صفر وجود دارد. انرژی نقطه صفر به نوسانات کوانتومی تصادفی در میدانهای نیروی الکترومغناطیسی (و دیگر) اشاره دارد که در همه جا در خلأ وجود دارند. به عبارت دیگر، یک خلاء «خالی» در واقع یک دیگ انرژی در حال جوشش است. این دو مفهوم می‌تواند بسیاری از پدیده‌هایی که در جهان ما رخ می‌دهد را توجیه کنند (در صفحه مربوط به انرژی نقطه صفر برخی از این پدیده‌ها بیان شده‌است) همچنین در ۱۲ دسامبر ۲۰۱۹ دانشمندان موفق شدند به وسیله نوسانات کوانتمی گرما را از خلأ عبور دهند. این روش جدید انتقال حرارت نتیجهٔ اثر کاسیمیر است که شرح می‌دهد چگونه نوسانات کوانتومی یک نیروی جاذب بین دو سطح ا
چون در جوشش هسته‌ای با دمای اضافی اندکی می‌توان به نرخ انتقال حرارت و ضریب جابجایی بالایی رسید، لذا کارکرد اغلب وسایل مهندسی در این رژیم مطلوب و مورد نظر است.
این ابرها اغلب ساختمان گل کلمی داشته و سطح بالای آن حالت گنبدی دارد و متشکل از قطعات کوچک ابرهای سفید پنبه‌ای است که معمولاً صبحگاهان در امتداد ارتفاعات تشکیل می‌گردند و دارای حالت جوشش (در اثر صعود هوای مرطوب) هستند. قطعات پراکنده این ابرها تقریباً دارای ارتفاع یکسان و معرف به کومه‌ای‌های هوای صاف می‌باشند.
می: ذوقی که بر اثر یاد حق در دل صوفی پیدا شود و او را سر مست گرداند. همچنین به معنای نشاه ذکر و جوشش عشق نیز هست.
چون جوشش خنب عشق دیدم ز تو من چون می به قوام خود رسیدم ز تو من