جوزه

معنی کلمه جوزه در لغت نامه دهخدا

( جوزة ) جوزة. [ ج َ زَ] ( ع اِ ) واحد جوز. ( مهذب الاسماء ). یکی جوز. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). یک گردو. رجوع به جوز شود.
- جوزه مطلقه ؛ واحد وزن معادل نه درخمی و نزد بعضی مساوی چهار مثقال. ( رساله مقداریه ، فرهنگ ایران زمین 10:4001 ص 470 ) ( فرهنگ فارسی معین ) ( مفاتیح العلوم خوارزمی ).
- جوزه ملکیه ؛ واحد وزن معادل شش درخمی. ( رساله مقداریه ).
- جوزه نبطیه ؛ واحد وزن معادل یک بندقه و بقولی یک مثقال.( رساله مقداریه ) ( فرهنگ ایران زمین ).
|| گوسپند سیاه که میان آن بسپیدی زند. ( منتهی الارب ). رجوع به جوزاء شود. || یک شربت از آب. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || نوعی از انگور ( منتهی الارب ) دارای دانه های بزرگ و سخت و بسیار شیرین. ( اقرب الموارد ). || ( مص ) یک بار آب دادن ستور و کشت را. ( منتهی الارب ).
جوزه. [ زَ / زِ ] ( اِ ) جوجه. جوژه :
تا سحر هر شب چنانچون می طپم
جوزه زنده طپد بر بابزن.آغاجی.رجوع به جوجه شود. || غوزه ؛ کشکله. جوزه پنبه بود که از او پنبه بیرون کنند. گوزه پنبه. ( مهذب الاسماء ) ( اسدی ).
جوزه. [ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه بخش دستجرد خلجستان شهرستان قم دارای 215 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات ، بنشن و انگور و شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ). از دیه های وره. ( تاریخ قم ص 138 ).

معنی کلمه جوزه در فرهنگ معین

(جَ زِ یا زَ ) [ ع . جوزة ] (اِ. ) ۱ - واحد جوز، یک گردو. ، ~مطلقه : واحد وزن معادل نه درخمی و نزد بعضی مساوی چهار مثقال . ، ~ملکبه : واحد وزن معادل شش درخمی . ، ~نبطیه : واحد وزن معادل یک بندقه و به قولی یک مثقال .

معنی کلمه جوزه در فرهنگ عمید

جوجه.

معنی کلمه جوزه در فرهنگ فارسی

( اسم ) واحد جوز یک گردو. یا جوز. مطلقه . واحد وزن معادل نه درخمی و نزد بعضی مساوی چهار مثقال ( رسال. مقداریه . فرهنگ ایران زمین ۴ -۱ : ۱٠ ص ۴۱۸ ) یا جوز. ملکبه. واحد وزن معادل شش درخمی ( رسال. مقداری. ایضا )یا جوز. نبطیه. واحد وزن معادل یک بندقه و بقولی یک مثقال ( رسال. مقداریه . فرهنگ ایران زمین ۴ -۱ : ۱٠ ص ۴۱۷ )
دهی است جزئ دهستان حومه بخش دستجرد خلجستان شهرستان قم دارای ۲۱۵ تن سکنه .

معنی کلمه جوزه در ویکی واژه

جوزة
واحد جوز، یک گردو. ؛ ~مطلقه: واحد وزن معادل نه درخمی و نزد بعضی مساوی چهار مثقال. ؛ ~ملکبه: واحد وزن معادل شش درخمی. ؛ ~نبطیه: واحد وزن معادل یک بندقه و به قولی یک مثقال.

جملاتی از کاربرد کلمه جوزه

تووالو تقریباً هیچ منبع طبیعی ندارد و شکل اصلی درآمد آن از کمک‌های خارجی است. تقریباً تنها مشاغل در جزایر که دستمزد یا حقوق ثابت می‌پردازند، مشاغل دولتی است. کشاورزی معیشتی و ماهیگیری همچنان فعالیت‌های اقتصادی اولیه هستند، به ویژه در جزیره پایتخت یعنی فونافوتی. درآمدهای دولت عمدتاً از فروش تمبر و سکه، مجوزهای ماهیگیری و حواله‌های کارگران حاصل می‌شود.
چون گریبان خود جماعت را بردرید آن عجوزهٔ مضطر
با وجود نوشته‌ها و ذوق آزمایی‌های فراوان در اطراف عشق پسوخه و کوپیدو، قلم هیچ هنرمندی داستان این عشق اساطیری را، بهتر از این عجوزهٔ سپیدموی [که آپولیوس او را در الاغ طلایی به سخن گفتن واداشته‌است]، بازنگفته‌است.
مده به شاهد دنیا عنان دل، زنهار! که این عجوزه عروس هزار دامادست
عجوزه ای ست جهان سحر ساز و افسونگر که ساخت سحر وی از سر کار کور و کرم
در این نسخه از بازی با اینکه بازی تغییر نام داده است اما هنوز از لایسنس‌های قبلی خود پشتیبانی می‌کند. در این بازی بیش از ۱۹۰۰۰ بازیکن، ۱۰۰ استادیوم، ۳۰ لیگ و ۷۰۰ تیم حضور دارند. مجوزهای جدید شامل لیگ قهرمانان اروپای زنان، لالیگا (زنان)، بوندس‌لیگا (زنان) است که به بازی اضافه شده‌اند. بخش‌های دیگر بازی شامل: لیگ قهرمانان اروپا، لیگ اروپا، لیگ کنفرانس اروپا، جام لیبرتادورس، ولتا، آلتیمیت تیم، پرو کلابز، کریر مود و کیک آف است که در بازی قرار دارند. همچنین بازی ای‌ای اسپورتس اف‌سی ۲۴ اولین بازی ای است که مجوز توپ طلا را در خود جای داده است. به تغییرات دیگر بازی هم می‌توان به اضافه شدن یک تیم گزارشگری جدید به بازی و حضور بازیکنان زن در بخش آلتیمیت تیم بازی اشاره کرد.
یکی عجوزه بدبخت با قدی چو کمان فکند زینب مظلومه را شرر بر جان
حسام‌الدین سراج، خوانندهٔ ایرانی، از لغو مراسم هفتمین روز درگذشت محمدرضا شجریان در تهران با وجود اخذ مجوز و بدون اطلاع قبلی به برگزارکنندگان و شرکت‌کنندگان خبر داد. او که یکی از برگزارکنندگان این مراسم بود، در اینستاگرام نوشت که قرار بود این برنامه روز پنج‌شنبه، ۲۴ مهر، برگزار شود که «بدون اطلاع قبلی اما به دلیل جلوگیری از گسترش بیماری کرونا لغو شد». قرار بود مراسم بزرگداشت محمدرضا شجریان در پردیس سینمایی شهرک غرب برگزار شود ولی مدیریت این مجموعه اعلام کرد: «همه مجوزها و هماهنگی‌ها اخذ و انجام شده بود، اما متأسفانه ۴۰ دقیقه قبل از شروع مراسم لغو برنامه اعلام شد و مراسم تعطیل شد.».
این اصل به این معنی است که به هر پردازه یا حساب کاربری تنها آن مجوزهایی را بدهید که برای انجام عمل مورد نظر خود ضروری است. برای مثال، یک حساب کاربری برای تنها هدف ساخت پشتیبان (بک‌آپ) نیاز به "نصب نرم‌افزار" ندارد: از این رو تنها حقوق (مجوزهای) اجرای پشتیبان و برنامه‌کاربردی مرتبط با پشتیبان را باید داشته باشد. در اینجا هر مجوز دیگری، مثل نصب نرم‌افزار جدید، مسدود می‌شود. این اصل به کاربر یک رایانه شخصی هم اعمال می‌شود، که معمولاً کارهایش را در یک حساب کاربری نرمال انجام می‌دهد، و تنها موقعی وضعیت واقعاً اقتضا کند، یک حساب حق‌ویژه دار و محافظت شده با گذرواژه (که ابرکاربر است) را باز می‌کند.
فاجعه ملاس بوستون انگیزه ای قوی برای ایجاد مجوزهای حرفه ای و کدهای اخلاقی در ایالات متحده ایجاد کرد.
چو عجوزه گشت گریان شه روزه گشت خندان دل نور گشت فربه تن موم گشت لاغر
برای بالا بردن سطح کیفی اجرایی کار، گروه تمرینات مداوم و بسیار زیادی را انجام داد و تصمیم گرفته شد تا مجوزی برای برگزاری اجرای زنده از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفته شود. نهایتاً گروه موفق شد تا مجوزهای لازم را بگیرد.
پروانهٔ کم‌تر فراگیر همگانی گنو پروانه‌ای با کپی‌لفت ضعیف است بدین‌معنا که محدودیت کپی‌لفت را روی خود نرم‌افزار می‌گذارد، ولی نرم‌افزارهای دیگری که تنها به آن پیوند دارند مشمول این محدودیت نمی‌شوند. هرچند که محدودیت‌های دیگری روی این نرم‌افزارها باقی خواهد ماند. (در حالی که در مجوزی مثل اجازهٔ پیوندزدن به پروژه‌هایی که از مجوزهای ضعیف‌تری استفاده می‌کنند داده نشده)
مجو درستی عهد از جهان سست نهاد که این عجوزه، عروس هزار داماد است
بانگ بر زد بر آن عجوزه خام کز کنیزیش نگذراند نام
در ایران، برخی از مراکز درمانی مجوزهایی از وزارت بهداشت برای تزریق ازن دریافت کرده‌اند، اما به گفته رئیس سازمان نظام پزشکی تهران، اثربخشی این روش از درمان برای دیسک کمر و گردن تأیید نشده‌است.
این پیام خطا وقتی چاپ می‌شود که کاربر مجوزهای لازم برای دسترسی به یک شی (مثلاً یک پرونده) را ندارد یا آن شی توسط یک موجودیت (کاربر یا برنامه) دیگر قفل شده‌است.
از ابراهیم خواص رحمة اللّه علیه می‌آید که گفت: «به دیهی رسیدم به قصد زیارت بزرگی که آن‌جا بود. چون به خانهٔ وی رفتم خانه‌ای دیدم پاکیزه؛ چنان‌که معبد اولیا بود و اندر دو زاویهٔ آن خانه دو محراب ساخته و در یک محراب پیری نشسته و اندر دیگر یک عجوزه‌ای پاکیزهٔ روشن، و هردو ضعیف گشته از عبادت بسیار به آمدن من شادی نمودند. سه روز آن‌جا ببودم. چون باز خواستم گشت، پرسیدم از آن پیر که: «این عفیفه تو را که باشد؟» گفت: «از یک جانب دختر عم و از دیگر جانب عیال.» گفتم: «اندر این سه روز سخت بیگانه وار دیدمتان اندر صحبت!» گفت: «آری، شصت و پنج سال است تا چنان است.» علت آن پرسیدم گفت: «بدان که ما به کودکی عاشق یک‌دیگر بودیم، و پدر وی او را به من نمی‌داد که دوستی ما مر یک‌دیگر را معلوم گشته بود. مدتی رنج آن بکشیدم تا پدرش را وفات آمد پدر من عم وی بود، او را به من داد. چون شب اول اتفاق ملاقات شد، وی مرا گفت: دانی که خدای تعالی بر ما چه نعمت کرده است که ما را به یک‌دیگر رسانید و دل‌های ما را از بند و آفت‌های ناخوب فارغ گردانید؟ گفتم: بلی. گفت: پس ما امشب خود را از هوای نفس بازداریم و مراد خود را در زیر پای آریم و مر خداوند را عبادت کنیم، شکر این نعمت را. گفتم: صواب اید. دیگر شب همان گفت. شب سدیگر من گفتم: دو شب از برای تو شکر بگزاردیم امشب از برای من نیز عبادت کنیم. کنون شصت و پنج سال برآمد که ما یک‌دیگر را ندیده‌ایم به حکم مُلامست و همه عمر اندر شکر نعمت می‌گذاریم.»
چون عجوزه است ساحرۀ دنیا شده مانع ز راحت عقبی
جوزها بشکست و آن کان مغز داشت بَعد کشتن روح پاک نغز داشت