جهنده
معنی کلمه جهنده در لغت نامه دهخدا

جهنده

معنی کلمه جهنده در لغت نامه دهخدا

جهنده. [ ج َ هََ دَ / دِ ] ( نف ) آنکه جهد. جهش کننده. جستن کننده. جهان :
چو چنبرهای یاقوتین بروزباد گلبنها
جهنده بلبل و صلصل چو بازیگر بچنبرها.منوچهری. || گذرنده. ناپایدار. فانی :
منه هیچ دل بر جهنده جهان
که با تو نماند همی جاودان.فردوسی.چنین است رسم جهنده جهان
همی راز خویش از تو دارد نهان.فردوسی. || درخشنده :
چشم و چراغ قوم و قبایل ز پیش چشم
برق جهنده چون برود آنچنان برفت.سعدی.

معنی کلمه جهنده در فرهنگ معین

(جَ هَ د ) (ص فا. ) جست و خیزکننده .

معنی کلمه جهنده در فرهنگ عمید

۱. جست وخیزکننده.
۲. [قدیمی، مجاز] ناپایدار.

معنی کلمه جهنده در فرهنگ فارسی

( اسم ) جست زننده جست و خیز کننده پرنده .

معنی کلمه جهنده در دانشنامه عمومی

جهنده (رمان). جهنده ( به انگلیسی: Jumper ) رمانی علمیـتخیلی نوشتهٔ استیون گولد است که توسط تور بوکز در ایالات متحدهٔ آمریکا منتشر شده است.
در سال ۲۰۰۸ فیلمی به همین نام به کارگردانی داگ لیمان، محصول ایالات متحدهٔ آمریکا، بر پایهٔ این رمان ساخته شد.
جهنده (فیلم ۲۰۰۸). جهنده ( به انگلیسی: Jumper ) فیلمی علمی ـ تخیلی به کارگردانی داگ لیمان محصول سال ۲۰۰۸ ایالات متحدهٔ آمریکا است که بر پایهٔ رمانی به همین نام ساخته شده است. این فیلم داستان مرد جوانی است که قادر به دورنوردی است.

معنی کلمه جهنده در ویکی واژه

جست و خیزکننده.

جملاتی از کاربرد کلمه جهنده

گیرم جهنده باد بود نیش ناچخا گیرم فسرده آب بود نوک نشترا
خطیب ناطق مرید صامت دبیر دانا ز گفته ساکت وکیل خائن بعزم ثابت جهنده همچون شهاب گردید
تبارک الله چشم بد از کمالش دور چو نور بود بر آن مرکب جهنده چو نار
گویی علمی از سقلاطون سپیدست از باد جهنده متحرک شده نهمار
بر جاهِ‌این جهانِ جهنده چه اعتماد چاهِ بلاست جاهِ جهان ترکِ جاه کن
آه منی یا جهنده شعلهٔ آتش اشک منی یا ز دیده چشمهٔ آبی
رمنده همچومرادورسنده چون روزی جهنده همچونسیم وخورنده آتش وار
در خصم عتابش جهنده‌تر از آتش تنور در فطیر
بر جهنده شده هر خفته ز جذب کرمش چون گلستان ز صبا و بچه از ذوق صبا
به سان هیون گردن و دست و پای به پیکر چو کوه جهنده ز جای