( جنبة ) جنبة. [ جَم ْ ب َ] ( ع اِمص ) بیگانگی و غریبی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). گوشه نشینی و اجتناب از مردم. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). گویند: رجل ذوجنبه. ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) کرانه و ناحیه : جنبتاالانف ؛ دو پهلوی بینی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || پوست پهلوی شتر. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || هر درخت که آخر گرما سبز شود و برگ و بار بیرون آرد یا هر رستنی که فوق تره و کم از شجره است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). درختک. درختچه. بوته. بته : و هی من الجنبه. ( ابن بیطار ). ج ، جُنَب. ( اقرب الموارد ). جنبة. [ ج َ ن َ ب َ ] ( ع اِ ) پهلو. || کرانه. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). جنبة. [ ج ُ ن َ ب َ ] ( ع اِ ) آنچه از آن پرهیز کنند. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). جنبه. [ جُم ْ ب َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان و بخش سیمکان شهرستان جهرم ، واقع در 8هزارگزی شمال باختر کلاکلی ، کنار راه عمومی سیمکان به پشت پر. جمعیت آن 37 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ). جنبه. [ جُم ْ ب َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بالای شهرستان اردستان ، واقع در 35هزارگزی جنوب اردستان و 15 هزارگزی جنوب باختر شوسه اردستان به اصفهان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنه آن 316 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات و پشم و روغن و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی محلی جاجیم بافی است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).
معنی کلمه جنبه در فرهنگ معین
(جَ بِ یا بَ ) [ ع . جنبة ] (اِ. ) ۱ - پهلو، طرف ، جهت ، ناحیه . ۲ - ظرفیت ، طاقت ، توان . ۳ - جلوه ای خاص از محتوای یک چیز. ۴ - حالت ، ویژگی ، خاصیت .
معنی کلمه جنبه در فرهنگ عمید
۱. جلوۀ خاصی از محتوای یک چیز. ۲. موضع خاصی که از آن چیزی نمایان می شود، یا می توان چیزی را دید. ۳. [مجاز] توانایی یا قابلیت روحی برای تحمل چیزی، ظرفیت.
معنی کلمه جنبه در فرهنگ فارسی
ناحیه، طرف، کرانه، کناره گیری، اعتزال دهی است از دهستان بالا شهرستان اردستان واقع در ۳۵ هزار گزی جنوب باختری شوسه اردستان به اصفهان . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است .
معنی کلمه جنبه در ویکی واژه
جنبة پهلو، طرف، جهت، ناحیه. ظرفیت، طاقت، توان. جلوهای خاص از محتوای یک چیز. حالت، ویژگی، خاصیت.
جملاتی از کاربرد کلمه جنبه
از نظر فرهنگی اسپانیا یک کشور غربی است. به خاطر وجود جنبههای قدرتمندی از میراث فرهنگی روم در تمام زوایای زندگی اسپانیاییها، اسپانیا کشوری لاتین به حساب میآید. با این حال فرهنگی
هم به ذکر و فکر تقوی سوخته جنبهٔ وصل حقیقی دوخته
جنبه ی دیگر تورا گفتم که هست جنبه ی ربطت به سلطان الست
موسیقی کبیر رسالهایست به زبان عربی که توسط ابو نصر فارابی نوشته شدهاست. این اثر جنبههای گوناگون موسیقی مانند مقامات را تعیین میکند. طبق گفته سید حسین نصر و مهدی امینرضوی:
و حیوان را که شهوت صرف و از عقل بی نصیب این منزله و مرتبه را واصل نه. حیوان را خبر از عالم انسانی نیست- وجود انسانی هر دو جنبه را داراست:
با توجه به این که مشخصههای اصلی هولوکاست به وضوح برای همه به جز آن که عمداً نابیناست روشن است، تاریخ دانان توجهشان را به سوی جنبههایی از داستان معطوف کردهاند که در آنها شواهد ناقص یا مبهم است. اینها به هیچ وجه مسائل کوچکی نیستند، اما به مسائلی مانند نقش هیتلر در رویداد، پاسخهای یهودیان به ظلم و جور، و عکس العملهای ناظران هم در درون و هم بیرون اروپای تحت کنترل نازی معطوف شدهاست.
قال عمر دخلت علی رسول اللَّه (ص) فاذا هو مضطجع علی رمال حصیر لیس بینه و بینه فراش قد اثر الرّمال بجنبه، متّکئا علی وسادة من ادم، حشوها لیف. قلت: یا رسول اللَّه ادع اللَّه فلیوسّع علی امّتک، فانّ فارس و الروم قد وسّع علیهم و هم لا یعبدون و اللَّه، فقال: أوفی هذا انت یا ابن الخطاب؟! اولئک قوم عجّلت لهم طیّباتهم فی الحیاة الدّنیا. و فی روایة أخری. «أما ترضی أن تکون لهم الدنیا و لنا الآخرة».
اگر تمام دنیا از آن او بودی لحظه ای دل او را مشغول نساختی، و ساعتی به فکر آن نپرداختی چنان آتش شوق و محبت خدا در کانون سینه همایونش افروخته بود که اگر گاه گاهی آبی بر آن نریختی، دل او آتش گرفتی، و از آنجا سرایت به جسم مبارکش کردی، و اجزای وجود مسعودش را از هم پاشیدی و جنبه تجردش چندان غالب بود که اگر گاهی خار و خس مادیات به دامن او نیاویختی یکباره از عالم مادیات گریختی، و طایر روحش به اوج عالم قدس پرواز نمودی.
حسن عرضه ملالت گردید، عشق صورت این حالت بدید، شعله آهی برآورد که در دل سنگ اثر کرد و خاره را خانه شرر ساخت، هنگامه شوق گرم شد؛ و دل های سخت نرم آمد. سختی آهن نرمی موم گشت و قوت بازوی عشق معلوم، ستون حنانه را فغان مستانه آموخت، پاره سنگ سیاه را زینت بیت الله کرد. مشت حصبا را نطق فصیح داد و ذکر تسبیح سنگ خارا آئینه روی یار شد و شایسته عکس رخسار. حسن قاهر جنبه عزت ظاهر نمود که از خاک زر ناب آورد و از خاره گوهر نایاب. یکی را معشوق جهان کرد، یکی را مخصوص شهان ساخت. پس از آن جا مرکب عز وناز بکشور نما باز رانده نفس نبات را آب حیات داد و فصل ربیع را نقش بدیع بخشید.
یا شوق این العافیه کی اضطفر بالقافیه عندی صفات صافیه فی جنبها نطقی کدر
روی عمر قال: دخلت علی رسول اللَّه (ص) فاذا هو مضطجع علی زمال حصیر قد اثر الزّمال فی جنبه. فقلت یا رسول اللَّه ادع اللَّه فلیوسّع علی امّتک فان فارس و الروم قد وسّع لهم و هم لا یعبدون اللَّه قال ذاک قوم عجّلوا طیّباتهم فی الحیاة الدّنیا.
و قال معاذ بن جبل یا رسول اللَّه اوصنی، قال: «اذا عملت سیئة فاعمل بجنبها حسنة تمحها السر بالسر و العلانیة بالعلانیة».
ویژه حالات ملت خود را جنبهء خوبوجنبهء بدرا
در دههٔ بیست که براؤر شروع به مبارزه برای به کرسی نشاندن دیدگاههای خود در مورد مبانی کرد، روابط گرم اولیهاش با هیلبرت به سردی گرایید. هیلبرت هم تن به مبارزه داد. او خطر یک انقلاب شهودگرایانه را جدی گرفته بود. براؤر سخنرانیهای موفقیتآمیزی در همایشهای انجمن ریاضی آلمان ایراد کرد. رشته سخنرانیهای او در برلین در ۱۹۲۷ هیجان زیادی ایجاد کرد. حتی در میان مردم عادی سخن از کودتا در ریاضی به میان آمد. در ماه مارس ۱۹۲۸، براؤر سخنرانیهایی در وین ایراد کرد که بیشتر جنبهٔ فلسفی داشت. روی هم رفته آیندهٔ شهودگرایی درخشان به نظر میرسید.