جمعی

معنی کلمه جمعی در فرهنگ عمید

۱. مربوط به یک جمع، عمومی، همگانی: وظایف جمعی.
۲. [مجاز] ابواب جمعی.

معنی کلمه جمعی در ویکی واژه

collettivo
plurale

جملاتی از کاربرد کلمه جمعی

این روستا در دهستان علی‌آباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده‌است.
قرین طالع مسعود گشت چون مولود به مجمعی پی تاریک سال رفت سخن
استان سطیف ۶٬۵۰۴ کیلومترمربع مساحت و ۱٬۴۹۶٬۱۵۰ نفر جمعیت دارد.
اندیشه جمعیت دل فکر محال است شیرازه نگیرد به خود اوراق خزان هیچ
این روستا در دهستان بستان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۳۱ نفر (۸۰خانوار) بوده‌است.
کرد عین‌الدوله جمعی را ز دانایان به بند چند تن را در کلات و اردبیل اندر فکند
شهر هورگن در بخش هورگن در ایالت زوریخ در کشور سوئیس واقع شده‌است که ۱۷٬۶۰۰ نفر جمعیت دارد.
کسی را می‌رسد جمعیت معنی‌که چون‌کلکم به خاموشی ادا سازد سخنهای زبانی را
جمعی سیاهروز سیهکاری تواند باور مکن که بهر تو روز سیاه نیست
گوشه چشمی فکن ای آفتاب و ذره وار جان ما جمعی پریشان در هوای خود ببین
القطعه (به عربی: القطعة) یک منطقهٔ مسکونی در سوریه است که در استان دیر الزور واقع شده‌است. القطعه ۸٬۲۵۱ نفر جمعیت دارد.
آدامز ۱۳۱٫۰ کیلومترمربع مساحت و ۱٬۳۴۵ نفر جمعیت دارد و ۲۹۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.
ز انفاستان گشت حل مشکلم به سر حد جمعیت آمد دلم
جمعیت خویش را پریشان کردم دل، بر سر جسم تیره ویران کردم
این روستا در دهستان دشت لالی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۰ نفر (۷خانوار) بوده‌است.
جمعی که درین بساط هستند همه از باده جام جهل مستند همه
اولمای سفلی یک روستا در ایران است که در دهستان ارشق شمالی واقع شده‌است. اولمای سفلی ۹۹ نفر جمعیت دارد.
این روستا در دهستان کویرات قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده‌است.
اوراق دل از ربط نیفتد به گسستن سی پاره به جمعیت قرآن چه نماید
الین ۲۶٬۰۸۳ نفر جمعیت دارد و ۲۵۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.