جلودار
معنی کلمه جلودار در فرهنگ معین
معنی کلمه جلودار در فرهنگ عمید
معنی کلمه جلودار در فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) ۱- کسی که زمام اسب مخدوم خود یا کسی که اسب ویرا کرایه کرده و در دست گرفته راه برد آنکه سواره یا پیاده جلو مرکوب ارباب حرکت کند پیشرو. یا جلو داران . ۱- جمع جلودار. ۲- سربازانی که پیشتر از دیگر سربازان حرکت کنند طلایه طلایع پیشقراول .
معنی کلمه جلودار در دانشنامه عمومی
معنی کلمه جلودار در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه جلودار در ویکی واژه
طلایه، پیش قراول. ؛ ~ کسی بودن توان مبارزه با آن کس را داشتن.
جملاتی از کاربرد کلمه جلودار
مایهٔ واهمه بودم وقتی آن زمان شعر جلودارم بود
بازنشستگان شرکت مخابرات حد اقل در استانهای تهران، کردستان، اردبیل، لرستان، هرمزگان، خوزستان، آذربایجان شرقی و غربی، مرکزی، کرمانشاه، و تهران تظاهرات اعتراضی برگزار کردند. بازنشستگان معترض در این تجمعها، شعارهایی از جمله «یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه»، «۱۴ سال خیانت، مخابرات خجالت»، «سهامدار ظالم، قانون نمیپذیرد»، «نه گرما نه سرما، نیست جلودار ما»، «بازنشسته داد بزن، حقت رو فریاد بزن»، «اتحاد اتحاد، علیه ظلم و فساد» سر دادند.
در ۱۶ ژانویه ۲۰۰۴ جیمز هتفیلد مرد جلودار و ریتم گیتاریست متالیکا اعلام کرد گروه تقریباً ۱۸ آهنگ داشت که در آلبوم سال ۲۰۰۳ شان، خشم مقدس منتشر نشدند و ممکن است که در آینده روی آنها بیشتر کار بشود. هتفیلد همچنین گفت که آنها کارهایی تازه را در میان کار استودیویی نواختهاند ولی هنوز برنامهای برای آلبوم نهم ندارند. در ۱۲ مارس ۲۰۰۴ لارس اولریک، درامر گروه، از ضبط کارهای ۳۰ دقیقهای فشرده قبل از اجراهای زندهٔ گروه خبر داد که این ضبطها مراجعی برای آینده خواهند بود. وی افزود که منتخبی از این کارها در آلبوم آینده استفاده خواهد شد و در ژانویه به استودیو برخواهیم گشت.
۳۶. ۲۰۰۴، آلمان، کیل: سیداسماعیل سیدان، امیر صابری و هامون طهماسبی مدال نقره، رضا نصیری محلاتی مدال برنز (نفرات ذخیره: پاشا انوری و حسین عادلی جلودار).
لاجوردی در ۱ شهریور ۱۳۷۷ در محل کسب خود در بازار تهران، توسط دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق به نامهای علیاکبر اکبری دهبالایی و علیاصغر غضنفرنژاد جلودار ترور شد. قاتلین وی بعد از قتل وی دستگیر و محاکمه و اعدام شدند.
تهدید دیگری که فرمانروایی شمالی را تحت تأثیر قرار داد، این دفعه چیزی بود که شمشیرها و زرهها نمیتوانستند جلودار آن باشند. طاعون بزرگی در شرق، در مجاورت دریای رون و در شمال شرقی موردور شروع شده بود. این بیماری پس از اینکه صدمات جبرانناپذیری را در رووانیون به بار آورد، در سال ۱۶۳۶ د. س به اسگیلیاث در گاندور آمد و باعث کشته شدن پادشاه تلمنار و خانواده اش شد. در مناطقی که طاعون در آنها شیوع داشت، تقریباً ۵۰٪ مردم از بین رفته بودند. این بیماری، که بهطور شدیدی غرب گاندور را تحت تأثیر قرار داده بود به سمت کاردولان در شمال در حال حرکت بود.
خوش جلودار فلک از کف خود داده عنان مشت حیوان به هم آویخته و خود نگران
نوادگان او که آل شیخ نامیده میشوند همواره نقش جلوداری علما را در عربستان دارا بودهاند و بر نظرات علمای سعودی نفوذ کامل دارند.
بازنشستگان کشوری و تأمین اجتماعی در کرمانشاه و اهواز برای درخواست «معیشت، منزلت، رفاه، بیمه کارآمد و اجرای کامل همسانسازی» تجمع اعتراضی برپا کردند. در کرمانشاه بازنشستگان معترض در برابر صندوق بازنشستگی شعار دادند: «از بس دروغ شنیدیم، ما دیگه رأی نمیدیم.»، «نه سرما نه گرما، نیست جلودار ما». معترضان بازنشسته کشوری، فرهنگیان و سازمان تأمین اجتماعی در اهواز نیز در برابر استانداری خوزستان در اعتراض به عملکرد مقامات جمهوری اسلامی، شعارهای «وعده میدید عمل کو؟ دشمنای دروغگو»، «دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست» سر دادند.
جلودار سرکار اشرف که اسب بسلطان آباد میبرد، من در کشمکش ملاقات قرائی بودم مجال نشد، حالا دو کلمه نوشتم نزد ملک فرستادم که ان شاءالله تعالی زود برسانید و عذر بخواهید، حق این است که دو رقیمه از ایشان تا حال رسیده و من هیچ جواب ننوشته ام.
بعد از پیروزی دولت حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری ایران (۱۳۹۲)، افرادی همچون ربیع فلاح جلودار
نشود ابن سعد سالارش نیز شمر لعین جلودارش
تا شد آن شوخ جلودار با من دلخسته یار از سمند سرکشم رفته عنان اختیار
در این اثنا پیشکاران اصطبل و جلوداران اسبان خاصه را دیدم که اسبان تازه بزاده و مهور تازی نژاده را با کمند بسته در دامن باغ میکشانند لختی بیش رفته حضرت اقدس را که با روی چو ماه بتماشای داغگاه آمده بودند زمین بوس ادب بجای آوردم - فرمودند هان ای امیرالشعراء چونانکه آن مرد شاعر سیستانی پسر قلوع که بوالحسن علی فرخیش مینامند داغگاه ابوالمظفر امیرنصرناصردین بلخی را با اسبان نو بزاد بیتی چند ستاید تو نیز بایستی چنان چکامه فراهم کنی و این بیت فرخی برخواندند.
زان که آشوبی دگر اندرپی است کاین خرابیها جلودار وی است
نیارد نمودن گه گیر و دار جلوداریاش غیر دست سوار
جلودار شان بود مینوی نام که از نوجوانی همی خواست کام
در دسامبر ۱۹۱۷، هنگامی که او به خانه و وطن خود برگشت، متوجه شد که سربازان هنگ چهارصد و نهم که در اوکراین استقرار یافته بودند، او را به عنوان فرماندهٔ خود (در آغاز انقلاب روسیه، که فرماندهان توسط سربازان خودشان انتخاب میشدند) انتخاب کردهاند. اما با وجود این، مقامات نظامی توصیه میکنند که او این پیشنهاد را به علت جنگهای شدید در اوکراین بین نیروهای شوروی و نیروهای جلودار دولت اوکراین در رادای مرکزی رد بکند. او این توصیه را بکار بست و یک مربی نظامی در شهر خود، کینشما اوزد شد. او در سپتامبر ۱۹۱۸ بازنشسته و یک معلم مدرسه در استان تولا شد.
با جلودار امردی گفتم مرا شو میهمان دامن خود بر زد و شد پیش پیش من دوان