جلدی

معنی کلمه جلدی در لغت نامه دهخدا

جلدی. [ ج ِ ] ( ص نسبی ) پوستی.
- امراض جلدی ؛ بیماری های پوستی. ( از یادداشت های دهخدا ).
جلدی. [ ج َ ] ( حامص ) چستی. جلادت. ( از یادداشت های دهخدا ). جلادة. ( دهار ). شجاعت. دلاوری. ( از یادداشت های دهخدا ). تیزی. گرمی. ( از آنندراج ). صرامت :
یکی سخت پیمان ستد زو نخست
پس آنگه به جلدی ره چاره جست.فردوسی.جلدی و مردی همی پدید کنی
تنگدلی غمگنی ز بی عملی.ناصرخسرو ( دیوان ص 444 ).می رباید ز غایت جلدی
از میان دو چشم ابرو را.باقر کاشی ( از آنندراج ).رجوع به چستی شود.
- امثال :
آفتاب به زردی افتاد، تنبل به جلدی افتاد. ( از امثال و حکم دهخدا ج 1 ص 37 ).
جلدی. [ ج َ ] ( ص نسبی )منسوب است به جلدبن سعد العشیرة. ( انساب سمعانی ).

معنی کلمه جلدی در فرهنگ معین

(جَ ) [ ع - فا. ] (حامص . ) چالاکی ، چستی .
(جِ ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) بیماری های پوستی .

معنی کلمه جلدی در فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به جلد پوستی امراض جلدی .

معنی کلمه جلدی در ویکی واژه

بیماری‌های پوستی.
چالاکی، چستی.

جملاتی از کاربرد کلمه جلدی

جلدی کوشش ز سیل و خوش عنانی از نسیم تندی پویش ز برق و گرم تازی از شرار
ویلیام بکر در سال ۱۹۴۲ این بیماری جلدی را در بیماران مبتلا به گلوکاگونوما توصیف کرد و امروزه معلوم شده که تا ۷۰٪ مبتلایان به گلوکاگونوما، اریتم مهاجر نکروزدهنده دارند. علاوه بر این بیماری، اریتم مهاجر نکروزدهنده در بیماری‌های زیر نیز مشاهده می‌شود:
این دارو به صورت زیر جلدی تزریق می‌گردد.
گفت یا رب جلدی آن را کاین زمان بر سرم اندازی این سقف گران
و علی بن ابی طالب (ع) گفت:یا لیت امی لم تلدنی و یا لیت السّباع مزّقت جلدی و لم اسمع بذکر جهنّم.
برخی از کتاب‌هایی که در این زمینه چاپ شده‌اند عبارتند از: نامهٔ باستان (در ۹ جلد) نوشتهٔ جلال‌الدّین کَزّازی، تصحیح شاهنامه به‌کوشش جلال خالقی مطلق و با همکاری محمود امیدسالار و ابوالفضل خطیبی، تصحیح جلد هفتم نسخهٔ فلورانس شاهنامه به‌کوشش عزیزالله جُوِینی، ویرایش شاهنامه به‌کوشش فریدون جُنِیدی (دورهٔ پنج جلدی)، حماسه در رمز و راز ملی نوشته محمد مختاری، کتابشناسی فردوسی و شاهنامه؛ از آغاز نوشته‌های پژوهشی تا سال ۱۳۸۵ نوشته ایرج افشار.
ازین سبب شده اکنون بر جبان و شجاع سپهر شهره به جلدی زمین به کسلانی
در شیراز عهده‌دار کتابخانه بهاءالدوله بودم، روزی میان کتابها نسخه‌ای دیدم که جلدی سیاه داشت، آن را باز کردم، قرآنی بود به خط ابن‌مقله، اما جزء سی‌ام آن کامل نبود. این قرآن را به بهاءالدوله نشان دادم و از او خواستم تا اجازه دهد تا بررسی‌ام را به همان شیوه ابن‌مقله بنویسم و اگر وی نتوانست تشخیص دهد جایزه‌ای به من عطا نماید. به کتابخانه رفتم و کاغذی کهنه را انتخاب [کردم] و مشغول کتابت گردیدم. بعد از چندی که قرآن آماده شده بود و یک سال از این رویداد گذشته بود، در دربار، بهاءالدوله سراغ قرآن را گرفت. به او نشان دادم، او نتوانست فرقی بین خط من و ابن‌مقله قایل شود و جایزه‌ای که از او خواستم تعدادی برگه‌های کاغذ کهنه بود که در کتابخانه وی وجود داشت.
که جلدی زیرکی را گفت من پالانیی دارم ازین تیزی و رهواری چو باد و ابر نیسانی
انگشت نمای خلق گشتم وز خود جلدی همی نمایم
ارشاد العوام کتاب چهار جلدی است در عقاید از محمدکریم خان کرمانی رهبر فرقه شیخیه کریم‌خانیه، که آن کتاب را مهم‌ترین اثر کرمانی می‌توان دانست.
هین منه بر ریش‌های ما نمک هین مخور این زهر بر جلدی و شک
افغانستان در مسیر تاریخ یک کتاب دو جلدی دربارهٔ تاریخ افغانستان است. این کتاب توسط میرغلام‌محمد غبار از تاریخ‌نگاران مشهور افغانستان نوشته شده‌است.
گفت توبه کردم ای سلطان که من از سر جلدی نلافم هیچ فن
وی اولین کتاب از مجموعهٔ ۸ جلدی قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب را در سال ۱۳۳۵ به‌دست مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر منتشر کرد. او برای این اثر در سال ۱۳۴۲ (۱۹۶۳ میلادی)، برنده جایزه یونسکو شد و سال ۱۳۴۵ جایزه سلطنتی کتاب سال را از آن خود کرد. برخی از کتاب‌های این مجموعه از سوی شورای کتاب کودک به عنوان کتاب برگزیده سال پذیرفته شده‌اند. این اثر به زبان اسپانیایی، ارمنی، چینی و روسی ترجمه شده‌است.
هین مکن جلدی برو ای بوالکرم مسجد و ما را مکن زین متهم
لیک بر مقتل نیامد تیرها کار بخت است این نه جلدی و دها