جفن. [ ج َ ] ( ع اِ )پلک چشم. ( دهار ). نیام چشم. ( دستور اللغه نطنزی ). پلک چشم از زیر و روی. پوشش چشم از زیر و روی. ( از اقرب الموارد ). پوست گرداگرد چشم. رجوع به پلک شود. - قطع الجفن ؛ تشمیر. بریدن قسمتی از پلک بالایی وقتی مژه های آن زیاد باشد. ( دزی ). || نوعی از انگور. || بیخ انگور و شاخه های آن. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || پوست انگور که در آن بود. ( ذیل اقرب الموارد ). - ماءالجفن ؛ خمر. شراب. می. نبیذ. باده. ( از ذیل اقرب الموارد ). - جفن الماء ؛ ابر. سحاب. ( از اقرب الموارد ). || نیام شمشیر. غلاف و پوشش شمشیر. ( دهار ) ( از اقرب الموارد ). || درختی است خوشبوی. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). ج ، اَجفان و اَجفُن و جُفون. || کشتی. ج ، جفون و اجفان. ( دزی ). - اجفن المراکب ؛ کشتیها. ( دزی ). || حصار. بارو: و هی مدینة عامرةالجفن رائقةالحسن کثیرة المیاه و الاشجار. ( دزی ). || شهر. ( دزی ). - جفن البلدان ، جفن المدینه ؛ به خود شهر نیز اطلاق شود. ( دزی ). || حصار قصر. باروی کاخ : و لما رأوا من جنوداﷲ ما لا قبل لهم به ألقوا بید الاستسلام صاغرین و ان یتخلوا عن جفن الحصن مجردین. || قسمی کفش روستائی پوشیده از تکه های پشمین. ( دزی ). جفن. [ ج َ ] ( ع مص ) بازداشتن خود را از چرکها. || ناقه را کشتن و گوشت او را در کاسه خورانیدن. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). جفن. [ ج َ ] ( اِخ ) ناحیه ای است به طائف. ( از معجم البلدان ) ( مراصد الاطلاع ).
پلک چشم، غلاف شمشیر، اجفان واجفن وجفون هم گویند ( اسم ) ۱- پلک چشم . ۲- غلاف شمشیر. جمع : اجفان جفون اجفون . ناحیه است به طائف
معنی کلمه جفن در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱(بار) وجفنه. کاسه. به عقیده راغب مخصوص ظرف طعام است جمع آن جفان به کسر اوّل می آید برای سلیمان آنچه میخواست میساختند از قبیل کاخها و تمثالها و کاسه هائی به بزرگی حوضها. «جفان» بیشتر از یکبار در قرآن نیست.
معنی کلمه جفن در ویکی واژه
پلک چشم. غلاف شمشیر. اجفان، جفون، اجفن.
جملاتی از کاربرد کلمه جفن
ال جفناین یک منطقهٔ مسکونی در عمان است که در استان مسقط واقع شدهاست.
این وطن مایهٔ ننگست پی دخلت باش هر چه گویند جفنگست پی دخلت باش
ما هم افتاده و لنگیم امان از من و تو من و تو هردو جفنگیم امان از من و تو
درحالیکه بیشتر جفنگیات معاصر برای کودکان نوشته شده است، این فرم پیش از قرن نوزدهم سابقه زیادی در پیکربندی ادبیات بزرگسالان دارد. چهرههایی مانند جان هاسکینز، هنری پیچم، جان سندفورد و جان تیلور در اوایل قرن هفدهم زندگی میکردند و در زمان خود از نویسندگان ادبیات جفنگ یاد میشدند. جفنگ عنصر مهمی در آثار برایان اونولان و اوژن یونسکو بود. جفنگیات ادبی، برخلاف اشکال عامیانه مزخرفات که همیشه در تاریخ مکتوب وجود داشته است، اولین بار در اوایل قرن نوزدهم برای کودکان نوشته شد و توسط ادوارد لیر و سپس توسط لوئیس کارول محبوبیت یافت. امروزه جفنگیات ادبی مخاطبان مشترک بزرگسالان و کودکان را داراست.
نیست یک ذره در حناشان رنگ مینویسند لیک پوچ و جفنگ
بسیاری از داستانهای پوچگرایانه ممکن است ماهیتی طنز یا غیرمنطقی داشته باشند. طنز پوچگرایانه شیوهای از کمدی توصیف میشود که متکی بر موارد غیرمنطقی، نقض علیت و توالی اتفاقات غیرقابل پیشبینی است. ویژگی بارز این ژانر این است که نه کمدی است و نه جفنگ، بلکه مطالعه رفتار انسان در شرایطی (چه واقعگرایانه، چه خیالی) است که بهنظر بیهدف و از نظر فلسفی پوچ است. داستانهای پوچگرایانه قضاوت کمی در مورد شخصیتها یا اعمال آنها ارائه میکنند، و این وظیفه به خواننده واگذار میشود. همچنین، «اخلاقی بودن» داستان روشن نیست، و مضامین یا درک شخصیتها — در صورت وجود — اغلب ماهیتی مبهم دارند.
مردکی پیر و پلید و احمق و معلول و لنگ هیچ نافهمیده و ناموخته غیر از جفنگ
در مهرماه سال۱۳۷۵ سعید امامی معاون امنیتی وقت وزارت اطلاعات ایران در دانشگاه همدان اعلام کرد به کتابهایی تاریخی دست یافتهاست که نشان میدهد رقم واقعی کشته شدگان در هولوکاست۲۵۰٬۰۰۰ نفر بودهاست و رقم ۶٬۰۰۰٬۰۰۰ یهودی کشته شده در هولوکاست «جفنگ» است.
جفنگیات و مهملات ادبی که از قرن نوزدهم به رسمیت شناخته شده است، از ترکیب دو منبع هنری سرچشمه میگیرد. منبع اول و قدیمیتر، سنتهای عامیانه شفاهی است؛ از جمله بازیها، آهنگها، نمایشها و سرودها، مانند سرود کودکانه هی دیدل دید. شخصیت ادبی مامان غازی نشاندهنده تجسم رایج این سبک از نوشتن است.
باز هم بر سر جنگیم، امان از من و تو من و تو هردو جفنگیم امان از من وتو
و من هوسی بعدالمسافة بیننا یخایلنی ما بین جفنی و حاجبی
هیفاء ان خطرت فغصن مایل حوراء ان نظرت فجفن فاتر
در وقت عمل کند و دگر هیچ ندانید از بس که جفنگید از بس که جبانید
زمینههای اصلی فعالیت او به عنوان یک هنرمند در سه محور بود: به عنوان یک طراح برای نشان دادن پرندگان و حیوانات کار میکرد؛ به عنوان یک نقاش در طول سفرهایش نقاشیهای رنگی انجام داد، که بعداً دوباره آنها را کار کرد و گاهی به عنوان صفحهآرا برای کتابهای سفرنامهاش. او به عنوان یک تصویرگر کوچک با تصویرسازیهایش برای اشعار آلفرد تنیسون؛ به عنوان نویسنده با مجموعه محبوب اشعار طنز جفنگیات و همچنین با آهنگها، داستانهای کوتاه، نقشههای گیاهشناسی، دستورالعملها و الفبای اصلی شناخته میشود. افزون بر این وی دوازده تنظیم موسیقی از شعرهای تنیسون را تهیه و منتشر کرد.
حبست بجفنی المدامع لاتجری فلما طغی الماء استطال علی السکر
جملات، شعرهای سبک، فانتزی، و جوکها و معماها گاهی با جفنگیات ادبی اشتباه گرفته میشوند و این سردرگمی گاهی وقتها در این اشکال و ژانرها (و بسیاری دیگر) بیشتر است
در زبان انگلیسی برخی از نوشتههای دادائیستی را از جمله جفنگیات بشمار میآورند.
گفته قضا تیغ آبدار ترا جفن عدو کمترین نیام تو باد
از شاعران معروف اروپایی که در سبک جفنگ هم شعر گفتهاند میتوان از لوئیس کارول و ادوارد لیر انگلیسی و آلکسی تولستوی روسی و کریستیان مورگنشترن آلمانی نام برد.