جدلی

معنی کلمه جدلی در لغت نامه دهخدا

جدلی. [ ج َ دَ ] ( ص نسبی ) جنگی و کسی که راغب و مایل به جنگ و جدال و خصومت باشد. ( ناظم الاطباء ).پیکارکش. ( یادداشت مؤلف ). || آنکه بسیارجدل کند. آنکه عادت بجدل دارد. اهل جدل. مرد جدال. ( یادداشت مؤلف ). آنکه مباحثه و مناظره کند. کسی که در هر کاری ببحث و جدل پردازد. آنکه مقصود خود را بابکار بردن قیاس جدلی اثبات کند. کسی که سعی کند که طرف خود را بهر طریق الزام و افحام کند :
لشکر دیوند جمله اهل جدل
تو جدلی را به خلق در اجلی.ناصرخسرو.جدلی فلسفی است خاقانی
تا بفلسی نگیری احکامش.خاقانی.- قیاس جدلی ؛ قیاسی که از مشهورات و مسلمات ترکیب شود. یکی از انواع پنجگانه قیاس. و رجوع به جدل شود.
جدلی. [ ج َ دَ ] ( ع ص نسبی ) منسوب به جدیلة. که نام دختر سبیعبن عمروبن حمیر است و مادر قبیله ای است. ( از منتهی الارب ) ( شرح قاموس ). ورجوع به صبح الاعشی ج 1 ص 337 و لباب الانساب شود. منسوب به کلمه جدیله ، جدیلی است و جدلی بر خلاف قیاس استعمال شده ، بنابر این منسوب بدان جدیلی است ، رجوع به این کلمه و نیز رجوع به لباب الانساب ذیل جدیلی شود.
جدلی. [ ج َ دَ ] ( اِخ ) ابی بن کعب بن قیس بن عبیدبن زیدبن معاویةبن عمروبن مالک بن النجاربن ثعلبةبن عمروبن الخزرج ، مکنی به ابی المنذر. از بنوجدیله است و بسال بیست و دو درگذشته است. رجوع به کتاب الانساب و ابی بن کعب بن قیس... در همین لغت نامه شود.
جدلی. [ ج َ دَ] ( اِخ ) قیس بن مسلم از اهالی کوفه و منسوب است بجدیله که بطنی است از قبیله قیس عیلان. او از سعیدبن جبیر روایت کند و سفیان ثوری از او روایت دارد و بسال صدوبیست هَ. ق. درگذشت. رجوع به لباب الانساب شود.
جدلی. [ ] ( اِخ ) مکنی به ابوعبداﷲ و از تابعین است. رجوع به الانساب سمعانی و لباب الانساب شود.

معنی کلمه جدلی در فرهنگ عمید

کسی که مایل و راغب به جنگ وجدل و خصومت باشد، آن که در هر امری به بحث وجدل و مناظره بپردازد.

معنی کلمه جدلی در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- کسی که راغب و مایل به جنگ و جدال و خصومت باشد جنگی . ۲- کسی که اهل جدل و بحث و مناظره باشد.
مکنی به ابو عبدالله و از تابعین است

معنی کلمه جدلی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جدلی یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای امور مرتبط با جدل، یا دو طرف جدل، یعنی سائل و مجیب است.
جدلی به کسی گویند که اهل جدل است و به دو شخص اطلاق می شود:۱. «سائل» که «ناقض وضع» نیز نامیده می شود و در پی الزام دیگری به امری مخالف عقیده اش است از این راه که او را به تناقض گویی بکشاند و از سخنانش محال لازم آورد تا او را بدین وسیله مجاب کند. ۲. «مجیب» یعنی شخصی که از عقیده ای دفاع می کند و «حافظ وضع» نیز نامیده می شود و تمام کوشش وی این است که به امری مخالف عقیده اش الزام نشود. جدلی باید بسیار بکوشد تا به اندازه توانایی خویش قضایای مشهوره را به دست آورد و افزون برآن باید الفاظ مشترک و متشابه را بشناسد تا در به دست آوردن مواضع به اشتباه نیفتد. وی باید مراقب باشد که غیر مشهور را به جای مشهور نگیرد. رعایت نظافت ظاهری و نزاهت باطنی نیز در تاثیر نفوذ کلام جدلی نقش مهمی ایفا می کند. در کاربردی دیگر، جدلی به معنای هر آن چیزی است که مربوط به جدل است.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:• خوانساری، محمد، منطق صوری.• گرامی، محمدعلی، منطق مقارن.• خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی.• حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.
۱. ↑ خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، شرح الاشارات و التنبیهات، ج۱، ص۲۸۹.
...

جملاتی از کاربرد کلمه جدلی

بنده زاده است و ظالمست بلی نیست با تو مرا بدین جدلی
جدلی فلسفی است خاقانی تا به فلسی نگیری احکامش
جامعه ما بیشتر جدلی شده‌است و تمایل داریم بیشتر از قبل خودمان را به عنوان درمانگرانی که در دادگاه حضور دارند، نشان دهیم. وضعیت دادگاهی درخواست‌های ویژه‌ای را تنظیم می‌کند و لازم است متخصصین نسبت به آن‌ها آگاه باشند. به عنوان مثال فاکتورهای مالی می‌توانند در حین اجرا و گزارش ارزیابی‌ها تحت شرایط خاص، سوگیری ایجاد کند یا حداقل به صورت سوگیری ظاهر شود.
مصلحت بود آنچه کرد علی تو چرا سال و ماه پر جدلی
و با وجود این، چنان پندارند که هیچ کس چون او خدا را نشناخته، و به صفات او دانا نشده و فکر کردن در شبهات جدلیه کلامیه را افضل طاعات داند و به آن توقع ثواب دارد و به این خیال فاسد، مغرور، و فریفته شیطان شده و از علوم دینیه، که منشأ سعادات دنیویه و اخرویه اند، باز می ماند و به طاعات و عبادات و تهذیب اخلاق نمی پردازند و غافل از این شده است که این شکوک و شبهات را مدخلیتی در تصحیح عقاید نیست و از این جهت عقاید بسیاری از عوام الناس از این شخص محکم تر است.
داند اسرار علمی و عملی مسله‌های خلافی و جدلی
دعوی نقص مرا حاجت برهان نبود هرگزم نیست درین مسئله با کس جدلی
دربارهٔ نام خلیج فارس تا اوایل دههٔ ۱۹۶۰ میلادی هیچ گونه بحث و جدلی در میان نبوده و در تمام منابع اروپایی و آسیایی و آمریکایی و دانشنامه‌ها و نقشه‌های جغرافیایی این کشورها نام خلیج فارس در تمام زبان‌ها به همین نام یاد شده‌است.
در ادبیات پهلوی، اثر جدلی معروفی به نام شکند گمانیک وزار از مردان فرخ پسر هرمزدداد، احتمالاً از سده نهم میلادی در دست است. مؤلف خود این نام را به معنی «گزارش گمان‌شکن» یا شرح از میان‌برنده شک و تردید است، بر کتاب نهاده‌است. او سبب تألیف کتاب را چنین ذکر کرده‌است که در زمان وی ادیان و فرقه‌های گوناگونی پیدا شدند و او از همان کودکی مشتاقانه در جستجوی حقیقت بود، برای یافتن آن به سرزمین‌های گوناگون سفر کرد و سرانجام مطالب کتاب خود را گردآورد و مدون ساخت تا در دفع شبهه نوآموزان در برابر معارضان به کار آید.
ناصبی، ای حجت، ار چه با جدل است پای ندارد به پیش تو جدلی
سید ملک نعمت اللهم با چنین بنده ای چه در جدلی
دیگر انواع، که توسط کانوپ تیروال در تاریخ تشخیص داده شده‌است شامل وارونه گویی جدلی (دیالکتیک) و وارونه گویی عملی می‌باشد.
سپاه و خیل تو زنبور خانه اجلند بدانگهی که تو با خصم خویش در جدلی
درحالی که در اوایل قرن ۱۹ام، پیشرفت‌های سریعی در برق اتفاق افتاد، اواخر قرن ۱۹ام، شاهد بزرگ‌ترین پیشرفت در مهندسی برق بود. با تلاش افرادی چون الکساندر گراهام بل، اتو بلاثی، توماس ادیسون، گالیله فراری، الیور هویساید، انیوس جدلیک، چارلز آلگرنون پارسونز، ویلیام تامسون، ارنست فون زیمنس، جوزف سوان، نیکولا تسلا و جرج وستینگهاوس، الکتریسیته از حس کنجکاوی علمی به ابزاری مهم در زندگی مدرن و نیروی محرکی برای انقلاب صنعتی دوم تبدیل شد.
از قبل خشک ریش با همگان روز و شب اندر خصومت و جدلی