ثلاثه

معنی کلمه ثلاثه در لغت نامه دهخدا

( ثلاثة ) ثلاثة. [ ث َ ث َ ] ( ع عدد، ص ، اِ ) ( مذکر ) سه مرد. ( مجمل اللغة ) ثلاث. || ثلاثه متناسبه ؛ عددی را گویند که نسبت اولش به دومش مانند نسبت دومش به سومش باشد. و آنرا متناسبه فرد نیز نامند... ( کشاف اصطلاحات الفنون ). الثلاثةالذین خلفوا، کعب بن مالک السلمی و مرارةبن الربیع العمری و هلال بن امیةالواقفی باشند. ( امتاع الاسماع ، ). ثلاثة سرد؛ ذی قعدة و ذی حجة و محرم. سرد زره است و چون این سه ماه متصل بود تشبیه بزره شده است.

معنی کلمه ثلاثه در فرهنگ معین

(ثَ ثِ ) [ ع . ] (اِ. ) سه .

معنی کلمه ثلاثه در فرهنگ عمید

سه گانه.
* ثلاثهٴ غَسّاله: [قدیمی] سه جام شراب که صبح می نوشیدند و آن را شویندۀ فضول بدن و زائل کنندۀ غم ها می دانستند، ستا، سه تا: ساقی حدیث سرو و گل و لاله می رود / واین بحث با ثلاثهٴ غساله می رود (حافظ: ۴۵۲ ).

معنی کلمه ثلاثه در فرهنگ فارسی

سه(مذکر )، سه مرد ، ستا و سه تا نیزگویند، ثلاثه غساله: سه جام شراب که صبح بنوشند
( اسم ) ۱- سه. ۲- سه مرد.یا ثلاث. سرد. ذی قعده و ذی حجه و محرم ( سرد بمعنی زره است وچون این سه ماه متصلاند تشبیه به زره شده اند. ) یا ثلاث. غساله . سه پیال. شراب که بوقت صبح نوشند و آن را شویند. فضول تن و زایل کنند. هم و غم دانند ستا. یا ثلاث. متناسبه . عددی راگویند که نسبت اولش بدومش مانند نسبت دومش بسومش باشد و آنرا متناسب. فرد نیز گویند .

معنی کلمه ثلاثه در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی ثَلاَثَةِ: سه
معنی یَئِسْنَ: آن زنان مأیوس شدند (یئسن من المحیض : یائسه شدند (دیگر عادت ماهانه ندارند-از حیض دیدن مآیوس شدند) .عبارت "وَﭐللَّائِی یَئِسْنَ مِنَ ﭐلْمَحِیضِ مِن نِّسَائِکُمْ إِنِ ﭐرْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ " یعنی:آن زنانی که از حیض یائسه میشوند ،...
ریشه کلمه:
ثلث (۳۲ بار)
از اسماء عدد است (سه) ثلاثه مؤنّث ثلاث است مثل ثلاثون یعنی سی، نحو ثلث (به ضم اول و دوّم) به معنی یک سوّم است نحو ثُلاث (بر وزن گُلاب) یعنی سه سه مثل نکاح کنید آنکه برای شما از زنان دلپسند است دو دو، سه سه، چهار چهار. ناگفته نماند: این خطاب نسبت به جمع است و نسبت به هر فرد چنین می‏شود: نکاح کن از زنان دو یا سه و یا چهار زنِ آزاد، نکاح کردن جایز نیست قال الصادق «علیه السلام»: لا یَحِلُّ لِماء الرَّجُلِ اَن یَجرِیَ فِی اَکثَرِ مِن اَربَعَةِ اَرحامٍ مِنَ الحَرائِرَ» مجمع البیان ذیل آیه فوق.

معنی کلمه ثلاثه در ویکی واژه

سه.

جملاتی از کاربرد کلمه ثلاثه

تا موالید ثلاثه پرورند از امر «کن»‏ چار طبع و نه سپهر و هفت اختر آفرید
اما معقول آن است که گوئیم که همین سوال بر شما وارد است شما بچه دلیل دانستید که موسی و عیسی علیهما الصلوه و السلم پیغامبر بودند و شما ایشان را و معجزات ایشان را ندیدید. جواب ایشان از دو وجه بیرون نباشد: یا گویند بتواتر خبر معجزات ایشان بما رسید و تواتر موجب علم است و معجزه دلیل صحت نبوت باشد یا گویند تصدیق دل که نتیجه نور ایمان است حاصل آمد محتاج هیچ دلیل دیگر نگشتیم. گوئیم همین بعینه دلیل ماست که ما نیز معجزات محمد علیه‌الصلوه و السلم بتواتر معلوم کرده‌ایم دیگر تصدیق دل که نتیجه نور ایمان است بحقیقت ما را حاصل است که بجملگی انبیا و کتب ایشان ایمان داریم نه چنانک شما را که ببعضی انبیا ایمان دارید و ببعضی کتابها و ببعضی ایمان ندارید. چنانک جهودان بعیسی علیه‌الصلوه و السلم و کتاب او ایمان ندارند. و ترسایان بموسی علیه‌الصلوه و السلم و کتاب او ایمان ندارند و عیسی را فرزند خدای و ثالث و ثلاثه گویند «تعالی الله عما یقول الظالمون علو اکبیرا».
در ۱۳۱۳ ه. ق پس از آن که پدرش به سلطنت رسید، فرمان حکومت همدان برای او صادر شد ولی او از طرف خود پیشکاری تعیین نمود و به همدان فرستاد و خود در تهران به تحصیل پرداخت. در تواریخ اراک و کتب رجال است که چندی حکومت سلطان آباد (اراک) و عراق عجم با او بود. ظاهراً اواسط سال 1318 [هجری قمری] حکومت عراق و گلپایگان و خوانسار و کمره (محال ثلاثه) به پیشکاری میرزا حسین‌خان صاحب‌دیوان به شاهزاده عضدالسلطان واگذار گردید .
پیمانه، گرد کلفت صد ساله می برد آلودگی، ثلاثهٔ غسّاله می برد
امروز مجلس تعطیل است. در انجمن طلاب مذاکره از اختلاف کرمانشاه بود که در کرمانشاه اختلافی بزرگ در قبول مشروطیت به میان آمده، بالاخره رجوع به علماء عتبات کرده‌اند. علماء ثلاثه نجف یعنی جناب حجةالاسلام آقای حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل و جناب حجةالاسلام آقای آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و جناب آقای حاج شیخ عبدالله مازندرانی حکم کرده‌اند به وجوب مشروطیت دولت ایران و اینکه مردم اطاعت احکام مجلس شورای ملی را بنمایند. با این وصف جمعی از مستبدین و علماء مخالفت نموده مانع انتخاب وکلا می‌باشند؛ ولی امام جمعه کرمانشاه با نهایت میل در امر مشروطیت و امر انتخاب ساعی است از بذل مال وجان دریغ نمی‌فرماید. بنای طلاب بر این شد که مجلس رسماً از دولت بخواهد که مانعین مشروطیت را جلوگیری نماید.
آن همدم نسیم وصال، آن محرم حریم جمال، آن مقتدای صدر طریقت، آن رهنمای راه حقیقت، آن عارف اسرار شیخی، قطب وقت، معروف کرخی رحمةالله علیه، مقدم طریقت بود و مقدم طوایف بود و مخصوص بانواع لطایف بود و سید محبان وقت بود و خلاصه عارفان عهد بود بلکه اگر عارف نبودی معروف نگشتی کرامت و ریاضت او بسیار و در فتوت و تقوی آیتی بود و عظیم لطفی و قربی تمام داشته است و در مقام انس و شوق بغایت بوده است و مادر و پدرش ترسا بودند وی را بر معلم فرستادند استادش گفت: بگوی خدا ثالث و ثلاثه گفت نی، بل هو الله الواحد هرچند که می‌گفت که بگوی خدای سه است او می‌گفت یکی هرچند استاد بزدش سود نداشت یکبار سخت زدش، معروف بگریخت و بیش نیافتندش مادر و پدرش گفتندی کاشکی بیامدی و هردینی که او بخواستی ما موافقت او کردمانی. وی برفت و بردست علی بن موسی الرضا مسلمان شد. بعد از چند گاه، روزی بدر خانه پدر رفت. در خانه بکوفت گفتند کیست؟ گفت: معروف. گفتند بر کدام دینی؟ گفت بر دین محمد رسول الله. مادر و پدرش در حال مسلمان شدند آنگاه بداود طائی افتاد و بسیار ریاضت کشید و بسی عبادت و مجاهده بجای آورد و چندان در صدق قدم زد که مشارالیه گشت. محمد بن منصور الطوسی گوید بنزدیک معروف بودم در بغداد اثری بر روی او دیدم. گفتم دی بنزدیک تو بودم این نشان نبود، این چیست؟
بعد از مرگ سید حسین طباطبایی بروجردی در سال ۱۹۶۲، وی به عنوان یکی از مراجع پیشتاز با مقلدانی از ایران، پاکستان، هندوستان، لبنان، کویت و قسمت‌های جنوبی خلیج فارس تبدیل شد که به همراه سید محمدرضا گلپایگانی و مرعشی نجفی در قم مشهور به آیات ثلاثه شدند که بلندپایه‌ترین روحانیون و مراجع ایران به‌شمار می‌آمد.
آپولونیوس اتحاد ثلاثه‌ای که دانشمندانی همچون اقلیدس و ارشمیدس به وجود آورده بودند را تکمیل کرد؛ هرچند که از نظر مقام با اقلیدس و ارشمیدس هم‌ارز نیست اما او کسی است که هندسه یونانی را کامل کرد. همچنین، او کتابی را در زمینه هندسه تألیف کرد که موضوع آن قطوع مخروطیست در این کتاب از سه نوع منحنی صحبت شده که اقلیدس در کتابش نامی از آن‌ها نبرده است.
ثلاثه تشرق انوارها لابدلت من مشرق مغربا
و باز شبلی گوید، رحمة اللّه علیه: «التّوحیدُ حِجابُ الموحّدِ عَنْ جَمالِ الْأَحَدیّةِ.» توحید حجاب موحد بود از جمال احدیت حق؛ از آن‌چه اگر توحید را فعل بنده گوید، لامحاله فعل بنده مر کشف جلال حق را علت نگردد اندر عین کشف؛ از آن‌چه هر چه کشف را علت نگردد، حجاب باشد و بنده با کل اوصاف خود غیر باشد چون صفت خود را حق شمرد، لامحاله موصوفِ صفت را و آن وی است هم حق باید شمرد. آنگاه موحد و توحید و احد، هر سه، وجود یک‌دیگر را علت گردند و این ثالث ثلاثهٔ نصاری بود بعین و تا هیچ صفت مر طالب را از فنای خود اندر توحید مانع است، هنوز بدان صفت محجوب است و تا محجوب است موحد نیست؛ «لأنّ ماسِواهُ مِنَ الموجوداتِ باطلٌ.» چون درست شد که هرچه جز وی است باطل است و طالب جز وی است؛ صفت باطل اندر کشف جمال حق باطل بود و این تفسیر «لا اله الّا اللّه» باشد.
یک جا که ماند یافت تغییر رنگ و بوی وصف ثلاثه راستگردد به شان اوی
ثابت با مالک بگفت. مالک جواب داد: من دنیا را سه طلاقه داده ام این زن از جمله دنیا است. مطلقه ثلاثه را نکاح نتوان کرد. نقل است که مالک وقتی در سایه درختی خفته بود. ماری آمده بود و یک شاخ نرگس در دهان گرفته و او را باد می‌کرد.
ثلاثه یی بدهش تا فرازِ منبرِ وعظ فصاحتی کند این پیرِ شرم سار به عید
آیات ثلاث یا مراجع ثلاثه یا ارکان سه‌گانه به سه تن از مراجع تقلید شیعه در اواخر عهد قاجار اطلاق می‌گردد که با امضا نمودن مشروطه و تأیید حکومت مشورتی مشروطیت ایران به آیات ثلاث نجف مشهور شدند. اطلاق و به کار بردن این عنوان از سال ۱۳۲۴ قمری برابر با ۱۲۸۵ شمسی اتفاق افتاد.
همچو ترسا مباش سرگردان رخ ز ثالث ثلاثه برگردان