تولیت. [ ت َ ی َ ] ( ع مص ) تولیة. نصب. مقابل عزل. کار در گردن کسی کردن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). عمل دادن به کسی. ( غیاث اللغات ) : چون وزارت بدو رسید تاش را از زعامت و قیادت لشکر معزول کرد و به تولیت و تقریر آن منصب بر ابوالحسن سیمجورمثال داد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 80 ). || والی ساختن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). والی گردانیدن. ( غیاث اللغات ). || روی آوردن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || پی در پی شدن. ( غیاث اللغات ). || برگردانیدن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). پشت برگردانیدن. به همه معانی رجوع به تولیة شود. || چیزی را به آنچه خریده باشند به کسی فروختن. || ( اِ ) ذمّه داری. ( غیاث اللغات ). ذمّه داری و واگذاری امور املاک موقوفه. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تولیت دادن شود. تولیة. [ ت َ ی َ ] ( ع مص ) روی فراکردن. ( تاج المصادر بیهقی ).روی فا چیزی کردن. ( زوزنی ). روی به چیزی آوردن. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) ( دهار ). روی آوردن به جهتی و کاری. منه قوله تعالی : فَوَل ِّ وجهک شطر المسجد الحرام. ( قرآن 2 / 144 ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || پشت بگردانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) ( از آنندراج ) ( از دهار ). روی بگردانیدن و پشت دادن ( ضد ) و منه ُ قوله تعالی : ولی مدبراً. ( قرآن 10/27 ). || برگردانیدن. منه قوله تعالی : ما ولّی̍هم عن قبلتهم. ( قرآن 2 / 142 ).( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || اعراض کردن و دور گردیدن : ولی الشی و عنه تولیة. ( منتهی الارب ). || والی گردانیدن. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از کشاف اصطلاحات الفنون ) ( دهار ) ( از اقرب الموارد ). || کار در گردن کسی کردن. یقال : ولاه الامیر عمل کذا. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). عمل دادن به کسی. ( آنندراج ). کار به ذمه کسی کردن. ( غیاث اللغات ). || خشک شدن خرما. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || چیزی بدانچه خریده باشی فراکسی دادن. ( تاج المصادر بیهقی ). چیز بر آنچه خریده باشند فا ( به ) کسی دادن. ( زوزنی از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). نقل کردن مبیعه را به عقد و ثمن نخستین. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اصطلاح فقهی ، بیعی که بایع ثمنی را که برای خرید مبیع پرداخته است بازگوید و به همان مبلغ نیز آن را بفروشد. و در کشاف آمده است :هرگاه شخص چیزی را به ثمن معین بخرد و آنگاه بخواهدآن را به دیگری بفروشد، اگر بخریدار بگوید: آن را به ثمنی که خریده ام بتو فروختم ، چنین بیعی را تولیة گویند. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). رجوع به بیع شود.
معنی کلمه تولیت در فرهنگ معین
(تُ لِ یَ ) [ ع . تولیة ] (مص م . ) ۱ - والی گردانیدن ، رسیدگی به امری را به عهده کسی گذاشتن . ۲ - به عهده گرفتن املاک موقوفه .
معنی کلمه تولیت در فرهنگ عمید
۱. عهده داری امور املاک موقوفه. ۲. [قدیمی] عهده دار شدن. ۳. [قدیمی] سرپرستی و رسیدگی امری را به عهدۀ کسی سپردن.
معنی کلمه تولیت در فرهنگ فارسی
والی گردانیدن، ولایت دادن، سرپرستی ورسیدگی امری ۱- ( مصدر ) خداوندی کردن خداوندی دادن دست دادن والی گردانیدن ولایت دادن . ۲ - سرپرستی شغلی را بعهد. کسی سپردن . ۳- ( مصدر ) عهده دار بودن امور موقوفات و مزارات . ۴ - ( اسم ) سرپرستی . تولیه نصب مقابل عزل کار در گردن کسی کردن عمل دادن به کسی والی ساختن والی گردانیدن روی آوردن پی در پی شدن چیزی را به آنچه خریده باشد به کسی فروختن ذمه داری
معنی کلمه تولیت در دانشنامه عمومی
تولیت ( به انگلیسی: Thulite ) با فرمول شیمیایی از مجموعه کانی هاست و لومینسانس قهوه ای تیره دارد از واژه تولوس اخذ شده است نا محلول در اسیدها و دارای تخلخل های توده ای سیاه رنگ است. CaO:24. 69% Al2O۳:۳۳٫۶۶٪ SiO۲:۳۹٫۶۸٪ H2O:۱٫۹۷٪ و ادخال های Fe, Mn, Cr, Ti, K, Na, V تولیت ) برای اولین بار در نروژ کشف شد و از نظر شکل بلور: منشوری، رنگ: آبی - خاکستری سیاه - قرمز - قهوه ای ( شبیه تولیت ) - صورتی ( شبیه، شفافیت: شفاف - نیمه کدر - غیر شفاف، شکستگی: نامنظم، جلا: شیشه ای - صدفی، رخ: ضعیف - مطابق با سطح، سیستم تبلور: ارترومبیک و در رده بندی سیلیکات است همچنین خاصیت مغناطیسی ندارد و منشأ تشکیل آن دگرگونی مجاورتی است. همایند کانی شناسی ( پارانژ ) آن خواص نوری - واکنش های شیمیایی - اشعه Xپامپله ایت - آمفیبول - اپیدوت - وزوویانیت - کوارتز - گارنت است ، از نظر ژیزمان بلوری - آگرگات شعاعی - فشرده کمیاب است و بیشتر به طور محلی در نروژ، روسیه، آمریکا، نامبیا، استرالیا و گروئنلند یافت می شود.
معنی کلمه تولیت در ویکی واژه
تولیة والی گردانیدن، رسیدگی به امری را به عهده کسی گذاشتن. به عهده گرفتن املاک موقوفه.
جملاتی از کاربرد کلمه تولیت
گفتند: به شفاعت آمده ایم تا تو این تولیت قبول کنی.
شب حزین لایعقل، شیخ و برهمن را گفت اینما تولیتم، ثم وجه عرفانی
او همچنین عضو شورای تولیت و هیئت گزینش کتاب و جایزهٔ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار است.
احمد مروی (زادهٔ ۱۳۳۷ در مشهد) تولیت آستان قدس رضوی است که از سال ۱۳۶۸ تا قبل از انتصاب به تولیت آستان قدس، معاون ارتباطات حوزوی دفتر رهبر جمهوری اسلامی بودهاست.
این مکان آتشکدهٔ موبدان بودهاست و یکی از سه آتشکدهٔ بزرگ ایران در عهد ساسانیان بهشمار میرفتهاست. این آتشکده یکی از بزرگترین و مهمترین آتشکدهها در زمان ساسانیان بوده و یکی از مهمترین آتشهای سهگانه زردشتی که مختص موبدان بوده، در آن جا میسوختهاست. ساسان جد اردشیر بابکان تولیت این آتشکده را بر عهده داشته و ساسانیان همواره علاقه خاصی به این آتشکده داشتهاند. بر کتیبهای به زبان پهلوی نگاشتهاند که سی هزار دینار هزینه ساختمان آن شدهاست.
موقوفات بسیاری در طول سالیان دراز، وقف آستان مقدس حضرت معصومه شدهاست. این موقوفات شامل املاک و مستغلات میشدهاست. نظارت بر این موقوفات بسیار، مستلزم تعیین متصدی برای موقوفات بودهاست. همین امر سبب شد تا وکیلانی بر این موقوفات وضع گردند. قدیمیترین سند که بر متولی این آستان اشاره دارد، روایتی از حسن بن محمد قمی است که از احمد بن اسحاق اشعری به عنوان وکیل وقف قم یاد کردهاست. احمد بن اسحاق قمی، از جانب حسن عسکری به این منصب منصوب شدهاست. تولیت کنونی آستان مقدس حضرت معصومه، سید محمد سعیدی است که به حکم سید علی خامنهای منصوب شده است.
عباس واعظ طبسی(۳ تیر ۱۳۱۴ – ۱۴ اسفند ۱۳۹۴) مجتهد شیعه، تولیت آستان قدس رضوی از ۱ اسفند ۱۳۵۸ تا پایان عمر (۱۴ اسفند ۱۳۹۴) تولیت آستان قدس رضوی، نماینده ولی فقیه در خراسان، مدیر عالی حوزه علمیه خراسان، عضو مجلس خبرگان رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود.
دنیاگیری کروناویروس در ایران باعث تعطیلی موقت نمازهای جماعت مساجد و همچین نمازهای جمعه سراسر کشور برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی شد. این درحالیست که با فرونشستن این ویروس در برخی شهرها، قرار است که مساجد و نماز جمعه مناطق سفید بازگشایی شوند. همچنین پس از چند هفته مقاومت مراکز مذهبی در بستن اماکن زیارتی، در نهایت در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ وزارت کشور ایران پس از موافقت تولیتهای حرم امام رضا، حرم فاطمه معصومه، حرم عبدالعظیم حسنی و مسجد جمکران دستور تعطیلی اماکن زیارتی ایران را ابلاغ کرد.
ز نیرات نجوم آسمان نمونه بود ز بزم تولیت از شمع های گوناگون
برادرِ بزرگترِ احمد، محمدهادی مروی که نماینده سید روحالله خمینی رهبر پیشین ایران در شهرهای مسجدسلیمان و بهبهان بود، از برادرش میخواهد که به منظور همکاری در امور فرهنگی و مبارزاتی با گروهکها و اداره شهر به مسجدسلیمان برود؛ احمد مروی پس از حضورش در مسجدسلیمان، به عنوان رئیس دفتر علی قدوسی وارد این شهر گردید و سپس تا سال ۶۴ به عنوان معاون سیاسی دادستانی کل انقلاب مشغول به کار شد. همچنین از وی تحت عنوان گزینهٔ جانشین سید ابراهیم رئیسی در آستان قدس نام برده میشد، که در نهایت با حکم خامنهای، به عنوان تولیت جدید آستان قدس رضوی منصوب شد.
صدق در تولیت صادق و ذریت اوست نیست در رقعه ی فیروزه و در زنگاری
سید محمدجواد علوی طباطبایی بروجردی (زادهٔ ۲۶ فروردین ۱۳۳۰ در قم) مشهور به سیدجواد علوی بروجردی فقیه و مرجع تقلید شیعه اهل ایران است. او نوهٔ دختری سید حسین بروجردی است. تولیت و موقوفات مراکز وابسته به سید حسین بروجردی بر عهده اوست.
بنان خویش را در ملک بخشی تولیت دادی بیان خویش را بر گنج دانش قهرمان کردی
طبقهبندی فارماکولوژیک : بتا بلاکر، سمپاتولیتیک.
وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ در روزگار خلافت عمر خطاب، رضی اللَّه عنه، مردی بیامد و از عمر تولیت عمل خواست، تا در دیوان خلافت عامل باشد. عمر گفت: قرآن دانی؟ گفت: ندانم که نیاموختهام.
گفتند: پایش گیریم و در دریا اندازیم. هرچه در آب ماهی بود همه سربرآوردند -هر یکی دو دینار زر در دهان گرفته - مالک دست فرا کرد از یک ماهی دو دینار بستد و بدیشان داد. چون کشتی بانان چنین دیدند در پای او افتادند. او بر روی آب برفت تا ناپیدا شد. از این سبب نام او را مالک دینار آمد. و سبب توبه او آن بود که او مردی سخت با جمال بود و دنیا دوست و مال بسیار داشت و او به دمشق ساکن بود و مسجد جامع دمشق که معاویه بنا کرده بود و آن را وقف بسیار بود. مالک را طمع آن بود که تولیت آن مسجد بدو دهند. پس برفت و در گوشه مسجد سجاده بیفگند و یک سال پیوسته عبادت میکرد به امید آنکه هر که او را بدیدی در نمازش یافتی. و با خود میگفت: اینت منافق! تا یکسال برین برآمد و شب از آنجا بیرون آمدی و به تماشا شدی. یک شب به طربش مشغول بود، چون یارانش بخفتند آن عودی که میزد از آنجا آوازی آمد که: یا مالک مالک ان لاتئوب. یا مالک تو را چه بود که توبه نمیکنی؟ چون آن شنید دست از آن بداشت. پس به مسجد رفت، متحیر با خود اندیشه کرد. گفت: یک سال است تا خدایرا میپرستم به نفاق، به از آن نبود که خدایرا باخلاص عبادت کنم و شرمی بدارم از این چه میکنم، و اگر تولیت به من دهند نستانم.
خود چه تعلّق به تو کعبه و بت خانه را تولیت و سلطنت نیست مگر کارِ عشق
لرزاده در طول عمر هنری نزدیک به یک قرن خود، مساجد متعددی را طراحی و اجرا کرد که در رأس آن مسجد اعظم (قم) به دعوت مستقیم آیتالله بروجردی قرار دارد. همچنین بنابه مأموریتی که آیتالله بروجردی به وی محول کرد، مأمور تعمیر و پارهای تغییرات در حرم حسین بن علی در کربلا شد که طی حکمی از طرف آیتالله شهرستانی تولیت وقت آن حرم در عراق به او لقب «معمار آستانه مقدسه حضرت اباعبدالله الحسین (ع)» دادند.
در باغ تولیت دوش بودم روان به هرسو آشفته و نظرباز، دیوانه و غزلگو
پایه ظالم بر آب باشد و غافل تولیت ناکس و ایالت نادان